به نام خالق زیبایی ها
دیروز سپری شده
امروز رادوست دارم
فردا امیدم به خداست
- ۴ نظر
- ۰۴ تیر ۹۴ ، ۰۶:۳۰
- ۱۲۴۲ نمایش
دیروز سپری شده
امروز رادوست دارم
فردا امیدم به خداست
اما موضوع این است که قبل از اینکه بتوانید به نوجوانان خود انگیزه دهید تا از مدرسه لذت ببرند، در وهلهی اول باید درک کنید که چرا از مدرسه بیزار هستند. دلایل بسیاری وجود دارد که برخی از آنها در ادامه ذکر شدهاند:
سالهای نوجوانی زمانی است که فرزندان شما هویت خود را کشف میکنند. آنها در همین سالها انگیزهها، علایق، ارزش ها و اهداف خود را میشناسند. نوجوانان در حال رشد هستند، به این معنی که در حال توسعهی استقلال خود هستند. بنابراین، نوجوانان شما میخواهند احساس کنند که کنترل زندگی خود را در دست دارند.
اما محیط سنتی مدرسه به طور معمول به آنها فرصتهای کمی برای اعمال این کنترل میدهد. بیشتر نوجوانان حق انتخاب کلاسهایی که در آنها شرکت میکنند را ندارند، بنابراین نمیتوانند موضوعاتی را که واقعاً به آنها علاقه دارند، مطالعه کنند. کلاسهای پرجمعیت و قوانین بعضاً سختگیرانه را به این ترکیب اضافه کنید. پس جای تعجب نیست که نوجوانان مدرسه را خسته کننده و گاهی بیهوده میدانند.
بنابراین اگر نوجوان شما از مدرسه متنفر است، ممکن است فقدان خودمختاری باشد که باعث ایجاد این احساس رنجش شده است.
زود بیدار شدن، برنامههای پرفشار، امتحانات، تکالیف و پروژههای درسی، همگی میتوانند موجب افزایش اضطراب نوجوانان دانشآموز شوند. نوجوانان امروزی بیش از هر زمان دیگری استرس دارند. در واقع، بر اساس آمار تقریباً یک سوم از نوجوانان احساس میکنند که تحت فشار هستند، رقمی که با سطح استرس بزرگسالان برابری میکند.
دکتر نورمن بی. اندرسون، مدیر عامل انجمن روانشناسی آمریکا میگوید: «نگران کننده است که تجربهی استرس نوجوانان بسیار شبیه به بزرگسالان است. حتی بیشتر نگران کننده است که به نظر میرسد آنها تأثیر بالقوهی استرس بر سلامت جسمی و روانی خود را دستکم میگیرند.»
به نوجوان خود کمک کنید تا استرس را به طور موثر مدیریت کند. اگر امکان این کار برای شما وجود دارد، از یک متخصص رواندرمانگر کمک بگیرید.
آیا نوجوان شما برای دستیابی به نمرات خوب احساس فشار میکند؟ فرزند شما باید بداند که موفقیت تحصیلی بسیار فراتر از کارنامه و نمرات است. مهم است که به نوجوان خود نشان دهید که نتیجه مهم نیست، بلکه فرآیند اهمیت دارد.
مطمئناً، کسب نمرات عالی احساس خوبی دارد. اما آنچه مهمتر است، درک و تسلط بر مهارتهای زندگی ارزشمندی است که فرزند شما در این راه به دست میآورد، به عنوان مثال مهارتهایی مانند؛ تفکر انتقادی، سازماندهی، برنامه ریزی، خود مدیریتی.
اگر نوجوانان شما احساس کنند که تنها هدف مدرسه حفظ مطالب و معادلات است، برای یافتن شادی در فرآیند یادگیری به مشکل برخواهند خورد.
بسیاری از والدین اصلاً متوجه نمیشوند که فرزند نوجوانشان مورد آزار و اذیت برخی دانشآوزان قلدر قرار می گیرد. اگر مدام با خود میگویید «نوجوان من از مدرسه متنفر است»، با فرزندتان صحبت کنید تا مطمئن شوید که مورد آزار و اذیت قرار نمیگیرد.
فقط به این دلیل که نوجوان شما به این موضوع اشاره نکرده است، به این معنی نیست که اتفاق نیوفتاده است. اگر چنین بود، خودتان یا فرزندتان را سرزنش نکنید. در عوض، از فرزندتان حمایت کنید و با او همدردی کنید تا با هم راهحلی پیدا کنید.
همانطور که ذکر شد، معمولاً دلیلی وجود دارد که فرزند شما از رفتن به مدرسه لذت نمیبرد. در ادامه 15 راهکار عملی و موثر ذکر شده است که به شما کمک میکند فرزند نوجوان خود را به مدرسه علاقمند کنید:
با ورود کودکان به سنین نوجوانی، آنها آرزوی خودمختاری مییابند. آنها همچنین در حال شکل دادن به هویت خود هستند و بدن و مغز آنها تغییرات شدیدی را تجربه میکند.
به این ترتیب، نوجوانان اغلب رفتارهای سرکشانهای از خود نشان میدهند. اما تصور نکنید که این تنها دلیلی است که نوجوان شما به شما میگوید از مدرسه متنفر است.
در بسیاری از مواقع، مسائل دیگری مطرح است، به عنوان مثال؛ احساس استرس، تقلا برای انجام تکالیف مدرسه، قلدری، ترس از امتحان و …
وقتی متوجه شدید که «نوجوان شما از مدرسه متنفر است» باید از خود بپرسید:
این رفتارها در مجموع، احتمالاً باعث جنگ قدرت بین شما و نوجوانتان میشوند. با گذشت زمان، نوجوان شما ممکن است حتی با مدرسه ارتباط عاطفی منفی بیشتری پیدا کند.
گوش دادن فعال هنگامی که با نوجوان خود در مورد اینکه چرا از مدرسه متنفر است صحبت میکنید (و زمانی که با او در مورد موضوعات دیگر صحبت میکنید) بسیار مفید است. از تکنیکهای گوش دادن فعال مانند موارد زیر استفاده کنید:
گاهی اوقات آنچه را که فکر میکنید نوجوانتان گفته است، خلاصه کنید و آن را به او بازتاب دهید. به عنوان مثال بگویید: «به نظر میرسد که احساس میکنی معلم ریاضی شما مفاهیم را به خوبی توضیح نمیدهد، برای همین از ریاضی بدت آمده است.»
با استفاده از تکنیکهای گوش دادن فعال، نوجوان شما به احتمال زیاد آنچه را که او را آزار میدهد با شما در میان میگذارد.
برای والدین وسوسهانگیز است که از تهدید برای وادار کردن نوجوانان خود به رفتار «درست» استفاده کنند. خواه تهدیدی برای کاهش پول توجیبی نوجوان باشد یا گرفتن تلفن همراه، اما این موارد در دراز مدت کارساز نخواهند بود.
استفاده از قدرت با بزرگتر شدن کودکان کم اثرتر میشود. این رویکرد تهدید در مورد نوجوانها حتی نتیجهی معکوس دارد. به عبارت دیگر، نمیتوان نوجوان را با تهدید مجبور کرد که به دانشآموزی باانگیزه و مسئولیتپذیر تبدیل شود که عاشق مدرسه رفتن است.
اگر نوجوان شما از مدرسه متنفر است، دلیل اصلی احتمالاً ماهیتی عاطفی دارد. این همان چیزی است که باید در اولویت قرار بگیرد.
به والدین توصیه میشود از نصیحت مستقیم فرزندانشان در سنین نوجوانی خودداری کنند. اما اگر واقعاً نمیتوانید دست از نصیحت بردارید، توصیههای مستقیم خود را کوتاه بیان کنید. تحقیقات نشان میدهد که بیش از دو دقیقه نصیحت مستقیم، بیاثر است و پس از آن، نوجوان نمیخواهد گوش کند.
باید و نبایدهایی که شما بیان میکنید، تاثیر خاصی در رفتار فرزند شما در مدرسه نخواهند داشت. اگر رفتار بد فرزند شما یا احساس تنفر او از مدرسه ناشی از اضطراب باشد، سخنرانی شما به کاهش اضطراب او کمکی نمیکند. حتی دانشآموزانی که تنفر شدید از مدرسه دارند میدانند که خوب بودن در مدرسه مهم است. آنها نیازی ندارند که شما این موضوع را به آنها یادآوری کنید، زیرا معلمان آنها تقریباً هر روز این کار را انجام میدهند.
شاید از خودتان بپرسید؛ اگر نصیحت اثری ندارد، نوجوان شما در چنین شرایطی به چه چیزی نیاز دارد؟ باید گفت او به شما نیاز دارد که به او گوش دهید، او را درک کنید، مسائل را از دیدگاه او ببینید – این مهارتی است که شما باید در خود توسعه دهید. وقتی نوجوان شما احساس کند که درک میشود، رفتار و نگرش خود را تغییر میدهد.
ما نمیگوییم که اصلاً نباید موضوعات مربوط به مدرسه را مطرح کنید. اما بسیاری از نوجوانان تصور میکنند که مدرسه تنها چیزی است که والدینشان به آن اهمیت میدهند. در مقابل برخی والدین نیز بیشتر به این موضوع علاقه دارند که چگونه نوجوانان خود را وادار به انجام تکالیف خود کنند.
