وبلاگicon

دنیای ابتدایی

آموزشی، علمی ، نمونه سوال

دنیای ابتدایی

آموزشی، علمی ، نمونه سوال

دنیای   ابتدایی

یادگرفتم بخندم و ببخشم
خدا نیستم ، اما زیر سایه اش بزرگ شدم

*****************************
همه ی افراد با استعداد هستند، اما اگر شما یک ماهی را بر اساس تواناییش در بالا رفتن از درخت بسنجید، آن ماهی تمام عمرش را بر این باور خواهد گذارند که یک بی دست و پای احمق است.


عشقم معلمی است.اگر دوباره انتخاب کنم بدون شک معلم خواهم شد.
معلم پایه های اول تا ششم ابتدایی
داور جشنواره های مختلف آموزش و پرورش
مدرس دوره های ضمن خدمت
مدیر مدرسه پسرانه دوره اول و دوم
فعلا معاون آموزشی دبیرستان دخترانه نرجس
لذت بودن در مدرسه و بچه ها را با هیچ لذتی نمی توان مقایسه کرد.

******************

در حد توانم سعی کردم مطالب مفید ی رو براتون بزارم ، بعضی هاش کار خودم و بعضی ها کار همکارای خوبم .
منتظر نظرات خوب و سازنده شما هستم!

آخرین نظرات

۱۵۱ مطلب با موضوع «اموزشی و علمی» ثبت شده است

برای والدین مواجه شدن با تنفر فرزند از مدرسه بسیار چالش برانگیز است. والدین در تلاش هستند تا فرزندانشان با بهره‌گیری از امکانات آموزشی مدارس، خود را برای قبولی در دانشگاه‌های معتبر آماده کنند و آینده‌ی خود را بسازند.

اما موضوع این است که قبل از اینکه بتوانید به نوجوانان خود انگیزه دهید تا از مدرسه لذت ببرند، در وهله‌ی اول باید درک کنید که چرا از مدرسه بیزار هستند. دلایل بسیاری وجود دارد که برخی از آن‌ها در ادامه ذکر شده‌اند:

(1) آن‌ها احساس می‌کنند کنترلی بر زندگی خود ندارند

سال‌های نوجوانی زمانی است که فرزندان شما هویت خود را کشف می‌کنند. آن‌ها در همین سال‌ها انگیزه‌ها، علایق، ارزش ها و اهداف خود را می‌شناسند. نوجوانان در حال رشد هستند، به این معنی که در حال توسعه‌ی استقلال خود هستند. بنابراین، نوجوانان شما می‌خواهند احساس کنند که کنترل زندگی خود را در دست دارند.

اما محیط سنتی مدرسه به طور معمول به آن‌ها فرصت‌های کمی برای اعمال این کنترل می‌دهد. بیشتر نوجوانان حق انتخاب کلاس‌هایی که در آن‌ها شرکت می‌کنند را ندارند، بنابراین نمی‌توانند موضوعاتی را که واقعاً به آن‌ها علاقه دارند، مطالعه کنند. کلاس‌های پرجمعیت و قوانین بعضاً سختگیرانه را به این ترکیب اضافه کنید. پس جای تعجب نیست که نوجوانان مدرسه را خسته کننده و گاهی بیهوده می‌دانند.

بنابراین اگر نوجوان شما از مدرسه متنفر است، ممکن است فقدان خودمختاری باشد که باعث ایجاد این احساس رنجش شده است.

(2) آن‌ها دچار استرس و اضطراب بیش از حد هستند

زود بیدار شدن، برنامه‌های پرفشار، امتحانات، تکالیف و پروژه‌های درسی، همگی می‌توانند موجب افزایش اضطراب نوجوانان دانش‌آموز شوند. نوجوانان امروزی بیش از هر زمان دیگری استرس دارند. در واقع، بر اساس آمار تقریباً یک سوم از نوجوانان احساس می‌کنند که تحت فشار هستند، رقمی که با سطح استرس بزرگسالان برابری می‌کند.

دکتر نورمن بی. اندرسون، مدیر عامل انجمن روانشناسی آمریکا می‌گوید: «نگران کننده است که تجربه‌ی استرس نوجوانان بسیار شبیه به بزرگسالان است. حتی بیشتر نگران کننده است که به نظر می‌رسد آن‌ها تأثیر بالقوه‌ی استرس بر سلامت جسمی و روانی خود را دست‌کم می‌گیرند.»

به نوجوان خود کمک کنید تا استرس را به طور موثر مدیریت کند. اگر امکان این کار برای شما وجود دارد، از یک متخصص روان‌درمانگر کمک بگیرید.

(3) آن‌ها تصور می‌کنند که مدرسه فقط برای گرفتن نمرات خوب است

آیا نوجوان شما برای دستیابی به نمرات خوب احساس فشار می‌کند؟ فرزند شما باید بداند که موفقیت تحصیلی بسیار فراتر از کارنامه و نمرات است. مهم است که به نوجوان خود نشان دهید که نتیجه مهم نیست، بلکه فرآیند اهمیت دارد.

مطمئناً، کسب نمرات عالی احساس خوبی دارد. اما آنچه مهم‌تر است، درک و تسلط بر مهارت‌های زندگی ارزشمندی است که فرزند شما در این راه به دست می‌آورد، به عنوان مثال مهارت‌هایی مانند؛ تفکر انتقادی، سازماندهی، برنامه ریزی، خود مدیریتی.

اگر نوجوانان شما احساس کنند که تنها هدف مدرسه حفظ مطالب و معادلات است، برای یافتن شادی در فرآیند یادگیری به مشکل برخواهند خورد.

(4) آن‌ها مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند

بسیاری از والدین اصلاً متوجه نمی‌شوند که فرزند نوجوانشان مورد آزار و اذیت برخی دانش‌آوزان قلدر قرار می گیرد. اگر مدام با خود می‌گویید «نوجوان من از مدرسه متنفر است»، با فرزندتان صحبت کنید تا مطمئن شوید که مورد آزار و اذیت قرار نمی‌گیرد.

فقط به این دلیل که نوجوان شما به این موضوع اشاره نکرده است، به این معنی نیست که اتفاق نیوفتاده است. اگر چنین بود، خودتان یا فرزندتان را سرزنش نکنید. در عوض، از فرزندتان حمایت کنید و با او همدردی کنید تا با هم راه‌حلی پیدا کنید.

 

در مقابل تنفر فرزندتان از مدرسه چه باید بکنید؟

همانطور که ذکر شد، معمولاً دلیلی وجود دارد که فرزند شما از رفتن به مدرسه لذت نمی‌برد. در ادامه 15 راهکار عملی و موثر ذکر شده است که به شما کمک می‌کند فرزند نوجوان خود را به مدرسه علاقمند کنید:

(1) تصور نکنید که نوجوان شما سرکش است

با ورود کودکان به سنین نوجوانی، آن‌ها آرزوی خودمختاری می‌یابند. آن‌ها همچنین در حال شکل دادن به هویت خود هستند و بدن و مغز آن‌ها تغییرات شدیدی را تجربه می‌کند.

به این ترتیب، نوجوانان اغلب رفتارهای سرکشانه‌ای از خود نشان می‌دهند. اما تصور نکنید که این تنها دلیلی است که نوجوان شما به شما می‌گوید از مدرسه متنفر است.

در بسیاری از مواقع، مسائل دیگری مطرح است، به عنوان مثال؛ احساس استرس، تقلا برای انجام تکالیف مدرسه، قلدری، ترس از امتحان و …

(2) به نقش خودتان در ایجاد تنفر در فرزندتان نسبت به مدرسه فکر کنید

وقتی متوجه شدید که «نوجوان شما از مدرسه متنفر است» باید از خود بپرسید:

  • آیا من اغلب در مورد عملکرد نوجوانم در مدرسه غر می‌زنم؟
  • آیا من همیشه در مورد موضوعات مربوط به مدرسه صحبت می‌کنم؟
  • آیا طوری صحبت می‌کنم که گویی سرگرمی‌های نوجوانم اتلاف وقت یا صرفاً موجب منحرف کردن حواس او از تکالیف مدرسه است؟
  • آیا نوجوانم را با دوستان، پسرعموها یا خواهر و برادرهایش مقایسه می‌کنم؟
  • آیا من بر اهمیت عملکرد خوب در مدرسه تأکید می‌کنم؟
  • آیا من اغلب نوجوانم را مجبور به انجام تکالیف مدرسه می‌کنم؟
  • آیا نوجوانم را بدون نظرخواهی از خودش در کلاس‌ها یا برنامه‌های فوق برنامه ثبت‌نام می‌کنم؟

این رفتارها در مجموع، احتمالاً باعث جنگ قدرت بین شما و نوجوانتان می‌شوند. با گذشت زمان، نوجوان شما ممکن است حتی با مدرسه ارتباط عاطفی منفی بیشتری پیدا کند.

(3) هنگام صحبت با نوجوان خود در مورد این موضوع از تکنیک‌های گوش دادن فعال استفاده کنید

گوش دادن فعال هنگامی که با نوجوان خود در مورد اینکه چرا از مدرسه متنفر است صحبت می‌کنید (و زمانی که با او در مورد موضوعات دیگر صحبت می‌کنید) بسیار مفید است. از تکنیک‌های گوش دادن فعال مانند موارد زیر استفاده کنید:

  • توجه کامل خود را به نوجوان خود معطوف کنید
  • همزمان با شنیدن صحبت‌های فرزندتان، کارهای دیگر نکنید
  • وقتی نوجوانتان در حال صحبت است، حرف او را قطع نکنید
  • نوجوان خود را تشویق کنید که به صحبت کردن ادامه دهد، به عنوان مثال. با گفتن «ادامه بده» یا «بیشتر به من بگو»
  • با نوجوان خود همدلی کنید
  • به دنبال درک احساس او باشید
  • قضاوت نکنید
  • مدام نتیجه‌ی اخلاقی نگیرید
  • تا آنجا که ممکن است، نصیحت نکنید

گاهی اوقات آنچه را که فکر می‌کنید نوجوانتان گفته است، خلاصه کنید و آن را به او بازتاب دهید. به عنوان مثال بگویید: «به نظر می‌رسد که احساس می‌کنی معلم ریاضی شما مفاهیم را به خوبی توضیح نمی‌دهد، برای همین از ریاضی بدت آمده است.»

با استفاده از تکنیک‌های گوش دادن فعال، نوجوان شما به احتمال زیاد آنچه را که او را آزار می‌دهد با شما در میان می‌گذارد.

(4) از تهدید استفاده نکنید

برای والدین وسوسه‌انگیز است که از تهدید برای وادار کردن نوجوانان خود به رفتار «درست» استفاده کنند. خواه تهدیدی برای کاهش پول توجیبی نوجوان باشد یا گرفتن تلفن همراه، اما این موارد در دراز مدت کارساز نخواهند بود.

استفاده از قدرت با بزرگ‌تر شدن کودکان کم‌ اثرتر می‌شود. این رویکرد تهدید در مورد نوجوان‌ها حتی نتیجه‌ی معکوس دارد. به عبارت دیگر، نمی‌توان نوجوان را با تهدید مجبور کرد که به دانش‌آموزی باانگیزه و مسئولیت‌پذیر تبدیل شود که عاشق مدرسه رفتن است.

اگر نوجوان شما از مدرسه متنفر است، دلیل اصلی احتمالاً ماهیتی عاطفی دارد. این همان چیزی است که باید در اولویت قرار بگیرد.

(5) نصیحت و سخنرانی نکنید

به والدین توصیه می‌شود از نصیحت مستقیم فرزندانشان در سنین نوجوانی خودداری کنند. اما اگر واقعاً نمی‌توانید دست از نصیحت بردارید، توصیه‌های مستقیم خود را کوتاه بیان کنید. تحقیقات نشان می‌دهد که بیش از دو دقیقه نصیحت مستقیم، بی‌اثر است و پس از آن، نوجوان نمی‌خواهد گوش کند.

باید و نبایدهایی که شما بیان می‌کنید، تاثیر خاصی در رفتار فرزند شما در مدرسه نخواهند داشت. اگر رفتار بد فرزند شما یا احساس تنفر او از مدرسه ناشی از اضطراب باشد، سخنرانی شما به کاهش اضطراب او کمکی نمی‌کند. حتی دانش‌آموزانی که تنفر شدید از مدرسه دارند می‌دانند که خوب بودن در مدرسه مهم است. آن‌ها نیازی ندارند که شما این موضوع را به آن‌ها یادآوری کنید، زیرا معلمان آن‌ها تقریباً هر روز این کار را انجام می‌دهند.

شاید از خودتان بپرسید؛ اگر نصیحت اثری ندارد، نوجوان شما در چنین شرایطی به چه چیزی نیاز دارد؟ باید گفت او به شما نیاز دارد که به او گوش دهید، او را درک کنید، مسائل را از دیدگاه او ببینید – این مهارتی است که شما باید در خود توسعه دهید. وقتی نوجوان شما احساس کند که درک می‌شود، رفتار و نگرش خود را تغییر می‌دهد.

(6) تمرکز خود را بر مدرسه و موضوع تحصیل کاهش دهید

ما نمی‌گوییم که اصلاً نباید موضوعات مربوط به مدرسه را مطرح کنید. اما بسیاری از نوجوانان تصور می‌کنند که مدرسه تنها چیزی است که والدینشان به آن اهمیت می‌دهند. در مقابل برخی والدین نیز بیشتر به این موضوع علاقه دارند که چگونه نوجوانان خود را وادار به انجام تکالیف خود کنند.

بنابراین بهتر است در مورد موضوعاتی که نوجوان شما به آن‌ها علاقه دارد با او بیشتر صحبت کنید. به عنوان مثال. موسیقی، سرگرمی‌ها، بازی‌ها و رسانه های اجتماعی. وقتی مکالماتی که با نوجوانتان دارید متعادل‌تر باشد، نگرش نوجوانتان نسبت به مدرسه نیز متعادل‌تر می‌شود.

(7) به نوجوان خود کمک کنید تا مهارت‌های برنامه‌ریزی و مطالعه را بیاموزد

بسیاری از دانش‌آموزانی که مدرسه را دوست ندارند احساس می‌کنند تکالیف مدرسه، پروژه‌ها، آزمون‌ها … بار سنگینی بر دوششان گذاشته است. بیشتر این دانش‌آموزان یاد نگرفته‌اند که چگونه اولویت‌بندی کنند، برنامه‌ریزی کنند، سازماندهی کنند، زمان خود را مدیریت کنند و هنگام مطالعه تمرکز داشته باشند.
اگر نوجوان شما چنین است، او را تشویق کنید – اما مجبور نکنید – این مهارت‌ها را توسعه دهد.

 

(8) پیشرفت و تلاش نوجوان خود را نادیده نگیرید

برخی از دانش‌آموزان نوجوان احساس می‌کنند که هرگز آنقدر خوب نخواهند بود که انتظارات والدین خود را برآورده کنند. پس به جای تمرکز بر نمرات نوجوان خود، بر تلاش آن‌ها تمرکز کنید. هرگاه رفتار مثبت او را مشاهده کردید، تحسینش کنید.
این عمل ساده برای او معنای زیادی خواهد داشت. با تصدیق پیشرفت فرزندتان، به احتمال زیاد انگیزه درونی او را توسعه خواهید داد.

(9) با معلمان فرزند خود صحبت کنید

با معلمان نوجوان خود تماس بگیرید. با توجه به اینکه آن‌ها تقریباً هر روز با نوجوان شما ارتباط برقرار می‌کنند، احتمالاً بینش‌هایی در مورد دلیل نفرت او از مدرسه دارند.
حتی اگر فقط می‌توانید یک تماس تلفنی 10 دقیقه‌ای با معلم فرزند خود داشته باشید، از این فرصت نهایت استفاده را ببرید.

(10) با والدین دوستان فرزند خود صحبت کنید

برای دریافت تصویر بهتری از آنچه در مدرسه در حال وقوع است، با والدین دوستان فرزند خود صحبت کنید.
این والدین از فرزندان خود در مورد آنچه که آن‌ها را در مدرسه ناامید کرده است، شنیده‌اند. با دریافت این بازخوردها، نگرانی‌های نوجوان خود را نیز بهتر درک خواهید کرد.

(11) مطمئن شوید که خانه‌ی شما از نظر احساسی یک محیط امن است

نوجوانان گاهی به معلم‌ها یا مشاوران خود در مدرسه می‌گویند که از نظر عاطفی در خانه احساس امنیت نمی‌کنند. مقصود آن‌ها این است که احساس می‌کنند وقتی در خانه هستند، ممکن است در هر زمانی مورد انتقاد و سرزنش والدینشان قرار بگیرند. آن‌ها احساس می‌کنند که بدون هشدار قبلی به آن‌ها «حمله» می‌شود.
این کاملا طبیعی است که آن‌ها در چنین شرایطی عقب‌نشینی کنند و در صورت امکان خود را در اتاق حبس کنند. اگر محیط خانه از نظر عاطفی ایمن نباشد، نوجوانان آنچه را که در ذهن خود دارند، با شما به اشتراک نمی‌گذارند. این فقط وضعیت را بدتر می‌کند و شما مدام متعجب خواهید شد که چرا نوجوان شما این اندازه از مدرسه متنفر است.
هنگام فرزندپروری نوجوانان، تمام تلاش خود را بکنید تا محیطی در خانه ایجاد کنید که مملو از قدردانی، احترام و مهربانی باشد. تاکید کنید که استانداردهایی وجود دارد که باید رعایت شوند، اما هر عضو خانواده، همیشه بی قید و شرط مورد احترام و پذیرش دیگر اعضا قرار دارد.