بنابراین بهتر است در مورد موضوعاتی که نوجوان شما به آنها علاقه دارد با او بیشتر صحبت کنید. به عنوان مثال. موسیقی، سرگرمیها، بازیها و رسانه های اجتماعی. وقتی مکالماتی که با نوجوانتان دارید متعادلتر باشد، نگرش نوجوانتان نسبت به مدرسه نیز متعادلتر میشود.
بسیاری از دانشآموزانی که مدرسه را دوست ندارند احساس میکنند تکالیف مدرسه، پروژهها، آزمونها … بار سنگینی بر دوششان گذاشته است. بیشتر این دانشآموزان یاد نگرفتهاند که چگونه اولویتبندی کنند، برنامهریزی کنند، سازماندهی کنند، زمان خود را مدیریت کنند و هنگام مطالعه تمرکز داشته باشند.
اگر نوجوان شما چنین است، او را تشویق کنید – اما مجبور نکنید – این مهارتها را توسعه دهد.
برخی از دانشآموزان نوجوان احساس میکنند که هرگز آنقدر خوب نخواهند بود که انتظارات والدین خود را برآورده کنند. پس به جای تمرکز بر نمرات نوجوان خود، بر تلاش آنها تمرکز کنید. هرگاه رفتار مثبت او را مشاهده کردید، تحسینش کنید.
این عمل ساده برای او معنای زیادی خواهد داشت. با تصدیق پیشرفت فرزندتان، به احتمال زیاد انگیزه درونی او را توسعه خواهید داد.
(9) با معلمان فرزند خود صحبت کنید
با معلمان نوجوان خود تماس بگیرید. با توجه به اینکه آنها تقریباً هر روز با نوجوان شما ارتباط برقرار میکنند، احتمالاً بینشهایی در مورد دلیل نفرت او از مدرسه دارند.
حتی اگر فقط میتوانید یک تماس تلفنی 10 دقیقهای با معلم فرزند خود داشته باشید، از این فرصت نهایت استفاده را ببرید.
برای دریافت تصویر بهتری از آنچه در مدرسه در حال وقوع است، با والدین دوستان فرزند خود صحبت کنید.
این والدین از فرزندان خود در مورد آنچه که آنها را در مدرسه ناامید کرده است، شنیدهاند. با دریافت این بازخوردها، نگرانیهای نوجوان خود را نیز بهتر درک خواهید کرد.
نوجوانان گاهی به معلمها یا مشاوران خود در مدرسه میگویند که از نظر عاطفی در خانه احساس امنیت نمیکنند. مقصود آنها این است که احساس میکنند وقتی در خانه هستند، ممکن است در هر زمانی مورد انتقاد و سرزنش والدینشان قرار بگیرند. آنها احساس میکنند که بدون هشدار قبلی به آنها «حمله» میشود.
این کاملا طبیعی است که آنها در چنین شرایطی عقبنشینی کنند و در صورت امکان خود را در اتاق حبس کنند. اگر محیط خانه از نظر عاطفی ایمن نباشد، نوجوانان آنچه را که در ذهن خود دارند، با شما به اشتراک نمیگذارند. این فقط وضعیت را بدتر میکند و شما مدام متعجب خواهید شد که چرا نوجوان شما این اندازه از مدرسه متنفر است.
هنگام فرزندپروری نوجوانان، تمام تلاش خود را بکنید تا محیطی در خانه ایجاد کنید که مملو از قدردانی، احترام و مهربانی باشد. تاکید کنید که استانداردهایی وجود دارد که باید رعایت شوند، اما هر عضو خانواده، همیشه بی قید و شرط مورد احترام و پذیرش دیگر اعضا قرار دارد.
گاهی تنفر فرزند نوجوان شما از مدرسه، نشانهی مسئلهای جدیتر است. به عنوان مثال؛ ممکن است افسردگی، اختلال هراس و اختلالات اضطرابی عامل بروز این احساس باشند. اگر این علائم را در فرزند خود مشاهده میکنید، بهتر است از یک رواندرمانگر یا مشاور کمک بگیرید:
اگر فرزند نوجوان شما چندین مورد از این علائم را با هم نشان میدهد، بهتر است هرچه سریعتر از یک متخصص رواندرمانگر کمک بگیرید.
گاهی اوقات، نوجوانانهایی که از مدرسه متنفرند، درواقع احساس فرسودگی میکنند. آنها احساس میکنند خواستههای مدرسه، فعالیتهای فوقبرنامه و … آنها را احاطه کردهاند. چنین شرایطی ممکن است منجر به آن شود که این نوجوانان از نظر جسمی خسته و کم خواب باشند. این بر خلق و خوی آنها تأثیر میگذارد، که همین باعث میشود آنها موقعیتها را به طور منفی درک کنند.
نوجوانان برای فکر کردن، تفکر، کاوش و رویا به زمان نیاز دارند. مطمئن شوید که زندگی نوجوان شما بیش از حد برنامهریزیشده نباشد. با گذشت زمان، شاهد بهبود در نگرش او نسبت به مدرسه خواهید بود.
مهم نیست چند ساله هستیم، همه ما در سفری برای یادگیری، رشد و بلوغ هستیم. این فرآیندی است که نوجوان شما در طی آن، طرز فکر خود را تغییر می دهد، بنابراین در مقابل او صبور باشید.
فرزند خود را تشویق کنید. از او حمایت کنید. با او همدردی کنید. به حرفهایش گوش بسپارید و به او یادآوری کنید که در هر مرحله با او خواهید بود.
نوجوانانی که از مدرسه متنفرند به دیدی منطقی در مورد وضعیت خود نیاز دارند. فهم و دستیابی به این دید برای نوجوانان سخت است زیرا مشکلات برای آنها بسیار طاقت فرسا به نظر میرسد. از دیدگاه آنها، وضعیت ممکن است حتی ناامیدکننده به نظر برسد.
اگر بتوانید یک مربی، مشاور یا رواندرمانگر مناسب برای فرزند خود پیدا کنید، این امر باعث میشود نوجوانان شرایط خود را از دریچهای متفاوت مشاهده کنند. در غیر این صورت، نوجوانان بیشتر ساعات بیداری خود را در محاصرهی همسالان خود میگذرانند که جهانبینی مشابهی دارند. از طرفی نوجوانان معمولاً راهنمایی والدین خود را اغلب به عنوان غز یا نصیحت، نادیده میگیرند.
به یاد داشته باشید که تغییرات بزرگ با گذر از مراحل کوچک، رخ میدهند. هرچقدر هم که فرزند نوجوان شما از مدرسه و درس خواندن تنفر داشته باشد، همیشه امید به اصلاح وضعیت وجود دارد. البته تحول برای شاد و موفق شدن دانشآموزان یک شبه رخ نمیدهد، اما درنهایت میتوان با بکارگیری ابزار و روشهای مناسب، چنین دانشآموزانی را با انگیزه، متمرکز و مستقل بار آورد.
بازی و سرگرمی کودکان در خانه همیشه یک مسئله مهم و گاهی یک کلاف سردرگم برای والدین است. به خصوص اگر در روزهای سرد زمستان و روزهای گرم تابستان باشیم و شرایط برای بیرون رفتن در تمام ساعات روز برای کودکان فراهم نباشد. این مسئله که یک معضل بینالمللی به خصوص در زندگیهای آپارتمانی امروز است از سوی سازمان جهانی یونیسف هم مورد توجه قرار گرفته تا آنجا که ۵۰ ایده برای بازی و سرگرمی کودکان در روزهای گرم تابستان پیشنهاد داده است.
صبح بین ساعت ۷ تا ۱۰ یا بعد از ظهر و نزدیک غروب بچهها را برای دوچرخه سواری از خانه بیرون ببرید. اگر اطراف منزل جایی مناسب برای دوچرخه سواری است آنجا بروید و یا به پیست مناسب دوچرخه سواری در پارک نزدیک منزل بروید. چون هوا گرم است بطری آب آشامیدنی را فراموش نکنید.
۲-بستنی درست کنید
بعید به نظر برسد کودک یا بزرگسالی در دنیا بستنی دوست نداشته باشد. یک ایده خوب برای بازی و سرگرمی کودکان در خانه برای روزهای گرم تابستان درست کردن بستنی با کمک بزرگترهاست. شما به راحتی و با سادهترین مواد میتوانید بستنی با انواع طعمها را درست کنید.
۳-خانه بازی بروید
بهتر است در روزهای گرم تابستان بچهها به جای بازی در خانه دوستانشان را در خانههای بازی محلی که معمولا به خاطر وجود سیستم تهویه خنک هم هستند ملاقات و با هم بازی کنند.
۴-پیک نیک کنید
پیک نیک کردن در ساعات خنکتر روز هم یک ایده عالی است. برای این کار نزدیکترین پارک به منزل یا یک پارک محلی را انتخاب کنید و با آماده کردن خوراکی و نوشیدنیهای محبوب بچهها ساعات خوشی را سپری کنید. فقط مراقب باشید که در سایه پیک نیک را برگزار کنید.
۵-با گچ نقاشی کنید
تعدادی گچ رنگی برای بچهها تهیه کنید و یک فضا روی زمین در سایه یا روی دیوار برایشان فراهم کنید تا روی آن طرحهای دلخواهشان را بکشند و نقاشی کنند.
۶-در حیاط آپارتمان یا خانه کمپ کنید
اگر وقت یا حوصله پارک رفتن ندارید یا در نزدیک منزل شما پارک نیست بهتر است در حیاط یا حیاط خلوت خانه کمپ کنید و از بودن با بچهها و خوردن خوراکی در فضای باز لذت ببرید.
۷-ستارهها را تماشا کنید
چند عدد پتو یا زیرانداز در حیاط یا حیاط خلوت خانه پهن کنید و با بچهها در شب ستارهها را تماشا کنید.
۸-شهربازی بروید
در بسیاری از شهرهای بزرک و کوچک شهربازیهای محلی وجود دارد. زمانی که هوای عصر کمی خنکتر میشود با بچهها به شهربازی بروید.
۹-آزمایش علمی انجام بدهید
اگر بچهها بعضی روزها دوست ندارند از خانه بیرون بروند اشکالی ندارد. در خانه بمانید و کارهایی مثل آزمایش علمی انجام بدهید. بهتر است این کارها را فقط جهت سرگرمی و مشغول شدن انجام بدهید و خیلی آنها را جدی نگیرید.
۱۰-ورزش مورد علاقه فرزندتان را انجام بدهید
بچهها در طول سال تحصیلی معمولا یک یا چند ورزش را در مدرسه انجام میدهند و اغلب به یکی از این ورزشها علاقمند میشوند. در تعطیلات تابستان بچهها را به باشگاه ببرید تا ورزش مورد علاقهشان مثل بدمینتون، بسکتبال و یا هر ورزش دیگری را که دوست دارند انجام دهند.
۱۱-دوربین تلسکوپی درست کنید
با بچهها یک دوربین لولهای تلسکوپی درست کنید و ساعتها با آن سرگرم شوید.
۱۲-رنگ دست ساز بسازید
رنگهای دستساز بسازید و با آنها جاهای مختلف مثل روی پیادهرو کنار خانه را طراحی کنید. به این ترتیب هم فضای اطراف خانه را زیباسازی میکنید و هم یک بازی و سرگرمی جالب برای کودکان در روزهای گرم تابستان تدارک دیدهاید.
۱۳-با توپ بیسبال آب بازی کنید
لازم نیست که حتما توپ بیسبال داشته باشید. کافی است یک راکت شبیه راکت بیسبال داشته باشید و چند عدد بادکنک کوچک را باد و پر از آب کنید. حالا با چوب بیسبال و بادکنکهای پر از آب حسابی آب بازی کنید و خنک شوید.
۱۴-برای پرندهها ظرف غذا بسازید
بچهها اغلب عاشق حیوانات و پرندگان هستند. با استفاده از وسایل موجود در خانه مثل بطری و شیشه برای پرندهها ظرف غذا درست کنید و ظرف را آویزان کنید. زمانی که پرندهها برای غذا خوردن سمت آن ظرف میآیند بچهها به خصوص کوچکترها را به دیدن صحنه غذا خوردن پرندهها ببرید چون برایشان حسابی جذاب و سرگرم کننده است.
۱۵-خمیر خانگی درست کنید
با کمی آرد و آب و رنگ غذا در کمتر از ده دقیقه خمیر بازی درست کنید و ساعتها سر بچهها را گرم کنید.
۱۶-بچهها را به کتابخانه محله ببرید
کتابخانه از نظر بچهها چیزی بیشتر از محلی برای کتاب خواندن است. در بسیاری از کتابخانهها مثل کانون پرورش فکری علاوه بر کتاب خواندن فعالیتهای متنوع دیگری مثل نقاشی، گوش دادن به کتاب صوتی، بازیهای کامپیوتری، سفال و مجسمهسازی و … انجام میشود که برای بچهها بسیار جذاب و سرگرم کننده است.
۱۷-با بالش و پتو خانه بسازید
یک بازی بسیار هیجانانگیز و کم خرج که یادآور تفریحات ساده اما سرگرم کننده زمان پدرها و مادرهای بچههاست. با بالش و پتو و ملحفهها یک خانه بسازید و حتی با بچهها آنجا ناهار و شام بخورید و استراحت کنید.
۱۸-سایه بازی کنید
شب که شد چراغها را خاموش کنید و با بچهها روی دیوارها سایه بازی کنید و اشکال مختلف درست کنید. قایم باشک هم ایده خوبی برای سرگرمی کودکان در خانه برای فصل تابستان است.
۱۹-قایق درست کنید
با مقواهای رنگی یا پاکت کاغذی شیر قایق درست کنید. وان حمام یا یک تشت را از آب پر کنید و این قایقها را روی آن شناور کنید.
۲۰-با هم یک پازل بسازید
یک پازل تهیه کنید و تکههای آن را با کمک بچهها بچینید. بهتر است پازل را مناسب با رده سنی فرزندتان انتخاب کنید.
۲۱-پارک آبی بروید
رفتن به پارک آبی یکی از بهترین گزینهها برای فرار از روزهای گرم تابستان و سرگرم شدن در هوای داغ است.
۲۲-با افترشیو طرح بکشید
اگر حوصله کمی به هم ریختگی را دارید یک کرم افترشیو آماده کنید و با آن حروف الفبا یا طرحهای مختلف بکشید. اگر برایتان امکان دارید این کار را روی زمین حیاط منزل انجام دهید تا کمتر کثیف کاری شود.
۲۳-موشک کاغذی بسازید و مسابقه بدهید
مسابقه موشکهای کاغذی یکی از آن سرگرمیهایی است که که زمان و مکان نمیشناسد و از نسلی به نسل دیگر به ارث میرسد. جالب است که هر کودکی با تکنیک خودش یک موشک میتواند بسازد. اجازه بدهید هر کودک موشک خود را بسازد سپس طرحهای مختلف را امتحان کنید و ببینید کدام یک بهتر پرواز میکند. نتایج میتواند شگفتانگیز باشند. برای آموزش بهتر این کار میتوانید مدلهای مختلف را در گوگل جستجو کنید.
۲۴-با بادکنک تنیس بازی کنید
برای این کار به یک بادکنک باد شده و دو راکت تنیس پلاستیکی نیاز دارید. یک بازی هیجانانگیز که حسابی بچهها را سر ذوق میآورد.
۲۵-استخر خانگی درست کنید
میتوانید با ورقهای پلاستیکی بزرگ و نوار چسب و مقداری آب استخر خانگی درست کنید. برخی از مادرها نگران نشت کردن این استخرها هستند اما اگر حیاط یا باغچه دارید زیاد سخت نگیرید.
۲۶-تفنگ رنگپاش درست کنید
در یک تفنگ آبپاش رنگ بریزید و با آن روی کاغذ و مقوا رنگ بپاشید. مراقب باشید رنگی نشوید.
۲۷-شیشههای به درد نخور ترشی و مربا را چراغانی کنید
شیشههای مربا و ترشی را دور نیندازید آنها را بشورید و خشک کنید و با کمک بچهها روی آنها با رنگ و گواش نقاشی کنید. داخل شیشه شمع بگذارید و یک کاردستی عالی تحویل بگیرید.
۲۸-با تفنگ آبپاش آب بازی کنید
آب بازی کردن با تفنگ آبپاش یکی از بهترین ایدهها برای سرگرمی کودکان در روزهای تابستان است.
۲۹-با اسفنج توپ درست کنید
با تکهها و بریدههای اسفنج توپ درست کنید. با این توپ نرم حتی در خانه هم بدون نگرانی از شکستن وسایل دکوری میتوانید حسابی بازی کنید.
۳۰-کاردستی درست کنید
درست کردن کاردستی با وسایل ساده حتی وسایلی مثل دستمال کاغذی یکی از بهترین سرگرمیها برای روزهای گرم و همینطور روزهای سرد و بارانی است.
۳۱-گل و گیاه بکارید
به بچهها یاد بدهید چطور در گلدان یا باغچه گل و گیاه بکارند. به بچهها یادآوری کنید چه زمانی باید به آنها آب بدهند و البته گل دادنشان را ببینند.
۳۲-بچهها را به میوه فروشی ببرید
بچهها را برای خرید میوه به مغازههای میوه فروشی یا میادین میوه و ترهبار ببرید تا هم از تجربه خرید و هم دیدن انواع و اقسام میوه و سبزی و آشنا شدن با آنها لذت ببرند.
۳۳-فسیل بسازید
والدین، یعنی کسانی که باید برای هر کاری آمادگی داشته باشند. به بچهها کمک کنید فسیل گیاهان یا حشرات را درست کنند. برای درست کردن فسیل در گوگل سرچ کنید تا روشهای مختلف ساخت فسیل را یاد بگیرید.
۳۴-تخم مرغ رنگ کنید
رنگ و نقاشی کردن تخم مرغ همیشه میتواند یک سرگرمی بسیار لذت بخش هم برای بچهها و هم بزرگترها باشد.
۳۵-به باغ وحش بروید
هوا که کمی خنک شد به باغ وحش بروید و به اردکها غذا بدهید. کمی غذای پرنده یا نان نرم کافی است.
۳۶-توت بچینید
فصل تابستان بهترین زمان برای چیدن توت است پس از این فرصت استفاده کنید و توت یا هر میوه دیگری که درختش در دسترس است را بچینید و میل کنید.