(12) احتمال وجود علائم مربوط به مشکلات روحی را درنظر بگیرید

گاهی تنفر فرزند نوجوان شما از مدرسه، نشانه‌ی مسئله‌ای جدی‌تر است. به عنوان مثال؛ ممکن است افسردگی، اختلال هراس و اختلالات اضطرابی عامل بروز این احساس باشند. اگر این علائم را در فرزند خود مشاهده می‌کنید، بهتر است از یک روان‌درمانگر یا مشاور کمک بگیرید:

  • بیشتر اوقات احساس خستگی می‌کند
  • تمرکز ضعیفی دارد
  • احساس بی‌ارزشی می‌کند
  • احساس نفرت از خود دارد
  • تغییراتی در اشتهای او بروز کرده است
  • تحریک‌پذیری بالایی دارد
  • غم و اندوه مداوم را تجربه می‌کند
  • دچار خودآزاری است
  • افکار خودکشی دارد
  • علاقه‌ی خود را به سرگرمی‌ها از دست داده است
  • تغییراتی در عادات خواب او ایجاد شده است
  • به طور مکرر گریه‌ می‌کند
  • از دوستان و اعضای خانواده کناره می‌گیرد
  • انگیزه‌ی خود را برای مطالعه یا انجام تکالیف مدرسه از دست داده است

 

اگر فرزند نوجوان شما چندین مورد از این علائم را با هم نشان می‌دهد، بهتر است هرچه سریع‌تر از یک متخصص روان‌درمانگر کمک بگیرید.

(13) مطمئن شوید که زندگی نوجوان شما بیش از حد برنامه ریزی نشده باشد

گاهی اوقات، نوجوانان‌هایی که از مدرسه متنفرند، درواقع احساس فرسودگی می‌کنند. آن‌ها احساس می‌کنند خواسته‌های مدرسه، فعالیت‎‌های فوق‌برنامه و … آن‌ها را احاطه کرده‌اند. چنین شرایطی ممکن است منجر به آن شود که این نوجوانان از نظر جسمی خسته و کم خواب باشند. این بر خلق و خوی آن‌ها تأثیر می‌گذارد، که همین باعث می‌شود آن‌ها موقعیت‌ها را به طور منفی درک کنند.

نوجوانان برای فکر کردن، تفکر، کاوش و رویا به زمان نیاز دارند. مطمئن شوید که زندگی نوجوان شما بیش از حد برنامه‌ریزی‌شده نباشد. با گذشت زمان، شاهد بهبود در نگرش او نسبت به مدرسه خواهید بود.

(14) مشوق فرزند نوجوان خود باشید و در مقابل او صبوری کنید

مهم نیست چند ساله هستیم، همه ما در سفری برای یادگیری، رشد و بلوغ هستیم. این فرآیندی است که نوجوان شما در طی آن، طرز فکر خود را تغییر می دهد، بنابراین در مقابل او صبور باشید.

فرزند خود را تشویق کنید. از او حمایت کنید. با او همدردی کنید. به حرف‌هایش گوش بسپارید و به او یادآوری کنید که در هر مرحله با او خواهید بود.

(15) به فرزند نوجوان خود کمک کنید تا یک مربی پیدا کند

نوجوانانی که از مدرسه متنفرند به دیدی منطقی در مورد وضعیت خود نیاز دارند. فهم و دستیابی به این دید برای نوجوانان سخت است زیرا مشکلات برای آن‌ها بسیار طاقت فرسا به نظر می‌رسد. از دیدگاه آن‌ها، وضعیت ممکن است حتی ناامیدکننده به نظر برسد.

اگر بتوانید یک مربی، مشاور یا روان‌درمانگر مناسب برای فرزند خود پیدا کنید، این امر باعث می‌شود نوجوانان شرایط خود را از دریچه‌ای متفاوت مشاهده کنند. در غیر این صورت، نوجوانان بیشتر ساعات بیداری خود را در محاصره‌ی همسالان خود می‌گذرانند که جهان‌بینی مشابهی دارند. از طرفی نوجوانان معمولاً راهنمایی والدین خود را اغلب به عنوان غز یا نصیحت، نادیده می‌گیرند. 

نتیجه‌گیری

به یاد داشته باشید که تغییرات بزرگ با گذر از مراحل کوچک، رخ می‌دهند. هرچقدر هم که فرزند نوجوان شما از مدرسه و درس خواندن تنفر  داشته باشد، همیشه امید به اصلاح وضعیت وجود دارد. البته تحول برای شاد و موفق شدن دانش‌آموزان یک شبه رخ نمی‌دهد، اما درنهایت می‌توان با بکارگیری ابزار و روش‌های مناسب، چنین دانش‌آموزانی را با انگیزه، متمرکز و مستقل بار آورد.

  • اخوان

بازی و سرگرمی کودکان در خانه همیشه یک مسئله مهم و گاهی یک کلاف سردرگم برای والدین است. به خصوص اگر در روزهای سرد زمستان و روزهای گرم تابستان باشیم و شرایط برای بیرون رفتن در تمام ساعات روز برای کودکان فراهم نباشد. این مسئله که یک معضل بین‌المللی به خصوص در زندگی‌های آپارتمانی امروز است از سوی سازمان جهانی یونیسف هم مورد توجه قرار گرفته تا آنجا که ۵۰ ایده برای بازی و سرگرمی کودکان در روزهای گرم تابستان پیشنهاد داده است.

۱-دوچرخه سواری کنید

صبح بین ساعت ۷ تا ۱۰ یا بعد از ظهر و نزدیک غروب بچه‌ها را برای دوچرخه سواری از خانه بیرون ببرید. اگر اطراف منزل جایی مناسب برای دوچرخه سواری است آن‌جا بروید و یا به پیست مناسب دوچرخه سواری در پارک نزدیک منزل بروید. چون هوا گرم است بطری آب آشامیدنی را فراموش نکنید.

 

۲-بستنی درست کنید

بعید به نظر برسد کودک یا بزرگسالی در دنیا بستنی دوست نداشته باشد. یک ایده خوب برای بازی و سرگرمی کودکان در خانه برای روزهای گرم تابستان درست کردن بستنی با کمک بزرگترهاست. شما به راحتی و با ساده‌ترین مواد می‌توانید بستنی با انواع طعم‌ها را درست کنید.

 

۳-خانه بازی بروید

بهتر است در روزهای گرم تابستان بچه‌ها به جای بازی در خانه دوستان‌شان را در خانه‌های بازی محلی که معمولا به خاطر وجود سیستم تهویه خنک هم هستند ملاقات و با هم بازی کنند.

 

۴-پیک نیک کنید

پیک نیک کردن در ساعات خنک‌تر روز هم یک ایده عالی است. برای این کار نزدیک‌ترین پارک به منزل یا یک پارک محلی را انتخاب کنید و با آماده کردن خوراکی و نوشیدنی‌های محبوب بچه‌ها ساعات خوشی را سپری کنید. فقط مراقب باشید که در سایه پیک نیک را برگزار کنید.

 

۵-با گچ نقاشی کنید

تعدادی گچ رنگی برای بچه‌ها تهیه کنید و یک فضا روی زمین در سایه یا روی دیوار برای‌شان فراهم کنید تا روی آن طرح‌های دلخواه‌شان را بکشند و نقاشی کنند.

 

۶-در حیاط آپارتمان یا خانه کمپ کنید

 

اگر وقت یا حوصله پارک رفتن ندارید یا در نزدیک منزل شما پارک نیست بهتر است در حیاط یا حیاط خلوت خانه کمپ کنید و از بودن با بچه‌ها و خوردن خوراکی در فضای باز لذت ببرید.

 

۷-ستاره‌ها را تماشا کنید

چند عدد پتو یا زیرانداز در حیاط یا حیاط خلوت خانه پهن کنید و با بچه‌ها در شب ستاره‌ها را تماشا کنید.

 

۸-شهربازی بروید

 

در بسیاری از شهرهای بزرک و کوچک شهربازی‌های محلی وجود دارد. زمانی که هوای عصر کمی خنک‌تر می‌شود با بچه‌ها به شهربازی بروید.

 

۹-آزمایش علمی انجام بدهید

اگر بچه‌ها بعضی روزها دوست ندارند از خانه بیرون بروند اشکالی ندارد. در خانه بمانید و کارهایی مثل آزمایش علمی انجام بدهید. بهتر است این کارها را فقط جهت سرگرمی و مشغول شدن انجام بدهید و خیلی آن‌ها را جدی نگیرید.

 

۱۰-ورزش مورد علاقه فرزندتان را انجام بدهید

بچه‌ها در طول سال تحصیلی معمولا یک یا چند ورزش را در مدرسه انجام می‌دهند و اغلب به یکی از این ورزش‌ها علاقمند می‌شوند. در تعطیلات تابستان بچه‌ها را به باشگاه ببرید تا ورزش مورد علاقه‌شان مثل بدمینتون، بسکتبال و یا هر ورزش دیگری را که دوست دارند انجام دهند.

 

۱۱-دوربین تلسکوپی درست کنید

با بچه‌ها یک دوربین لوله‌ای تلسکوپی درست کنید و ساعت‌ها با آن سرگرم شوید.

 

۱۲-رنگ دست ساز بسازید

رنگ‌های دست‌ساز بسازید و با آن‌ها جاهای مختلف مثل روی پیاده‌رو کنار خانه را طراحی کنید. به این ترتیب هم فضای اطراف خانه را زیباسازی می‌کنید و هم یک بازی و سرگرمی جالب برای کودکان در روزهای گرم تابستان تدارک دیده‌اید.