۳۷-اسکی بروید
در فصل تابستان هم مناطقی هستند که برفگیرند و برای اسکی گزینههای مناسبی هستند. آخر هفتهها برای رفتن به این مناطق برنامهریزی کنید، هم تفریح میکنید و هم حسابی خنک میشوید.
۳۸-آبتنی کنید
همراه با بچهها به دریاچه یا رودخانهای نزدیک محل زندگی یا خارج شهر بروید و آبتنی کنید. یک تفریح ارزان و بسیار هیجانانگیز که جز بهترین خاطرات روزهای تابستان هر سال محسوب میشود.
۳۹-آب بازی کنید
یک تفریح ساده و سالم و کم خرج که هیچ بچه و البته بزرگسالی دست رد به سینه آن نمیزند.
۴۰-پیادهروی کنید
صبح زود یا آخر شب با بچهها به پیادهروی بروید و حسابی قبل از خواب یا بعد از خواب ریلکس کنید.
۴۱-اوریگامی بازی کنید
«اوریگامی» هنر پیچاندن کاغذ به شکلهای مختلف و البته یک بازی بسیار سرگرم کننده است. خیلی عجیب است که چگونه پیچاندن یک برگ کاغذ به اشکال مختلف میتواند سرگرم کننده باشد، اما واقعا هست! با الگوهای اوریگامی ساده که میتوانید از گوگل سرچ کنید کارتان را شروع کنید و به بچهها آموزش دهید. وقتی که بچهها الگوهای سادهتر را یاد گرفتند کم کم سراغ الگوهای سختتر بروید.
۴۲-استخر بروید
به بچهها بگویید با دوستانشان قرار استخر بگذارند. اگر هم سنشان کم است خودتان همراهیشان کنید.
۴۳-سینما بروید
پرس و جو کنید و سینمایی که فیلم مخصوص گروه سنی فرزندتان را نمایش میدهد پیدا کنید و خانوادگی سینما بروید.
۴۴-حباب بازی کنید
یک حباب ساز با قیمت ارزان بخرید و چند ساعت حسابی با حباب سازی سرگرم باشید.
۴۵-بادبادک کایت بسازید
خودتان در خانه بادبادک کایت بسازید و آن را هوا کنید. به شما قول میدهیم گذر زمان را احساس نکنید.
۴۶-باشگاه بولینگ بروید
یک بعد از ظهر را برای رفتن به باشگاه بولینگ اختصاص دهید. بازی بولینگ یک تفریح هیجانانگیز برای بچهها و بزرگترهاست.
۴۷-گل خشک درست کنید
یکی دیگر از بهترین ایدهها برای سرگرمی کودکان در خانه در روزهای گرم تابستان درست کردن خشک کردن گل به روشهای مختلف است که اتفاقا برای بچهها یک تفریح آموزنده و جالب محسوب میشود.
۴۸-کاردستی درست کنید
با کاغذ رنگی و مقوا کاردستیهای مختلف درست کنید. اگر هم تولد یا جشن خاصی در منزل شما نزدیک است از شرایط روزهای گرم تابستان استفاده کنید و با بچهها کارت پستال یا کارت دعوتهای دستساز برای دایی، عمو، خاله و پدر بزرگ و مادربزرگ درست کنید. از اکلیل، استیکر و برچسب، نقاشی و سایر خلاقیتهای هنری برای تزیین این کارت پستال و کارت دعوتها استفاده کنید و اجازه دهید قوه تخیل کودک حسابی به کار بیفتد. انجام دادن کارهای هنری از جمله بهترین ایدههای سرگرمی کودکان در خانه در روزهای گرم تابستان است.
۴۹-ویدئو بسازید
با کمک بچهها سناریو یک ویدئو یا نمایش تلویزیونی را طراحی کنید. این نمایش میتواند طنز، معمایی، تاک شو یا یک مسابقه تلویزیونی باشد. سپس نمایش را با تمام اعضای خانواده اجرا کنید. از این اجرا فیلمبرداری کنید، فیلم را ادیت کنید و جلوههای ویژه به آن اضافه کنید و به این ترتیب یکی از سرگرمیها و بازی های جالب برای کودکان و بزرگترها در روزهای برفی و بارانی را تدارک ببینید.
۵۰-بازیهای فکری انجام دهید
یکی سرگرمی جالب برای کودکان که اتفاقا بزرگترها هم عاشقش هستند انجام بازیهای فکری است. از منچ و مارپله گرفته تا شطرنج و پانتومیم و انواع بازیهای فکری با کارت. اسم و فامیل بازی کنید. بازی خط و نقطه هم انتخاب هیجانانگیزی است.
موارد زیر در دوره ابتدایی تا دبیرستان اعمال شده است و تاثیرات شگرفی بر دانش آموزان داشته است :
1- به محض مشاهده علایم خستگی در دانش آموزان و حواس پرتی آنان ، جریان تدریس یا پرسش را قطع کرده و به آنها اجازه داده شود که از جای خود بلند شده ، کشش عضلانی داشته ، نفسی بکشند و دقایقی کوتاه آزاد باشند ( در این حال تحمل برخی مزه پرانی ها به هم در جلسات اول ، ضروری است و سپس عادت خواهند کرد ) ، اگر بدون توجه به خستگی دانش آموزان به تدریس یا پرسش ادامه دهیم ، در واقع کاری بیهوده و بی ثمر را دنبال خواهیم کرد .
2- هیچگاه بدون اطلاع قبلی ، پرسش کلاسی یا امتحان کتبی برگزار نکنیم و حتی در جلسه قبل ، صفحات و نوع پرسش و حتی افرادی که از آنان پرسش شفاهی انجام می شود تلویحا" مشخص شوند و این صرفا" برای رفع حالت اضطراب دانش آموزان است ، برخی معلمان برای حالت " همیشه آماده باش بودن کلاس " توجهی به این نکته ندارند که امتحان یا پرسش بدون اطلاع قبلی ، از نظر دانش آموزان نوعی مچ گیری محسوب می شود . در رابطه با دانش آموزانی که از آنان پرسش به عمل می آید باید گفت معمولا" به سه دسته تقسیم می شوند و هر کسی تکلیف خود را خواهد دانست و در کنار آن پاسخ گویی داوطلبانه هم مد نظر قرار می گیرد و بدین ترتیب دانش آموزان تمایل بیشتری هم برای جواب دادن دارند و درگیری ها خیلی کمتر می شود .
3- حتما" قبل از تدریس درس جدید ، خلاصه مطلب قبلی برای دانش آموزان گفته شود و آنها را به هم ربط داد .
4- اگر وقت اضافه ای در کلاس موجود بود ، نباید گذاشت دانش آموزان از سرو کول هم بالا بروند بلکه به نحوی باید آنها را تحت آموزش قرار داد به عنوان مثال صحبت و تبادل نظر در مورد مسایل اجتماعی محل سکونت ، یا وضع مدرسه و غیره ، دانش آموزان اظهار نطر در جمع را خیلی دوست دارند .
5- طوری برنامه ریزی شده که هر جلسه با توجه به دوره تحصیلی و پایه ، حدود 3 تا 5 دقیقه یک رفتار نیکو اجتماعی فردی ، و یک روایت یا حئیث مرتبط با دانش آموزان در پایان کلاس ذکر می شود . دانش آموزان آن را یاداشت می کنند این موارد حتی در کلاس ریاضی و تاریخ و غیره هم امکان پذیر است و اگر حالت اظهار نظر پیدا کند ، از آن به عنوان روش تدریس " قضاوت به شیوه حقوقی" هم استفاده می شود .
6- با بهره گیری از روش ایفای نقش ( برای هر درسی امکان دارد) توسط دانش اموزان ، منظور خود و موضوع را سریعتر و بهتر به دانش آموزان منتقل کنید ، بهتر است جلسه قبل ، قرار ایفای نقش ، موضوعات و شرکت کنندگان مشخص شوند .
7- به صلاحدید معلم می توان هر جلسه یکی از دانش آموزان را به ترتیب انتخاب کرد تا مطالبی در راستای درس را به دانش آموزان ارائه دهد ( این کار بین دانش آموزان به نام کنفرانس مشهور است) . اگر معلم بتواند اهداف این کار را کاملا" تشریح و زمینه های آن را فراهم نماید ، شاگردان هم بدان علاقمند خواهند شد ، در صورتی که همه کلاس در برنامه شرکت کنند ، موانعی مانند تمسخر دیگران ،اضراب صحبت در روبروی همکلاسی ها و غیره به تدریج کمتر خواهد شد .
8- استفاده از ارزانترین و کاراترین تشویق ها یعنی تشویق لفظی ( با دلیل نه طبق عادت کلامی ) را در کلاس هرگز فراموش نکنید . کلماتی مانند : آفرین ! احسنت ! خوبه ! باریک ا...! تشکر ! به جابود ! خوشحالم ! و غیره اثری شگفت انگیز دارد .
9- استفاده از تشویق " کف زدن " توسط کل کلاس برای موفقیتهای کوچک و بزرگ آنان ، یا به دنبال آمادگی کل دانش آموزان یا گروهی از آنان برای پاسخ گویی به درس ، اتمام درس ، کسب نمرات مطلوب ، اظهار نظرهای مناسب و غیره ، حال و هوای کلاس را عوض خواهد کرد .