 

۱۳-با توپ بیسبال آب بازی کنید

لازم نیست که حتما توپ بیسبال داشته باشید. کافی است یک راکت شبیه راکت بیسبال داشته باشید و چند عدد بادکنک کوچک را باد و پر از آب کنید. حالا با چوب بیسبال و بادکنک‌های پر از آب حسابی آب بازی کنید و خنک شوید.

 

۱۴-برای پرنده‌ها ظرف غذا بسازید

بچه‌ها اغلب عاشق حیوانات و پرندگان هستند. با استفاده از وسایل موجود در خانه مثل بطری و شیشه برای پرنده‌ها ظرف غذا درست کنید و ظرف را آویزان کنید. زمانی که پرنده‌ها برای غذا خوردن سمت آن ظرف می‌آیند بچه‌ها به خصوص کوچکترها را به دیدن صحنه غذا خوردن پرنده‌ها ببرید چون برای‌شان حسابی جذاب و سرگرم کننده است.

 

۱۵-خمیر خانگی درست کنید

با کمی آرد و آب و رنگ غذا در کمتر از ده دقیقه خمیر بازی درست کنید و ساعت‌ها سر بچه‌ها را گرم کنید.

 

۱۶-بچه‌ها را به کتابخانه محله ببرید

کتابخانه از نظر بچه‌ها چیزی بیشتر از محلی برای کتاب خواندن است. در بسیاری از کتابخانه‌ها مثل کانون پرورش فکری علاوه بر کتاب خواندن فعالیت‌های متنوع دیگری مثل نقاشی، گوش دادن به کتاب صوتی، بازی‌های کامپیوتری، سفال و مجسمه‌سازی و … انجام می‌شود که برای بچه‌ها بسیار جذاب و سرگرم کننده است.

 

۱۷-با بالش و پتو خانه بسازید

یک بازی بسیار هیجان‌انگیز و کم خرج که یادآور تفریحات ساده اما سرگرم کننده زمان پدرها و مادرهای بچه‌هاست. با بالش و پتو و ملحفه‌ها یک خانه بسازید و حتی با بچه‌ها آن‌جا ناهار و شام بخورید و استراحت کنید.

 

۱۸-سایه بازی کنید

 

شب که شد چراغ‌ها را خاموش کنید و با بچه‌ها روی دیوارها سایه بازی کنید و اشکال مختلف درست کنید. قایم باشک هم ایده خوبی برای سرگرمی کودکان در خانه برای فصل تابستان است.

 

۱۹-قایق درست کنید

با مقواهای رنگی یا پاکت کاغذی شیر قایق درست کنید. وان حمام یا یک تشت را از آب پر کنید و این قایق‌ها را روی آن شناور کنید.

 

۲۰-با هم یک پازل بسازید

یک پازل تهیه کنید و تکه‌های آن را با کمک بچه‌ها بچینید. بهتر است پازل را مناسب با رده سنی فرزندتان انتخاب کنید.

 

۲۱-پارک آبی بروید

رفتن به پارک آبی یکی از بهترین گزینه‌ها برای فرار از روزهای گرم تابستان و سرگرم شدن در هوای داغ است.

 

۲۲-با افترشیو طرح بکشید

اگر حوصله کمی به هم ریختگی را دارید یک کرم افترشیو آماده کنید و با آن حروف الفبا یا طرح‌های مختلف بکشید. اگر برای‌تان امکان دارید این کار را روی زمین حیاط منزل انجام دهید تا کمتر کثیف کاری شود.

 

۲۳-موشک کاغذی بسازید و مسابقه بدهید

مسابقه موشک‌های کاغذی یکی از آن سرگرمی‌هایی است که که زمان و مکان نمی‌شناسد و از نسلی به نسل دیگر به ارث می‌رسد. جالب است که هر کودکی با تکنیک خودش یک موشک می‌تواند بسازد. اجازه بدهید هر کودک موشک خود را بسازد سپس طرح‌های مختلف را امتحان کنید و ببینید کدام یک بهتر پرواز می‌کند. نتایج می‌تواند شگفت‌انگیز باشند. برای آموزش بهتر این کار می‌توانید مدل‌های مختلف را در گوگل جستجو کنید.

 

۲۴-با بادکنک تنیس بازی کنید

برای این کار به یک بادکنک باد شده و دو راکت تنیس پلاستیکی نیاز دارید. یک بازی هیجان‌انگیز که حسابی بچه‌ها را سر ذوق می‌آورد.

 

۲۵-استخر خانگی درست کنید

می‌توانید با ورق‌های پلاستیکی بزرگ و نوار چسب و مقداری آب استخر خانگی درست کنید. برخی از مادرها نگران نشت کردن این استخرها هستند اما اگر حیاط یا باغچه دارید زیاد سخت نگیرید.

 

۲۶-تفنگ رنگ‌پاش درست کنید

در یک تفنگ آب‌پاش رنگ بریزید و با آن روی کاغذ و مقوا رنگ بپاشید. مراقب باشید رنگی نشوید.

 

۲۷-شیشه‌های به درد نخور ترشی و مربا را چراغانی کنید

شیشه‌های مربا و ترشی را دور نیندازید آن‌ها را بشورید و خشک کنید و با کمک بچه‌ها روی آن‌ها با رنگ و گواش نقاشی کنید. داخل شیشه شمع بگذارید و یک کاردستی عالی تحویل بگیرید.

 

۲۸-با تفنگ آب‌پاش آب بازی کنید

آب بازی کردن با تفنگ آب‌پاش یکی از بهترین ایده‌ها برای سرگرمی کودکان در روزهای تابستان است.

 

۲۹-با اسفنج توپ درست کنید

با تکه‌ها و بریده‌های اسفنج توپ درست کنید. با این توپ نرم حتی در خانه هم بدون نگرانی از شکستن وسایل دکوری می‌توانید حسابی بازی کنید.

 

۳۰-کاردستی درست کنید

درست کردن کاردستی با وسایل ساده حتی وسایلی مثل دستمال کاغذی یکی از بهترین سرگرمی‌ها برای روزهای گرم و همین‌طور روزهای سرد و بارانی است.

 

۳۱-گل و گیاه بکارید

به بچه‌ها یاد بدهید چطور در گلدان یا باغچه گل و گیاه بکارند. به بچه‌ها یادآوری کنید چه زمانی باید به آن‌ها آب بدهند و البته گل دادن‌شان را ببینند.

 

۳۲-بچه‌ها را به میوه فروشی ببرید

بچه‌ها را برای خرید میوه به مغازه‌های میوه فروشی یا میادین میوه و تره‌بار ببرید تا هم از تجربه خرید و هم دیدن انواع و اقسام میوه و سبزی و آشنا شدن با آن‌ها لذت ببرند.

 

۳۳-فسیل بسازید

والدین، یعنی کسانی که باید برای هر کاری آمادگی داشته باشند. به بچه‌ها کمک کنید فسیل گیاهان یا حشرات را درست کنند. برای درست کردن فسیل در گوگل سرچ کنید تا روش‌های مختلف ساخت فسیل را یاد بگیرید.

 

۳۴-تخم مرغ رنگ کنید

رنگ و نقاشی کردن تخم مرغ همیشه می‌تواند یک سرگرمی بسیار لذت بخش هم برای بچه‌ها و هم بزرگترها باشد.

 

۳۵-به باغ وحش بروید

هوا که کمی خنک شد به باغ وحش بروید و به اردک‌ها غذا بدهید. کمی غذای پرنده یا نان نرم کافی است.

 

۳۶-توت بچینید

فصل تابستان بهترین زمان برای چیدن توت است پس از این فرصت استفاده کنید و توت یا هر میوه دیگری که درختش در دسترس است را بچینید و میل کنید.

 

۳۷-اسکی بروید

در فصل تابستان هم مناطقی هستند که برفگیرند و برای اسکی گزینه‌های مناسبی هستند. آخر هفته‌ها برای رفتن به این مناطق برنامه‌ریزی کنید، هم تفریح می‌کنید و هم حسابی خنک می‌شوید.

 

۳۸-آبتنی کنید

همراه با بچه‌ها به دریاچه یا رودخانه‌ای نزدیک محل زندگی یا خارج شهر بروید و آبتنی کنید. یک تفریح ارزان و بسیار هیجان‌انگیز که جز بهترین خاطرات روزهای تابستان هر سال محسوب می‌شود.

 

۳۹-آب بازی کنید

یک تفریح ساده و سالم و کم خرج که هیچ بچه‌ و البته بزرگسالی دست رد به سینه آن نمی‌زند.

 

۴۰-پیاده‌روی کنید

صبح زود یا آخر شب با بچه‌ها به پیاده‌روی بروید و حسابی قبل از خواب یا بعد از خواب ریلکس کنید.

 

۴۱-اوریگامی بازی کنید

«اوریگامی» هنر پیچاندن کاغذ به شکل‌های مختلف و البته یک بازی بسیار سرگرم کننده است. خیلی عجیب است که چگونه پیچاندن یک برگ کاغذ به اشکال مختلف می‌تواند سرگرم کننده باشد، اما واقعا هست! با الگوهای اوریگامی ساده که می‌توانید از گوگل سرچ کنید کارتان را شروع کنید و به بچه‌ها آموزش دهید. وقتی که بچه‌ها الگوهای ساده‌تر را یاد گرفتند کم کم سراغ الگوهای سخت‌تر بروید.