10-دو کار در کلاس نباید توسط معلم فراموش شود ، و اثر معجزه آسایی در آرامش و آمادگی دانش آموزان دارد و آن ذکر صلوات در برخی مواقع و یا تلاوت آیاتی از قرآن مجید با ترجمه توسط یکی از دانش آموزان است . و این کار ارتباطی به دروس خاص ندارد اینکه نباید فقط به کلاس دینی و پرورشی یا قرآن بسپاریم . حداقل هر چند جلسه یکبار شروع کلاس با تلاوت قرآن در آرامش شاگردان موثر است ...
11-بردن روزنامه به کلاس حتی ، دو سه هفته یکبار ،و اختصاص دقایقی از ذکر خلاصه مطالب آن که مرتبط با درس باشد، مفید است .
12-برای پرسش پای تخته الزامی نیست که دانش آموز سرپا و روبروی دانش آموزان بیاستد ، می توان برای آنها که خیلی اضطراب دارند ، یک صندلی روبروی میز معلم گذاشت تا دانش آموزانی که مایل هستند روی آن نشسته و با حالت شبیه به مصاحبه به درس پاسخ گویند ( با اجرای این روش ، کلیه دانش آموزان ، خصوصا" شاگردان مضطرب ، تمایل نشان داده و نمرات مطلوبی کسب کرده اند )
13-هر دو ماه یکبار به صورت غیر مستقیم نظر دانش آموزان خود را در مورد شیوه تدریس و کلاس داری و برنامه آن بسنجید ، مطالبی را به شما خواهن گفت که قطعا" تعجب خواهید کرد!(شنیدن یا خوانده انتقادات دانش آموزان جرات خاصی می خواهد !) و شما باید برای رفع نقایص روش خود اقداماتی بیاندیشید یا از رضایت آنان مطلع شوید.
14-سعی کنید هر ساله با دانش آموزان خود تعدادی عکس دسته جمعی بیاندازید و یکی از دانش آموزان اسامی را پشت عکس یااگر دیجیتالی بود به صورت دستی برای شما بنویسد ، این کار خیلی مورد علاقه دانش آموزان است و احساس صمیمیت خاصی با معلم می کنند و برخی از آنها که برای کلاس درد سر ساز بوده اند با این اعمال ، تغییراتی خواهند داشت . امروزه دوربین های دیجیتالی و غیره کار را بسیار راحت و کم هزینه کرده اند .
15-حتی در دبیرستان به دانش آموزانی که درخواست بیرون رفتن از کلاس و ابخوری یا غیره را دارند ، توجه نمایید و در راهنمایی و ابتدایی به هیچ وجه مانع نشوید ، در غیر این صورت آن دسته دانش آموزان به اجبار در کلاس نشسته و حتی گاها" شاهد مشکلات ناخواسته ای خواهید شد مثل : تهوع ، بیهوش شدن از ضعف یا احساس شرمندگی آنان ، برخی معلمان به اشتباه ، عدم اجازه به دانش آموز را نشان از مدیریت مطلوب خود و اداره کلاس می دانند ! برای این مورد باید در شورای معلمان هماهنگی لازم با دفتر صورت گیرد مانند کنترل برای عدم خروج از مدرسه و ...
16-با هماهنگی دفتر مدرسه و انجمن اولیا جوایز هر چند ساده مانند خودکار و غیره را تهیه و به بهانه های مختلف هر مدت یکبار به دانش آموزان اهدا کنید در این میان دانش آموزانی که پیشرفتهایی داشته اند باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند تا حال مشاهده نشده که آنها جایزه را رد کنند و هیچ سالی هم نبوده که انجمن اولیا و مدیر مدرسه از تهیه این جوایز کوچک خوداری نمایند . حتی در دبیرستان هم این موارد به کار گرفته و دانش آموزانی که دارای توانایی مالی بسیار بالایی هستند ، از این کار معلم بسیار خوشحال می شوند .
17-تهیه تراکت هایی برای کلاس توسط معلم در رابطه با درس یا موضوعات دیگر و نصب آن در کلاس ( در حضور دانش آموزان) توجه آنان را به شدت جلب می کند ( قبلا با خودکار و مازیک نوشته می شد ولی امروزه هر مدرسه ای چاپگر دارد ...)نباید این کار را فقط وظیفه مربی پرورشی دانست بلکه برای هر درسی امکان پذیر است .
18-استفاده از روش مصاحبه 2 یا 4 نفری در رابطه با درس یا موضوعات اجتماعی توسط دانش آموزان و با هدایت معلم برای آنان بسیار جذاب است که می توان دو میز را در پای تخته روبروی هم گذاشت و 4 نفر دو به دو برای مدت 5 تا 10 دقیقه با هم به بحث بپردازند . البته باید جلسه قبل موضوع و افراد مشخص شوند و نظارت کامل معلم برای رسیدن به هدف مد نظر قرار گیرد .
19-هر معلمی در شرایط لازم میتواند مهارت های زندگی را در کلاس به دانش آموزان آموزش دهد گاهی وقت ذکر یک خاطره کوتاه از حسادت ، میتواند در تغییر نگرش دانش آموزان بسیار موثر باشد و درگیری های کلاسی و یا درگیری با دفتر را به طرز چشمگیری کاهش داد ، معلمان چند دهه قبل پند و نصایح خود را از دانش آموزان دریغ نمی کردند و عموما" نتایج مطلوبی داشت و شما هم حتما" خاطره ای از این اعمال معلم در کلاس دارید .
20-رعایت زمانبندی دروس بسیار مهم است اگر در یک جلسه 3 درس داده شود و یا 3 جلسه پشت سر هم فقط پرسش پای تخته بدون تدریس داشته باشیم ، اشکال ایجاد خواهد شد و منتظر خستگی خود و دانش آموزان و افزایش بی نظمی آنها و جنگ اعصاب برای خود باشید .
21-هر چند وقت یکبار به دانش آموزان اجازه بدهیم خاطرات خوب و بد خود را از کلاس شما یا کلاس سنوات قبل برای کلاس تعریف کنند ، این مورد علاوه بر اینکه یک بازخورد مفید برای روش شماست ، می تواند در جذابیت کلاس و رفع نگرانی و حتی اضطراب دانش آموزان هم نقش داشته باشد .
22-اگر وقت اضافه ای موجود بود ، با دانش آموزان در مورد مهمترین اتفاقات هفته پیش در سطح شهر یا رسانه ها تبادل نظر کنید تا دید آنها به مسایل محیط و نحوه بیانشان را تقویت نمایید .
23-بردن کتابهای مرتبط با درس ، اثر خوبی بر حلب توجه دانش آموزان دارد و این اعمال را هرگز فراموش نکرده و شما را به عنوان معلمی دلسوز و علاقمند به حرفه خود معرفی خواهد کرد .
24- متاسفانه برخی معلمان ، "تدریس" را با در آوردن سئوال و جواب تمام متن توسط خودشان ، اشتباه می گیرند ! این کار علاوه بر اینکه باعث انهدام خلاقیت و کاوشگری دانش آموز می شود بلکه معلم را خسته کرده و دانش آموز چیز تازه ای یاد نخواهد گرفت ! باید گفت بعضی از والدین در این کار معلم هم نقش دارند و وی را مجبور میکنند که به خیال خود ، فرزندشان را برای امتحان آخر سال آماده کند ! اگر نوشتن نمونه سوال لازم است بهتر است این کار را به دانش آموزان محول کنیم ، آنهم بعد از تدریس و با هدف مشخص برای صفحات محدود، و باز هم متاسفانه باید گفت برخی والدین یا دانش آموزان از بعضی معلمان تعریف و تمجید می کنند که ؛ حتی یک سوال را از کتاب جا نمی گذارد ( والبته یک کلمه هم توضیح نداده !)
25-صحبتهای بسیار مختصر با دانش آموزان در سالن و حیاط یا حای درب مدرسه ، نقش مهمی در آرام کردن آنها در کلاس خواهد داشت و آنها احساس صمیمیت بیشتری با معلم خواهند کرد.این صحبتها می تواند بسیار ساده و غیر خصوصی باشد مانند : "معلوم بود که دیشب درست رو خب خوانده بودی !" یا " آمادگی تو برای کنفرانس امروز خیلی خوب بود " یا " ایا باز هم می توانی 3 خط مطلب در مورد درس فلان بنویسی ؟" ... این کار در هر سه دوره مهم است ولی در دبیرستان برای پیشگیری از اخلال و بی نظمی در کلاس و در دوره ابتدایی و راهنمایی باعث کاهش چشمگیر اضطراب آنان خواهد شد . متاسفانه شنیده شده که" این کار ها دانش آموزان را پر رو خواهد کرد !"
26-وضع نکردن مقررات دست و پاگیر و خشک کلاسی با عث جلوگیری از خستگی معلم و دانش آموز در کلاس خواهد شد مهمتر اینکه آنها از معلم و کلاس دلزده نخواهند شد . بعضی معلمان حساسیت زیادی به جنب و جوش گریز ناپذیر شاگردان در کلاس دارند و حتی تنبیه هایی را اعمال کرده و وقت گرانبهای کلاس را به درگیری و تنبیه در مورد مقررات خود ، اختصاص می دهند .( به عنوان مثال کسی به هیچ وجه نباید برگردد و دانش آموز دیگر را نگاه کند ... یا نگاه کرده به پنجره کلاس ممنوع است !)