 

۴۲-استخر بروید

به بچه‌ها بگویید با دوستان‌شان قرار استخر بگذارند. اگر هم سن‌شان کم است خودتان همراهی‌شان کنید.

 

۴۳-سینما بروید

پرس و جو کنید و سینمایی که فیلم مخصوص گروه سنی فرزندتان را نمایش می‌دهد پیدا کنید و خانوادگی سینما بروید.

 

۴۴-حباب بازی کنید

یک حباب ساز با قیمت ارزان بخرید و چند ساعت حسابی با حباب سازی سرگرم باشید.

 

۴۵-بادبادک کایت بسازید

خودتان در خانه بادبادک کایت بسازید و آن را هوا کنید. به شما قول می‌دهیم گذر زمان را احساس نکنید.

 

۴۶-باشگاه بولینگ بروید

یک بعد از ظهر را برای رفتن به باشگاه بولینگ اختصاص دهید. بازی بولینگ یک تفریح هیجان‌انگیز برای بچه‌ها و بزرگترهاست.

 

۴۷-گل خشک درست کنید

یکی دیگر از بهترین ایده‌ها برای سرگرمی کودکان در خانه در روزهای گرم تابستان درست کردن خشک کردن گل به روش‌های مختلف است که اتفاقا برای بچه‌ها یک تفریح آموزنده و جالب محسوب می‌شود.

 

۴۸-کاردستی درست کنید

با کاغذ رنگی و مقوا کاردستی‌های مختلف درست کنید. اگر هم تولد یا جشن خاصی در منزل شما نزدیک است از شرایط روزهای گرم تابستان استفاده کنید و با بچه‌ها کارت پستال یا کارت دعوت‌های دست‌ساز برای دایی، عمو، خاله و پدر بزرگ و مادربزرگ درست کنید. از اکلیل، استیکر و برچسب، نقاشی و سایر خلاقیت‌های هنری برای تزیین این کارت پستال و کارت دعوت‌ها استفاده کنید و اجازه دهید قوه تخیل کودک حسابی به کار بیفتد. انجام دادن کارهای هنری از جمله بهترین ایده‌های سرگرمی کودکان در خانه  در روزهای گرم تابستان است.

۴۹-ویدئو بسازید

با کمک بچه‌ها سناریو یک ویدئو یا نمایش تلویزیونی را طراحی کنید. این نمایش می‌تواند طنز، معمایی، تاک شو یا یک مسابقه تلویزیونی باشد. سپس نمایش را با تمام اعضای خانواده اجرا کنید. از این اجرا فیلمبرداری کنید، فیلم را ادیت کنید و جلوه‌های ویژه به آن اضافه کنید و به این ترتیب یکی از سرگرمی‌ها و بازی های جالب برای کودکان و بزرگترها در روزهای برفی و بارانی را تدارک ببینید.

 

۵۰-بازی‌های فکری انجام دهید

یکی سرگرمی جالب برای کودکان که اتفاقا بزرگ‌ترها هم عاشقش هستند انجام بازی‌های فکری است. از منچ و مارپله گرفته تا شطرنج و پانتومیم و انواع بازی‌های فکری با کارت. اسم و فامیل بازی کنید. بازی خط و نقطه هم انتخاب هیجان‌انگیزی است.

 

 

 

  • اخوان

 

enlightened  حسابداری مدارس و نرم افزار وستا enlightened

 

 

قسمت اول : پیش نیاز و اطلاعات عمومی 

 

قسمت دوم : آموزش نصب و تنطمات 

 

قسمت سوم : ثبت اسناد 

 

نرم افزار حسابداری مدارس 

  • اخوان

موارد زیر در دوره ابتدایی تا دبیرستان اعمال شده است و تاثیرات شگرفی بر دانش آموزان داشته است :

1- به محض مشاهده علایم خستگی در دانش آموزان و حواس پرتی آنان ، جریان تدریس یا پرسش را قطع کرده و به آنها اجازه داده شود که از جای خود بلند شده ، کشش عضلانی داشته ، نفسی بکشند و دقایقی کوتاه آزاد باشند ( در این حال تحمل برخی مزه پرانی ها به هم در جلسات اول ، ضروری است و سپس عادت خواهند کرد ) ، اگر بدون توجه به خستگی دانش آموزان به تدریس یا پرسش ادامه دهیم ، در واقع کاری بیهوده و بی ثمر را دنبال خواهیم کرد .

2- هیچگاه بدون اطلاع قبلی ، پرسش کلاسی یا امتحان کتبی برگزار نکنیم و حتی در جلسه قبل ، صفحات و نوع پرسش و حتی افرادی که از آنان پرسش شفاهی انجام می شود تلویحا" مشخص شوند و این صرفا" برای رفع حالت اضطراب دانش آموزان است ، برخی معلمان برای حالت " همیشه آماده باش بودن کلاس " توجهی به این نکته ندارند که امتحان یا پرسش بدون اطلاع قبلی ، از نظر دانش آموزان نوعی مچ گیری محسوب می شود . در رابطه با دانش آموزانی که از آنان پرسش به عمل می آید باید گفت معمولا" به سه دسته تقسیم می شوند و هر کسی تکلیف خود را خواهد دانست و در کنار آن پاسخ گویی داوطلبانه هم مد نظر قرار می گیرد و بدین ترتیب دانش آموزان تمایل بیشتری هم برای جواب دادن دارند و درگیری ها خیلی کمتر می شود .

3- حتما" قبل از تدریس درس جدید ، خلاصه مطلب قبلی برای دانش آموزان گفته شود و آنها را به هم ربط داد .

4- اگر وقت اضافه ای در کلاس موجود بود ، نباید گذاشت دانش آموزان از سرو کول هم بالا بروند بلکه به نحوی باید آنها را تحت آموزش قرار داد به عنوان مثال صحبت و تبادل نظر در مورد مسایل اجتماعی محل سکونت ، یا وضع مدرسه و غیره ، دانش آموزان اظهار نطر در جمع را خیلی دوست دارند .

5- طوری برنامه ریزی شده که هر جلسه با توجه به دوره تحصیلی و پایه ، حدود 3 تا 5 دقیقه یک رفتار نیکو اجتماعی فردی ، و یک روایت یا حئیث مرتبط با دانش آموزان در پایان کلاس ذکر می شود . دانش آموزان آن را یاداشت می کنند این موارد حتی در کلاس ریاضی و تاریخ و غیره هم امکان پذیر است و اگر حالت اظهار نظر پیدا کند ، از آن به عنوان روش تدریس " قضاوت به شیوه حقوقی" هم استفاده می شود .

6- با بهره گیری از روش ایفای نقش ( برای هر درسی امکان دارد) توسط دانش اموزان ، منظور خود و موضوع را سریعتر و بهتر به دانش آموزان منتقل کنید ، بهتر است جلسه قبل ، قرار ایفای نقش ، موضوعات و شرکت کنندگان مشخص شوند .

7- به صلاحدید معلم می توان هر جلسه یکی از دانش آموزان را به ترتیب انتخاب کرد تا مطالبی در راستای درس را به دانش آموزان ارائه دهد ( این کار بین دانش آموزان به نام کنفرانس مشهور است) . اگر معلم بتواند اهداف این کار را کاملا" تشریح و زمینه های آن را فراهم نماید ، شاگردان هم بدان علاقمند خواهند شد ، در صورتی که همه کلاس در برنامه شرکت کنند ، موانعی مانند تمسخر دیگران ،اضراب صحبت در روبروی همکلاسی ها و غیره به تدریج کمتر خواهد شد .

8- استفاده از ارزانترین و کاراترین تشویق ها یعنی تشویق لفظی ( با دلیل نه طبق عادت کلامی ) را در کلاس هرگز فراموش نکنید . کلماتی مانند : آفرین ! احسنت ! خوبه ! باریک ا...! تشکر ! به جابود ! خوشحالم ! و غیره اثری شگفت انگیز دارد .

9- استفاده از تشویق " کف زدن " توسط کل کلاس برای موفقیتهای کوچک و بزرگ آنان ، یا به دنبال آمادگی کل دانش آموزان یا گروهی از آنان برای پاسخ گویی به درس ، اتمام درس ، کسب نمرات مطلوب ، اظهار نظرهای مناسب و غیره ، حال و هوای کلاس را عوض خواهد کرد .

10-دو کار در کلاس نباید توسط معلم فراموش شود ، و اثر معجزه آسایی در آرامش و آمادگی دانش آموزان دارد و آن ذکر صلوات در برخی مواقع و یا تلاوت آیاتی از قرآن مجید با ترجمه توسط یکی از دانش آموزان است . و این کار ارتباطی به دروس خاص ندارد اینکه نباید فقط به کلاس دینی و پرورشی یا قرآن بسپاریم . حداقل هر چند جلسه یکبار شروع کلاس با تلاوت قرآن در آرامش شاگردان موثر است ...

11-بردن روزنامه به کلاس حتی ، دو سه هفته یکبار ،و اختصاص دقایقی از ذکر خلاصه مطالب آن که مرتبط با درس باشد، مفید است .

12-برای پرسش پای تخته الزامی نیست که دانش آموز سرپا و روبروی دانش آموزان بیاستد ، می توان برای آنها که خیلی اضطراب دارند ، یک صندلی روبروی میز معلم گذاشت تا دانش آموزانی که مایل هستند روی آن نشسته و با حالت شبیه به مصاحبه به درس پاسخ گویند ( با اجرای این روش ، کلیه دانش آموزان ، خصوصا" شاگردان مضطرب ، تمایل نشان داده و نمرات مطلوبی کسب کرده اند )

13-هر دو ماه یکبار به صورت غیر مستقیم نظر دانش آموزان خود را در مورد شیوه تدریس و کلاس داری و برنامه آن بسنجید ، مطالبی را به شما خواهن گفت که قطعا" تعجب خواهید کرد!(شنیدن یا خوانده انتقادات دانش آموزان جرات خاصی می خواهد !) و شما باید برای رفع نقایص روش خود اقداماتی بیاندیشید یا از رضایت آنان مطلع شوید.

14-سعی کنید هر ساله با دانش آموزان خود تعدادی عکس دسته جمعی بیاندازید و یکی از دانش آموزان اسامی را پشت عکس یااگر دیجیتالی بود به صورت دستی برای شما بنویسد ، این کار خیلی مورد علاقه دانش آموزان است و احساس صمیمیت خاصی با معلم می کنند و برخی از آنها که برای کلاس درد سر ساز بوده اند با این اعمال ، تغییراتی خواهند داشت . امروزه دوربین های دیجیتالی و غیره کار را بسیار راحت و کم هزینه کرده اند .

15-حتی در دبیرستان به دانش آموزانی که درخواست بیرون رفتن از کلاس و ابخوری یا غیره را دارند ، توجه نمایید و در راهنمایی و ابتدایی به هیچ وجه مانع نشوید ، در غیر این صورت آن دسته دانش آموزان به اجبار در کلاس نشسته و حتی گاها" شاهد مشکلات ناخواسته ای خواهید شد مثل : تهوع ، بیهوش شدن از ضعف یا احساس شرمندگی آنان ، برخی معلمان به اشتباه ، عدم اجازه به دانش آموز را نشان از مدیریت مطلوب خود و اداره کلاس می دانند ! برای این مورد باید در شورای معلمان هماهنگی لازم با دفتر صورت گیرد مانند کنترل برای عدم خروج از مدرسه و ...

16-با هماهنگی دفتر مدرسه و انجمن اولیا جوایز هر چند ساده مانند خودکار و غیره را تهیه و به بهانه های مختلف هر مدت یکبار به دانش آموزان اهدا کنید در این میان دانش آموزانی که پیشرفتهایی داشته اند باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند تا حال مشاهده نشده که آنها جایزه را رد کنند و هیچ سالی هم نبوده که انجمن اولیا و مدیر مدرسه از تهیه این جوایز کوچک خوداری نمایند . حتی در دبیرستان هم این موارد به کار گرفته و دانش آموزانی که دارای توانایی مالی بسیار بالایی هستند ، از این کار معلم بسیار خوشحال می شوند .

17-تهیه تراکت هایی برای کلاس توسط معلم در رابطه با درس یا موضوعات دیگر و نصب آن در کلاس ( در حضور دانش آموزان) توجه آنان را به شدت جلب می کند ( قبلا با خودکار و مازیک نوشته می شد ولی امروزه هر مدرسه ای چاپگر دارد ...)نباید این کار را فقط وظیفه مربی پرورشی دانست بلکه برای هر درسی امکان پذیر است .

18-استفاده از روش مصاحبه 2 یا 4 نفری در رابطه با درس یا موضوعات اجتماعی توسط دانش آموزان و با هدایت معلم برای آنان بسیار جذاب است که می توان دو میز را در پای تخته روبروی هم گذاشت و 4 نفر دو به دو برای مدت 5 تا 10 دقیقه با هم به بحث بپردازند . البته باید جلسه قبل موضوع و افراد مشخص شوند و نظارت کامل معلم برای رسیدن به هدف مد نظر قرار گیرد .

19-هر معلمی در شرایط لازم میتواند مهارت های زندگی را در کلاس به دانش آموزان آموزش دهد گاهی وقت ذکر یک خاطره کوتاه از حسادت ، میتواند در تغییر نگرش دانش آموزان بسیار موثر باشد و درگیری های کلاسی و یا درگیری با دفتر را به طرز چشمگیری کاهش داد ، معلمان چند دهه قبل پند و نصایح خود را از دانش آموزان دریغ نمی کردند و عموما" نتایج مطلوبی داشت و شما هم حتما" خاطره ای از این اعمال معلم در کلاس دارید .

20-رعایت زمانبندی دروس بسیار مهم است اگر در یک جلسه 3 درس داده شود و یا 3 جلسه پشت سر هم فقط پرسش پای تخته بدون تدریس داشته باشیم ، اشکال ایجاد خواهد شد و منتظر خستگی خود و دانش آموزان و افزایش بی نظمی آنها و جنگ اعصاب برای خود باشید .

21-هر چند وقت یکبار به دانش آموزان اجازه بدهیم خاطرات خوب و بد خود را از کلاس شما یا کلاس سنوات قبل برای کلاس تعریف کنند ، این مورد علاوه بر اینکه یک بازخورد مفید برای روش شماست ، می تواند در جذابیت کلاس و رفع نگرانی و حتی اضطراب دانش آموزان هم نقش داشته باشد .

22-اگر وقت اضافه ای موجود بود ، با دانش آموزان در مورد مهمترین اتفاقات هفته پیش در سطح شهر یا رسانه ها تبادل نظر کنید تا دید آنها به مسایل محیط و نحوه بیانشان را تقویت نمایید .

23-بردن کتابهای مرتبط با درس ، اثر خوبی بر حلب توجه دانش آموزان دارد و این اعمال را هرگز فراموش نکرده و شما را به عنوان معلمی دلسوز و علاقمند به حرفه خود معرفی خواهد کرد .

24- متاسفانه برخی معلمان ، "تدریس" را با در آوردن سئوال و جواب تمام متن توسط خودشان ، اشتباه می گیرند ! این کار علاوه بر اینکه باعث انهدام خلاقیت و کاوشگری دانش آموز می شود بلکه معلم را خسته کرده و دانش آموز چیز تازه ای یاد نخواهد گرفت ! باید گفت بعضی از والدین در این کار معلم هم نقش دارند و وی را مجبور میکنند که به خیال خود ، فرزندشان را برای امتحان آخر سال آماده کند ! اگر نوشتن نمونه سوال لازم است بهتر است این کار را به دانش آموزان محول کنیم ، آنهم بعد از تدریس و با هدف مشخص برای صفحات محدود، و باز هم متاسفانه باید گفت برخی والدین یا دانش آموزان از بعضی معلمان تعریف و تمجید می کنند که ؛ حتی یک سوال را از کتاب جا نمی گذارد ( والبته یک کلمه هم توضیح نداده !)

25-صحبتهای بسیار مختصر با دانش آموزان در سالن و حیاط یا حای درب مدرسه ، نقش مهمی در آرام کردن آنها در کلاس خواهد داشت و آنها احساس صمیمیت بیشتری با معلم خواهند کرد.این صحبتها می تواند بسیار ساده و غیر خصوصی باشد مانند : "معلوم بود که دیشب درست رو خب خوانده بودی !" یا " آمادگی تو برای کنفرانس امروز خیلی خوب بود " یا " ایا باز هم می توانی 3 خط مطلب در مورد درس فلان بنویسی ؟" ... این کار در هر سه دوره مهم است ولی در دبیرستان برای پیشگیری از اخلال و بی نظمی در کلاس و در دوره ابتدایی و راهنمایی باعث کاهش چشمگیر اضطراب آنان خواهد شد . متاسفانه شنیده شده که" این کار ها دانش آموزان را پر رو خواهد کرد !"

26-وضع نکردن مقررات دست و پاگیر و خشک کلاسی با عث جلوگیری از خستگی معلم و دانش آموز در کلاس خواهد شد مهمتر اینکه آنها از معلم و کلاس دلزده نخواهند شد . بعضی معلمان حساسیت زیادی به جنب و جوش گریز ناپذیر شاگردان در کلاس دارند و حتی تنبیه هایی را اعمال کرده و وقت گرانبهای کلاس را به درگیری و تنبیه در مورد مقررات خود ، اختصاص می دهند .( به عنوان مثال کسی به هیچ وجه نباید برگردد و دانش آموز دیگر را نگاه کند ... یا نگاه کرده به پنجره کلاس ممنوع است !)

27-هر چند وقت یکبار نسبت به استفاده از تلویزیون و کامپیوتر و پخش تراکهایی در رابطه با درس ، برای دانش آموزان جالب خواهد بود و در یادگیری خیلی موثر است .