27-هر چند وقت یکبار نسبت به استفاده از تلویزیون و کامپیوتر و پخش تراکهایی در رابطه با درس ، برای دانش آموزان جالب خواهد بود و در یادگیری خیلی موثر است .
28-متاسفانه جدیت بیش از اندازه و افراطی و خشک بودن معلم در کلاس باعث عدم علاقه دانش آموزان به وی ، درس و مدرسه خواهد شد و خود را مجبور به " تحمل" معلم و کلاس خواهند دانست ، حتی این جدیت و سختگیری افراطی باعث شده تا برخی دانش آموزان از ادامه تحصیل در آن رشته جدا" واهمه داشته و مسیر زندگی آنها عوض شود ، معلمانی که خوش اخلاق بوده و تبسم بر لب داشته باشند در آموزش موفق ترند ، شما هم این را تایید می کنید اگر ؛ در حدی باشد که مورد سوء استفاده قرار نگیرد . (نباید قاطعیت ، مدیریت وتوانایی اداره مطلوب کلاس را با سختگیری افراطی معلم ، اشتباه گرفت )
29-تغییر محل کلاس حداقل ، ماهی یکبار موجب جلب توجه دانش آموز می شود مانند تشکیل کلاس در کارگاه ، آزمایشگاه ، نمازخانه ، کتابخانه وغیره.
30-یکی از راههای علاقمند کردن شاگردان به کلاس و درس و معلم و همچنین رفع کدورتهای احتمالی طرفین ، بردن دانش آموزان به گردش علمی کلاسی است حتی بازدید از نمایشگاههای کتاب ، صنایع دستی ، جشنواره های دانش آموزی ، حضور در مزار شهدا برای دانش آموزان متوسطه ، هواشناسی و غیره با هماهنگی دفتر مدرسه و اداره متبوع ، فواید زیادی دارد ...
نویسنده : خدابخش زارعی کارشناس تکنولوژی آموزشی
ویژگیها و مشکلات انضباطی دانش آموزان ابتدایی جهت شناسایی بهتر آنها عبارتاند از:
اینها بارزترین ویژگیهای دانشآموزان بینظم هستند که در صورت مشاهده، باید رفتار مناسبی با آنها صورت بگیرد. برخورد معلم با دانش آموز بی نظم باید بهجا، قاطع، بدون تخریب روحیه و در عین حال، مهربانانه باشد. در صورت تداوم بی انضباطی دانش آموزان بهتر است سایر مسئولان مدرسه و اولیا نیز در جریان قرار بگیرند و از مشاوران مدرسه نیز کمک گرفته شود.
روحیات حساس دانشآموز بهخصوص در مقطع ابتدایی سبب میشود هرگونه عامل نامناسب یا رفتار نامتعادل بر او اثر بگذارد و عملکرد متوازن وی را با اختلال روبهرو کند. این اختلال ممکن است بهصورت بینظمی و بیانضباطی خود را نشان دهد. برخورد معلم با دانش آموز بی نظم باید بر اساس علت بیانضباطی فرد باشد؛ به همین دلیل در ادامه این علل را بررسی خواهیم کرد:
ممکن است عوامل بی انضباطی دانش آموزان از خود آنها نشات بگیرد. خستگی، تغذیه نامناسب، بیخوابی، اختلالهایی چون بیشفعالی، اضطراب و استرس، ننوشتن تکلیفهای درسی، بیعلاقه بودن به محیط مدرسه، انگیزه نداشتن، مشکلات روحی و فیزیکی، عدم اعتماد به دیگران و سردرگمی دانشآموز از عللی هستند که میتوانند موجب بینظمی و خلل رفتاری وی در طی فرایند آموزشی شوند.
یکی از علتهای بینظمی دانشآموزان میتواند ریشه در رفتارهای عوامل آموزشی از جمله معلمان باشد. تبعیض رفتاری با دانشآموزان، توانایی نداشتن در مدیریت کلاس، بیعلاقه بودن به تدریس، بیتوجهی به نیازها و مشکلات بچهها، بیانضباطی و فعال نبودن معلم، ارتباطگیری نامناسب با دانشآموزان، تحقیر و تخریب روحی افراد و… از جمله عواملی هستند که معلم را از الگویی مناسب به فردی مخرب برای دانشآموزها تبدیل میکند و باعث بیانضباطی آنها نیز خواهد شد.
علاوه بر رفتارهای آموزگاران و نحوه برخورد معلم با دانش آموز بی نظم، عوامل آموزشی دیگری چون محیط درسی نیز در بی انضباطی دانش آموزان موثر هستند. میز و صندلیهای مناسب، محیط کثیف، سرد یا گرم بودن بیش از حد محیط، نور ناکافی، سروصدای محیط اطراف، برقراربودن انرژی منفی و رخوت، آرایش نامناسب فضای کلاسی و مدرسه و… در بینظمی دانشآموزها تاثیر غیرقابل انکاری دارند.
محیط اجتماعی شامل فضای همسالان، ارتباط با افراد خارج از خانواده و مسئولان آموزشی و اختلاف طبقاتی است. در صورتی که فرد نتواند با همسالان خود ارتباط بگیرد، رابطه کارآمدی با مدیر، معاون، مشاور و معلمان مدرسه داشته باشد، اختلافات فرهنگی یا مالی بسیاری را در مقایسه با سایر دوستان خود احساس کند و یا الگوهای رفتاری نامناسبی را برای خود انتخاب کرده باشد، نمیتواند رفتار متعادلی نشان دهد و این کمبودها را در قالب بینظمی جلوه خواهد داد.
افزون بر عوامل اجتماعی یا نحوه برخورد معلم با دانش آموز بی نظم، مشکلات خانوادگی از دیگر مسائلی هستند که سبب بیانضباط بودن دانشآموز دبستانی میشوند. تربیت نادرست، تنبیه بدنی، تحقیر کلامی، فضای عاطفی سرد و نامناسب، عدم حمایت روحی فرزندان، فقدان پدر و مادر، مجادلههای ناپسند، عدم ثبات اخلاقی والدین، نبود قوانین ثابت، بینظمی پدر و مادر و… از عوامل موثر بر بی انضباطی دانش آموزان به شمار میروند.
برخورد معلم با دانش آموز بی نظم و نحوه رفتار او میتواند این بیانضباطی را تا حدود زیادی کاهش دهد و حتی آن را از بین ببرد. بهترین راههای برخورد مناسب معلم با دانشآموز بیانضباط عبارتاند از:
از راههای مهم برای افزایش نظمپذیری، نحوه رفتار خانواده و شیوه برخورد معلم با دانش آموز بی نظم و سایر دانشآموزان است. آنها میتوانند از راههای زیر انضباط را در دانشآموزها افزایش دهند:
به بچهها نظم را نشان دهید و از داستانها و مثالهای موثری بهره ببرید.
هنگام بینظم بودن دانشآموز، به او تذکر بدهید.
3.اعمال قوانین:
به بچهها قوانین و پیروی از آنان را آموزش دهید. انضباط را نیز بهعنوان یک قانون در نظر بگیرید.
بهعنوان والدین و معلم دانشآموز، خود نیز نظم را رعایت کنید و به الگوی باانضباط بچهها تبدیل شوید.
برنامههایی را جهت منظم بودن و آثار مثبت آن برای دانشآموز تدوین کنید؛ بهطور مثال، دسترسی آسان به وسایل درصورت منظم بودن اتاق یا کولهپشتی.
هنگام رعایت نظم، دانشآموز را تشویق و هنگام بیانضباطی او را بهشیوههای صحیح تنبیه کنید.
به بچهها مسئولیتهایی را جهت نظمپذیری محول کنید؛ مثلا میز خود را مرتب کنند یا بکوشند هنگام تدریس، جو کلاس را برهم نزنند.
با مرور و تمرین هر یک از آموزشهای فوق، نظم و انضباط را به یک روتین برای بچهها تبدیل کنید.
معلمان چه تاثیری بر نظم پذیری دانش آموزان دارند؟
معلمان بعد از خانواده در زمره افراد درجهیک برای دانشآموز قرار میگیرند. آنها به الگویی برای بچهها تبدیل میشوند و هر رفتار آنها توسط دانشآموزان تقلید خواهد شد.
اگر:
سخن نهایی
در این مقاله سعی کردیم به این پرسش که چگونه با بی انضباطی دانش آموزان برخورد کنیم؟ و چه عواملی سبب بیانضباطی بچهها میشود؟ صحبت کنیم. باتوجهبه مطالب فوق، بررسی ریشهای بینظمی دانشآموزان، شیوه مناسب برخورد معلم با دانش آموز بی نظم، ارتباط موثر او با دانشآموز و با والدینشان سبب رفع این اختلال و پرورش افرادی منظمتر و منضبطتر خواهد شد.
به اعتقاد اریک فروم
یافتن عشق بارور از دشوارترین دستاوردهای زندگی است. منظور از عشق «عاشق شدن» نیست. لازمه عشق تلاش فراوان است زیرا عشق بارور از چهار ویژگی مهم برخوردار است: توجه، احساس مسئولیت، احترام و شناخت.