28-متاسفانه جدیت بیش از اندازه و افراطی و خشک بودن معلم در کلاس باعث عدم علاقه دانش آموزان به وی ، درس و مدرسه خواهد شد و خود را مجبور به " تحمل" معلم و کلاس خواهند دانست ، حتی این جدیت و سختگیری افراطی باعث شده تا برخی دانش آموزان از ادامه تحصیل در آن رشته جدا" واهمه داشته و مسیر زندگی آنها عوض شود ، معلمانی که خوش اخلاق بوده و تبسم بر لب داشته باشند در آموزش موفق ترند ، شما هم این را تایید می کنید اگر ؛ در حدی باشد که مورد سوء استفاده قرار نگیرد . (نباید قاطعیت ، مدیریت وتوانایی اداره مطلوب کلاس را با سختگیری افراطی معلم ، اشتباه گرفت )

29-تغییر محل کلاس حداقل ، ماهی یکبار موجب جلب توجه دانش آموز می شود مانند تشکیل کلاس در کارگاه ، آزمایشگاه ، نمازخانه ، کتابخانه وغیره.

30-یکی از راههای علاقمند کردن شاگردان به کلاس و درس و معلم و همچنین رفع کدورتهای احتمالی طرفین ، بردن دانش آموزان به گردش علمی کلاسی است حتی بازدید از نمایشگاههای کتاب ، صنایع دستی ، جشنواره های دانش آموزی ، حضور در مزار شهدا برای دانش آموزان متوسطه ، هواشناسی و غیره با هماهنگی دفتر مدرسه و اداره متبوع ، فواید زیادی دارد ...

نویسنده :  خدابخش زارعی کارشناس تکنولوژی آموزشی

  • اخوان

هر زمانی که دانش‌آموزان کارهایی مانند سروصدای بی‌موقع، اجازه نخواستن، دعوا یا حرکت‌های بی‌مورد را انجام دهند، کلاس از نظم طبیعی خود خارج و دچار بی‌نظمی و هرج‌و‌مرج خواهد شد. در این مواقع، برخورد معلم با دانش آموز بی نظم می‌بایست با روش‌های روان‌کاوانه‌تری باشد تا تاثیرگذار واقع شود.

ویژگی‌ها و مشکلات انضباطی دانش آموزان ابتدایی جهت شناسایی بهتر آن‌ها عبارت‌اند از:

  • عدم انجام به‌موقع تکالیف
  • خوابیدن‌های پیاپی سر کلاس
  • ایجاد سروصدای اضافی
  • ایجاد هرج‌ و‌ مرج در کلاس
  • قطع کردن صحبت دیگران
  • تکان‌ خوردن و حرکت کردن بدون اجازه وسط کلاس
  • حرف زدن بی‌موقع
  • انجام ندادن قوانین کلاس
  • گوش ندادن به حرف‌های معلمان

این‌ها بارزترین ویژگی‌های دانش‌آموزان بی‌نظم هستند که در صورت مشاهده، باید رفتار مناسبی با آن‌ها صورت بگیرد. برخورد معلم با دانش آموز بی نظم باید به‌جا، قاطع، بدون تخریب روحیه و در عین حال، مهربانانه باشد. در صورت تداوم بی انضباطی دانش آموزان بهتر است سایر مسئولان مدرسه و اولیا نیز در جریان قرار بگیرند و از مشاوران مدرسه نیز کمک گرفته شود.

 

عوامل بی انضباطی دانش آموزان ابتدایی

روحیات حساس دانش‌آموز به‌خصوص در مقطع ابتدایی سبب می‌شود هرگونه عامل نامناسب یا رفتار نامتعادل بر او اثر بگذارد و عملکرد متوازن وی را با اختلال روبه‌رو کند. این اختلال ممکن است به‌صورت بی‌نظمی و بی‌انضباطی خود را نشان دهد. برخورد معلم با دانش آموز بی نظم باید بر اساس علت بی‌انضباطی فرد باشد؛ به همین دلیل در ادامه این علل را بررسی خواهیم کرد:

 

 

1.عوامل فردی:

ممکن است عوامل بی انضباطی دانش آموزان از خود آن‌ها نشات بگیرد. خستگی، تغذیه نامناسب، بی‌خوابی، اختلال‌هایی چون بیش‌فعالی، اضطراب و استرس، ننوشتن تکلیف‌های درسی، بی‌علاقه بودن به محیط مدرسه، انگیزه نداشتن، مشکلات روحی و فیزیکی، عدم اعتماد به دیگران و سردرگمی دانش‌آموز از عللی هستند که می‌توانند موجب بی‌نظمی و خلل رفتاری وی در طی فرایند آموزشی شوند.

2.عوامل آموزشی:

یکی از علت‌های بی‌نظمی دانش‌آموزان می‌تواند ریشه در رفتارهای عوامل آموزشی از جمله معلمان باشد. تبعیض رفتاری با دانش‌آموزان، توانایی نداشتن در مدیریت کلاس، بی‌علاقه بودن به تدریس، بی‌توجهی به نیازها و مشکلات بچه‌ها، بی‌انضباطی و فعال نبودن معلم، ارتباط‌گیری نامناسب با دانش‌آموزان، تحقیر و تخریب روحی افراد و… از جمله عواملی هستند که معلم را از الگویی مناسب به فردی مخرب برای دانش‌آموزها تبدیل می‌کند و باعث بی‌انضباطی آن‌ها نیز خواهد شد.

علاوه بر رفتارهای آموزگاران و نحوه برخورد معلم با دانش آموز بی نظم، عوامل آموزشی دیگری چون محیط درسی نیز در بی انضباطی دانش آموزان موثر هستند. میز و صندلی‌های مناسب، محیط کثیف، سرد یا گرم بودن بیش از حد محیط، نور ناکافی، سروصدای محیط اطراف، برقراربودن انرژی منفی و رخوت، آرایش نامناسب فضای کلاسی و مدرسه و… در بی‌نظمی دانش‌آموزها تاثیر غیرقابل انکاری دارند.

3.عوامل اجتماعی:

محیط اجتماعی شامل فضای همسالان، ارتباط با افراد خارج از خانواده و مسئولان آموزشی و اختلاف طبقاتی است. در صورتی که فرد نتواند با همسالان خود ارتباط بگیرد، رابطه کارآمدی با مدیر، معاون، مشاور و معلمان مدرسه داشته باشد، اختلافات فرهنگی یا مالی بسیاری را در مقایسه با سایر دوستان خود احساس کند و یا الگوهای رفتاری نامناسبی را برای خود انتخاب کرده باشد، نمی‌تواند رفتار متعادلی نشان دهد و این کمبودها را در قالب بی‌نظمی جلوه خواهد داد.

4.عوامل خانوادگی:

افزون بر عوامل اجتماعی یا نحوه برخورد معلم با دانش آموز بی نظم، مشکلات خانوادگی از دیگر مسائلی هستند که سبب بی‌انضباط بودن دانش‌آموز دبستانی می‌شوند. تربیت نادرست، تنبیه‌ بدنی، تحقیر کلامی، فضای عاطفی سرد و نامناسب، عدم حمایت روحی فرزندان، فقدان پدر و مادر، مجادله‌های ناپسند، عدم ثبات اخلاقی والدین، نبود قوانین ثابت، بی‌نظمی پدر و مادر و… از عوامل موثر بر بی انضباطی دانش آموزان به شمار می‌روند.

 

 

روش صحیح برخورد معلم با دانش آموز بی انضباط

برخورد معلم با دانش آموز بی نظم و نحوه رفتار او می‌تواند این بی‌انضباطی را تا حدود زیادی کاهش دهد و حتی آن را از بین ببرد. بهترین راه‌های برخورد مناسب معلم با دانش‌آموز بی‌انضباط عبارت‌اند از:

  • با دانش‌آموز صحبت کنید و به او نشان دهید که هر رفتار او برای شما مهم است.
  • به مشکلات و حرف‌های دانش‌آموز بی‌نظم گوش کنید.
  • با خانواده دانش‌آموز در ارتباط باشید و علت بی‌انضباطی او را جویا شوید.
  • هنگام بی‌انضباطی کردن دانش‌آموز، آرامش خود را حفظ کنید و با او درگیر نشوید.
  • با دانش‌آموز صادق باشید و به بگویید که رفتار ناشایست او، شما را ناراحت خواهد کرد.
  • از سخنان ناسزا هنگام هرج‌و‌مرج دانش‌آموزان بپرهیزید.
  • عواقبی را برای بی‌انضباطی او درنظر بگیرید.
  • در ابتدای سال تحصیلی، قاطعیت و در عین حال، صمیمیت خود را نشان دهید.

 

راهکارهایی برای افزایش نظم پذیری دانش آموزان

از راه‌های مهم برای افزایش نظم‌پذیری، نحوه رفتار خانواده و شیوه برخورد معلم با دانش آموز بی نظم و سایر دانش‌آموزان است. آن‌ها می‌توانند از راه‌های زیر انضباط را در دانش‌آموزها افزایش دهند:

1.آموزش:

به بچه‌ها نظم را نشان دهید و از داستان‌ها و مثال‌های موثری بهره ببرید.

2.تذکر:

هنگام بی‌نظم بودن دانش‌آموز، به او تذکر بدهید.