عشق ورزیدن به دیگران یعنی مهر ورزیدن به آنها (به معنی مواظبت و مراقبت از آنان)، یعنی علاقهمندی عمیق به حال و وضعیتشان و آسان کردن رشد و کمالشان. لازمه اینها داشتن احساس مسئولیت در پاسخگویی به نیازهای آنهاست. همچنین، عشق ورزیدن یعنی محترم شمردن و پذیرفتن فردیت آنها، یعنی مهر ورزیدن به آنها برای آنکه و آنچه هستند. برای محترم شمردن آنها، باید آنها را درست و کامل شناخت. باید به طور عینی دانست که چیستند و کیستند.
اکنون میتوان فهمید چرا یافتن عشق بارور دشوار است. عشق بیش از آن که شور و هیجان باشد، فعالیت است. عشق بارور به عشق جسمانی محدود نمیشود، بلکه میتواند عشق برادرانه (عشق به همه انسانها) یا عشق مادرانه (عشق مادر به کودک) نیز باشد.
دوآن شولتز
از کتاب روانشناسی کمال
ویژگیهای ارتباطی شخصیتها "
افراد درونگرا
۱) از تنهایی انرژی میگیرند
۲) نمیخواهند کانون توجه باشند
۳) شنونده های خوبی هستند
افراد برونگرا
۱)از تعامل با دیگران لذت میبرند
۲)بیش از انکه گوش بدهند حرف میزنند
۳)دوست دارند کانون توجه باشند
افراد حسی
۱)تمرکز بر دریافت اطلاعاتشان با حواس پنجگانه است
۲)به زمان حال توجه دارند
۳)از تکرار یک مهارت خسته نمی شوند
افراد شهودی
۱)به الهام و دریافت قلبی معتقدند
۲)از تکرار یک مهارت خسته می شوند
۳)برای نوآوری و تخیل ارزش زیادی قائلند
افراد احساسی
۱)به همدلی و درک دیگران اهمیت میدهند
۲)به راحتی از دیگران تشکر می کنند
۳)از طرف دیگران بیش از اندازه عاطفی ارزیابی میشوند
افراد منطقی
۱)بیش از حد برای منطق و عدالت بها قائل اند
۲)از طرف دیگران خشک و بی انعطاف ارزیابی می شوند.
۳)بزرگترین انگیزه ی آنها در کار موفق شدن است
افراد قضاوت کننده
۱)معتقدند اول کار بعد تفریح
۲)زمان را منبع تمام شدنی می دانند
۳)نتیجه گرا هستند
ویژگی افراد دریافت کننده
۱)اول تفریح بعد کار
۲)زمان را منبع تجدید شدنی می دانند
۳)نتیجه گرا نیستند
شما در کدام دسته قرار دارید؟
این تکنیک به طور مستقیم به کسانی اشاره دارد که چندان تحت تأثیر «دید تونلی» نیستند – فرایندی که شرکت کنندگان در حل مسأله تجربه میکنند.
1. مسأله موردنظر را به بیانی ساده، شفاف و با فرمتی غیرتخصصی و قابل درک بنویسید.
2. نوشته خود را به افرادی که تجربه مستقیمی از مسأله ندارند، نشان داده و از ایدهها و نظرات آنها استقبال کنید. از آنها بخواهید که چند روز روی این مسأله فکر کنند و هر ایده و نظری را که درباره چیستی مسأله و راه حل های بالقوه آن بنظرشان میرسد، بیان کنند. ضروری است که آنها درک درست و واقعبینانه ای از تواناییهای شما در بهره برداری از ایدههای پیشنهادی داشته باشند (نک. مرحله 4).
3. ایده ها را بسط و گسترش داده یا دوباره مورد تفسیر و توضیح قرار دهید تا قابلیت اجرا و عملیاتی سازی پیدا کنند. احتمالاً پیشبینی میکنید که ایده ها ممکن است از لحاظ فنی چندان کامل و جامع نباشد، اما با خلاقیت و ذهنی باز میتوان برداشتهای بسیار ایده آلی از آنها داشت.
4. به طرف مقابل بازخورد مرتبط ارایه دهید تا نشان دهید که مشارکتش مورد قدردانی و ارزشمند بوده، و به شکلی موثر مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اگر او فکر کند که ارزش کافی برای کمک و ایده اش قایل نشده اید، ممکن است به همکاری با شما ادامه ندهد؛ برعکس، اگر بازخورد مناسبی درباره شیوه استفاده از ایده پیشنهادی اش به وی ارایه دهید، مطمئناً بازهم برای مشارکت با شما پیشقدم خواهد شد.
مدل پایه تنها در صورتی کارآمد است که مطمئن باشید ارتباط شما با فردی که درباره مسأله از او نظرخواهی میکنید، بر پایه اطمینان و اعتماد متقابل است؛ به عنوان مثال، او بپذیرد که حتی ایده های ساده و ظاهراً پیش پاافتاده اش هم میتوانند نقش مهمی در حل مشکل شما داشته باشند. یک رویکرد برای بوجود آوردن این شرایط، طرح مسأله در جلسات گفتگوی غیررسمی و رو در رو است (به عنوان مثال، حین صرف نوشیدنی در کافی شاپ، یا حضور در «باشگاه گلف» و غیره)
اگر قرار است از این رویکرد رو در رو و «حضوری» استفاده کنید، ضروری است که:
• به مهارتهای گوش دادن همه جانبه و بدون قید و شرط مسلط باشید، بطوریکه علاقه و انگیزه طرف مقابل حفظ شود.
• نشان دهید که واقعاً برای گفته های آنها ارزش قایل هستید.
• تمرکز آنها بر روی موضوع موردنظر را حفظ کرده، و در عین حال، از اظهارنظر درباره محتوای پیشنهادی آنها خودداری کنید.
مدیران اغلب شبکه های ارتباطی را حفظ کرده و با استفاده از آنها روابط بلندمدتی را بر مبنای تبادل نکات موردعلاقه در باب موضوعات گوناگون ایجاد میکنند. ایجاد و حفظ چنین شبکه ای قطعاً به زمان و تلاش فوق-العاده زیادی نیاز دارد، اما تعهدات و درک متقابلی که بمرور زمان ایجاد میشود، به این معناست که احتمالاً رابطه ها بسیار مولدتر از آنچه تصور میشود، هستند.
چه میشد اگر با بیشتر انجام دادن کاری که بیشتر دوست دارید، بیشتر عمر میکردید؟
به نقل از سیانان، این نظریهای جذاب است که جامعهای در جزیرۀ اوکیناوا شاهد خود میگیرد، نام مستعارش دهکدۀ عمر طولانی است، چرا که ساکنانش بیشترین امید به زندگی را در جهان دارند. آنها همچنین تعهد عمیقی به یک فلسفۀ ژاپنی به نام "ایکیگای" دارند. اگر بخواهیم معنای سادۀ آن را بگوییم، شادی و خوشبختی ناشی از مشغولیت به فعالیتی است که برایش معنا و مقصود قائل هستند.
اوگیمی، دهکدۀ صمیمی است که ۳۰۰۰ نفر از پیرترین مردم دنیا در آن زندگی میکنند، به خاطر جریان آرام زندگی و چشماندازش به اقیانوس، دورهمیهای اجتماعی، باغچههای شخصی سبزیجات و اهالیای که پیوسته لبخند میزنند، میخندند و شوخی میکنند، معروف است. آنها همچنین به اینکه ۱۰۰ سال و بیشتر عمر میکنند، افتخار میکنند. در میان اهالی این روستا، میزان بیماریهای مزمن نظیر سرطان و بیماری قلبی کمتر است و میزان زوال عقل در میان آنها کمتر از متوسط جهانی است.
سوال اینجاست که چطور؟ برای توضیح این پدیده کتابهایی نوشته شده است از جمله "مناطق آبی: درسهایی برای عمر درازتر از مردمانی که درازترین عمر را دارند" و کتابهایی نظیر "ایکیگای: راز ژاپنی برای زندگی دراز و شاد" نوشتۀ هکتور گارسیا و فرانچسک میرالس که تنها معطوف به ایکیگای هستند.
پاسخ به این سوال احتمالات ترکیبی از عوامل را در برمیگیرد، اما مظنون همیشگی عبارتند از: رژیم غذایی، تحرک یا ورزش و داشتن دوست و زندگی اجتماعی. آنچه که نواحی صاحب جمعیتهای با عمر دراز و شاد در گوشهگوشۀ جان در آن اشتراک دارند، ساکنینی است که زندگی ساده و داشتههای کمی دارند، زمان زیادی را بیرون میگذرانند، با دوستانشان فعال هستند، خواب کافی دارند و سبک و سالم غذا میخورند.
آنچه که درازعمران ژاپنی به این فهرست اضافه میکنند، ایکیگای است. مفهومی که گهگاه در ترادف با قصد، اشتیاق، معنا، ماموریت، دلمشغولی و نیروی محرک به کار میرود. اگر همۀ اینها یکجا گرد هم بیاورید و چکیدۀشان کنید به ایکیگای میرسید.
ایکیگای خود را بیابید
ایکیگای در کتابها و مقالات به صورت مرکز یک دیاگرام ون تصویر میشود که در آن پاسخ شما به همۀ این سوالات با هم همپوشانی مییابند: چه چیز را عاشقانه دوست میدارید؟ در چه کاری خوب هستید؟ برای کدام مهارت خود میتوانید پول بگیرید؟ جهان به چه چیز نیاز دارد؟ وقتی که جوابی بیابید که با هر چهار سوال جور دربیاید، ایکیگای خود را یافتهاید.
چگونه در عین خوشختی عمری دراز داشته باشید؟
راه دیگری که از میتوانید ایکیگای خود را تعریف کنید، این است که خیلی ساده از خود بپرسید: صبحها به چه خاطر از خواب بیدار میشوید؟ یا اینکه چه چیز به شما انگیزه میدهد؟
یا به قول ویکتور فرانکل، "چرا خودکشی نمیکنید؟ ". فرانکل، یک روانپزشک و متخصص اعصاب است و مبتکر نوعی درمان است که با موضوعات روحانی ممزوج شده و با نام لوگوتراپی شناخته میشود. او همچنین نویسندۀ کتاب "انسان در جسجوی معنا" است که به تجربۀ خودش از نجات یافتن از اردوگاههای مرگ نازیها در آشوویتز است. او در این کتاب میگوید که آشوویتز به او آموخته که یک زندگی که محرک آن هدف باشد، راه فائق آمدند بر موانع و رنجها است.
کن موگی، عصبشناس ژاپنی و نویسندۀ کتاب "ایکیگای خود را بیدار کنید: ژاپنیها چطور هر روز با شادی و هدف بیدار میشوند"، خصیصۀ ایکیگای را به شعار مشهور دولت بریتانیا در جنگ جهانی دوم تشبیه میکند: "آرامش خود را حفظ کنید و ادامه دهید".
هدف از لوگوتراپی فرانکل، کمک به بیماران برای یافتن هدفشان در زندگی است. ("لوگوس" واژهای یونانی به معنای "معنا" است.) بنا بر استدلال فرانکل، اگر احساس اضطراب یا پوچی میکنید، به این خاطر است که دچار بحران وجودی هستید. این روش به جای اینکه به دنبال ریشههای نارضایتی شما، مثلاً در کودکیتان، باشید، بیشتر نگاهی رو به آینده دارد.
تراپی یکی از روشهای برای یافتن ایکیگای است، که به قول گارسیا و میرالس میتوان آن را "سوخت وجودی" دانست که برای زندگی طولانی و شاد به ما انگیزه میدهد. روشی ارزانتر از تراپی این است که از خودتان این سوال بپرسید که "معنای زندگی من چیست؟ " و به دنبال فعالیتهایی بروید که در جهت نیل به پاسختان باشند.
حتی سادهتر این است که بپرسید "انجام چه چیزی را بیش از همه دوست دارم؟ ". ایکیگای شما ممکن است در فعالیتهایی باشند که نوعی حالت غرق بودن تمام و لذتیخش در آن کار را برای شما همراه میآورند. چیکشزن میهالی، روانشناس، آن را "جریان" و آبراهام مازلو، "تجربیات قلهای" نامیدهاند.
برای اینکه ایکیگای خود را بیابید یک راه واحد وجود ندارد، و تک سوالهای نیز از آنچه که در بالا آمده گوناگونی بیشتری دارند. ایکیگای شما ممکن است وقف خودتان برای دوستان، آشپزی، یک پدر یا مادر خوب بودن، نوشتن، کاوش علمی، مبارزه با تغییرات اقلیمی، نقاشی، کمک به همسایهها یا بینهایت چیز دیگر باشد.
گارسیا و میرالس با ساکنین سالخوردۀ اوگیمی ژاپن، دربارۀ ایکیگای شخصیشان مصاحبه کردند و پاسخهایی از قبیل: زیر را دریافت کردند. "من سبزیجات را خودم میکارم و میپزمشان"، "همراهی با دوستانم" و "ساختن چیزها با چوب ریز". ایکیگای لازم نیست که باشکوه یا پیچیده باشد، و بهتر است که دربارهاش مضطرب نباشید. ایکیگای عمدتاً چیزی است که انجامش تا آخرین روز زندگی هم مشغولتان کند و هم خوشحال. (و اینکه با پیگیری آن، احتمالاً تعداد روزهای زندگیتان بیشتر هم خواهد شد.)
چگونه در عین خوشختی عمری دراز داشته باشید؟
به نوشتۀ موگی: "شما باید ایکیگای خود را در چیزهای کوچک بیابید. باید کوچک شروع کنید. شما باید در اینجا و اکنون باشید. مهمترین چیز این است که نباید محیط را مقصر فقدان ایکیگای بدانید. هر چه باشید، یافتن ایکیگای با خودتان است. "
آنگاه که موفق به این کار شوید، حتی اگر تا صد سالگی عمر نکنیم، احساس خواهید کرد که زندگی درازتری داشتهاید، چرا که بیشتر زندگیتان تنیده بودهاید.
همچنین، زندگی با هدف، دیگر رفتارهایی را که به دراز شدن آن کمک میکنند را تشویق میکنند. موگی میگوید: "داشتن ایکیگای شما را به داشتن زندگی سالمتر، با ورزش بیشتر، فعالیت اجتماعی بیشتر و یادگیر در طول عمر، رهنمون میکند. "
از موگی راجع به ایکیگای شخصی خودش پرسیدیم. پاسخ داد: "من در کودکی عادت داشتم که پروانهها را تعقیب کنم و رویشان مطالعه کنم. حالا، ایکیگای من دویدن صبحگاهی است. پیوند با مردمانی با پیشزمینههای مختلف، فرا رفتن از مرزهای زبان، قومیت و ملیت، شاید بزرگترین ایکیگای زندگی کنونی من باشد؛ بنابراین ایکیگای میتواند کوچک و بزرگ باشد، و هر دو در زندگی فرد مهم هستند. ایکیگای یک طیف است. "
شما و ایکیگای شما؛ تا لحظۀ مرگ
وقتی که ایکیگای خود را یافتید، دلیلی ندارد که هرگز از آن بازنشست شوید. ژاپنیها ظاهراً کلمهای برای "بازنشست شدن" ندارند. ظاهراً عامل کلیدی در طول عمر و خوشبختی در اوکیناوا، این است که از زندگیتان که موتور محرکهاش مقصود و هدفی است، بازنشست نمیشوید.
البته قضیه به این سادگی نیست. گارسیا و میرالس در کتاب خود آوردهاند: "زندگی مدرن ما را روز به روز نسبت به طبیعت حقیقی خود غریبه کرده است و باعث شده که به سادگی در ورطۀ زندگی بیمعنا بیافتیم. نیروها و مشوقهای قوی (پول، قدرت، توجه، موفقیت) حواس ما را به شکل روزمره پرت میکنند؛ اجازه ندهید که اینها زندگی شما تسخیر کنند. "
در عوض، توصیۀ ایشان این است که به دنبال کنجکاوی و شهود خویش بروید که مسیری به ایکیگای و همچنین خودآگاهی محسوب میشود. فعالیتی را که بدان عشق میورزید بیابید، خود را در میان افرادی که به آنها عشق میورزید غرق کنید و به قطبنمای درونی خود متعهد باشید.
موگی توصیههای بیشتری برای حفظ کارکرد مناسب موتور ایکیگای دارد. پنج نسخۀ او را اینطور میتوان خلاصه کرد: بر جزییات تمرکز کنید، خود را به بپذیرید، به دیگران اتکا کنید، از لذت لذت ببرید و در اکنون حاضر باشید.
در کتاب گارسیا و میرالس آمده است: "اشتیاقی درون شما هست، یک استعداد منحصر به فرد که به روزهای شما معنا میبخشد و شما را سوق میدهد تا تا نهایت، بهترینِ خودتان باشید. "
روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که با هم مسابقه دو بدهند. هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود. جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند و مسابقه شروع شد. راستش، کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچیکی بتوانند به نوک برج برسند. شما می تونستید جمله هایی مثل اینها را بشنوید: «اوه، عجب کار مشکلی!!»، «اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند.» یا «هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست. برج خیلی بلنده!»
قورباغه های کوچیک یکی یکی شروع به افتادن کردند بجز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا و بالاتر می رفتند. جمعیت هنوز ادامه می داد: «خیلی مشکله! هیچ کس موفق نمی شه!» و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن منصرف. ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد؛ بالا، بالا و باز هم بالاتر. این یکی نمی خواست منصرف بشه! بالاخره بقیه از بالا رفتن منصرف شدند به جز اون قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها قورباغه ای بود که به نوک رسید! بقیه قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه این کار رو انجام داده؟
اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیدا کرده؟ و مشخص شد که برنده مسابقه کر بوده!
شرح حکایت:
هیچ وقت به جملات منفی و مأیوس کننده ی دیگران گوش ندید. چون اونا زیباترین رویاها و آرزوهای شما رو ازتون می گیرند، چیزهایی که از ته دلتون آرزوشون رو دارید! همیشه به قدرت کلمات فکر کنید. چون هر چیزی که می خونید یا می شنوید روی اعمال شما تأثیر میگذاره. پس همیشه مثبت فکر کنید و بالاتر از اون، کر بشید هر وقت کسی خواست به شما بگه که به آرزوهاتون نخواهید رسید و همیشه باور داشته باشید: من همراه خدای خودم همه کار می تونم بکنم.