 

3.اعمال قوانین:

به بچه‌ها قوانین و پیروی از آنان را آموزش دهید. انضباط را نیز به‌عنوان یک قانون در نظر بگیرید.

4.الگوی مناسب:

به‌عنوان والدین و معلم دانش‌آموز، خود نیز نظم را رعایت کنید و به الگوی باانضباط بچه‌ها تبدیل شوید.

5.تنظیم برنامه:

برنامه‌هایی را جهت منظم بودن و آثار مثبت آن برای دانش‌آموز تدوین کنید؛ به‌طور مثال، دسترسی آسان به وسایل درصورت منظم‌ بودن اتاق یا کوله‌پشتی.

6.تنبیه و تشویق:

هنگام رعایت نظم، دانش‌آموز را تشویق و هنگام بی‌انضباطی او را به‌شیوه‌های صحیح تنبیه کنید.

7.مسئولیت دادن:

به بچه‌ها مسئولیت‌هایی را جهت نظم‌پذیری محول کنید؛ مثلا میز خود را مرتب کنند یا بکوشند هنگام تدریس، جو کلاس را برهم نزنند.

8.روتین‌سازی:

با مرور و تمرین هر یک از آموزش‌های فوق، نظم و انضباط را به یک روتین برای بچه‌ها تبدیل کنید.

 

معلمان چه تاثیری بر نظم پذیری دانش آموزان دارند؟

معلمان بعد از خانواده در زمره افراد درجه‌یک برای دانش‌آموز قرار می‌گیرند. آن‌ها به الگویی برای بچه‌ها تبدیل می‌شوند و هر رفتار آن‌ها توسط دانش‌آموزان تقلید خواهد شد.

اگر:

  • شیوه برخورد معلم با دانش آموز بی نظم و دانش‌آموز منظم مناسب باشد،.به‌موقع در کلاس حضور یابد.
  • فعالیت‌های مفیدی را به دانش‌آموزان نشان دهد.
  • آن‌ها را در مواقع مناسب تشویق و در زمان‌های ضروری تنبیه کند.
  • عزت‌نفس و شخصیت دانش‌آموز را ارزشمند بداند،
  • یک کلاس  منفعل را به یک محیط فعال تبدیل کند،
  • چنین فردی می‌تواند بر نظم و انرژی مثبت بچه‌ها اثر کارآمد بگذارد.

سخن نهایی

در این مقاله سعی کردیم به این پرسش که چگونه با بی انضباطی دانش آموزان برخورد کنیم؟ و چه عواملی سبب بی‌انضباطی بچه‌ها می‌شود؟ صحبت کنیم. باتوجه‌به مطالب فوق، بررسی ریشه‌ای بی‌نظمی دانش‌آموزان، شیوه مناسب برخورد معلم با دانش آموز بی نظم، ارتباط موثر او با دانش‌آموز و با والدینشان سبب رفع این اختلال و پرورش افرادی منظم‌تر و منضبط‌تر خواهد شد.

  • اخوان

به اعتقاد اریک فروم
یافتن عشق بارور از دشوارترین دستاوردهای زندگی است. منظور از عشق «عاشق شدن» نیست. لازمه عشق تلاش فراوان است زیرا عشق بارور از چهار ویژگی مهم برخوردار است: توجه، احساس مسئولیت، احترام و شناخت.
عشق ورزیدن به دیگران یعنی مهر ورزیدن به آنها (به معنی مواظبت و مراقبت از آنان)، یعنی علاقه‌مندی عمیق به حال و وضعیت‌شان و آسان کردن رشد و کمال‌شان. لازمه اینها داشتن احساس مسئولیت در پاسخگویی به نیازهای آنهاست. همچنین، عشق ورزیدن یعنی محترم شمردن و پذیرفتن فردیت آنها، یعنی مهر ورزیدن به آنها برای آنکه و آنچه هستند. برای محترم شمردن آنها، باید آنها را درست و کامل شناخت. باید به طور عینی دانست که چیستند و کیستند.
اکنون می‌توان فهمید چرا یافتن عشق بارور دشوار است. عشق بیش از آن که شور و هیجان باشد، فعالیت است. عشق بارور به عشق جسمانی محدود نمی‌شود، بلکه می‌تواند عشق برادرانه (عشق به همه انسان‌ها) یا عشق مادرانه (عشق مادر به کودک) نیز باشد.

دوآن شولتز
از کتاب روانشناسی کمال

  • اخوان

این تکنیک به طور مستقیم به کسانی اشاره دارد که چندان تحت تأثیر «دید تونلی» نیستند – فرایندی که شرکت کنندگان در حل مسأله تجربه میکنند.

مدل پایه


1. مسأله موردنظر را به بیانی ساده، شفاف و با فرمتی غیرتخصصی و قابل درک بنویسید.


2. نوشته خود را به افرادی که تجربه مستقیمی از مسأله ندارند، نشان داده و از ایدهها و نظرات آنها استقبال کنید. از آنها بخواهید که چند روز روی این مسأله فکر کنند و هر ایده و نظری را که درباره چیستی مسأله و راه حل های بالقوه آن بنظرشان میرسد، بیان کنند. ضروری است که آنها درک درست و واقعبینانه ای از تواناییهای شما در بهره برداری از ایدههای پیشنهادی داشته باشند (نک. مرحله 4).


3. ایده ها را بسط و گسترش داده یا دوباره مورد تفسیر و توضیح قرار دهید تا قابلیت اجرا و عملیاتی سازی پیدا کنند. احتمالاً پیشبینی میکنید که ایده ها ممکن است از لحاظ فنی چندان کامل و جامع نباشد، اما با خلاقیت و ذهنی باز میتوان برداشتهای بسیار ایده آلی از آنها داشت.


4. به طرف مقابل بازخورد مرتبط ارایه دهید تا نشان دهید که مشارکتش مورد قدردانی و ارزشمند بوده، و به شکلی موثر مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اگر او فکر کند که ارزش کافی برای کمک و ایده اش قایل نشده اید، ممکن است به همکاری با شما ادامه ندهد؛ برعکس، اگر بازخورد مناسبی درباره شیوه استفاده از ایده پیشنهادی اش به وی ارایه دهید، مطمئناً بازهم برای مشارکت با شما پیشقدم خواهد شد.

مدل شبکه سازی رو در رو


مدل پایه تنها در صورتی کارآمد است که مطمئن باشید ارتباط شما با فردی که درباره مسأله از او نظرخواهی میکنید، بر پایه اطمینان و اعتماد متقابل است؛ به عنوان مثال، او بپذیرد که حتی ایده های ساده و ظاهراً پیش پاافتاده اش هم میتوانند نقش مهمی در حل مشکل شما داشته باشند. یک رویکرد برای بوجود آوردن این شرایط، طرح مسأله در جلسات گفتگوی غیررسمی و رو در رو است (به عنوان مثال، حین صرف نوشیدنی در کافی شاپ، یا حضور در «باشگاه گلف» و غیره)


اگر قرار است از این رویکرد رو در رو و «حضوری» استفاده کنید، ضروری است که:
• به مهارتهای گوش دادن همه جانبه و بدون قید و شرط مسلط باشید، بطوریکه علاقه و انگیزه طرف مقابل حفظ شود.
• نشان دهید که واقعاً برای گفته های آنها ارزش قایل هستید.
• تمرکز آنها بر روی موضوع موردنظر را حفظ کرده، و در عین حال، از اظهارنظر درباره محتوای پیشنهادی آنها خودداری کنید.


مدیران اغلب شبکه های ارتباطی را حفظ کرده و با استفاده از آنها روابط بلندمدتی را بر مبنای تبادل نکات موردعلاقه در باب موضوعات گوناگون ایجاد میکنند. ایجاد و حفظ چنین شبکه ای قطعاً به زمان و تلاش فوق-العاده زیادی نیاز دارد، اما تعهدات و درک متقابلی که بمرور زمان ایجاد میشود، به این معناست که احتمالاً رابطه ها بسیار مولدتر از آنچه تصور میشود، هستند.
 

  • اخوان

چه می‌شد اگر با بیشتر انجام دادن کاری که بیشتر دوست دارید، بیشتر عمر می‌کردید؟

 به نقل از سی‌ان‌ان، این نظریه‌ای جذاب است که جامعه‌ای در جزیرۀ اوکیناوا شاهد خود می‌گیرد، نام مستعارش دهکدۀ عمر طولانی است، چرا که ساکنانش بیشترین امید به زندگی را در جهان دارند. آن‌ها همچنین تعهد عمیقی به یک فلسفۀ ژاپنی به نام "ایکیگای" دارند. اگر بخواهیم معنای سادۀ آن را بگوییم، شادی و خوشبختی ناشی از مشغولیت به فعالیتی است که برایش معنا و مقصود قائل هستند.

اوگیمی، دهکدۀ صمیمی است که ۳۰۰۰ نفر از پیرترین مردم دنیا در آن زندگی می‌کنند، به خاطر جریان آرام زندگی و چشم‌اندازش به اقیانوس، دورهمی‌های اجتماعی، باغچه‌های شخصی سبزیجات و اهالی‌ای که پیوسته لبخند می‌زنند، می‌خندند و شوخی می‌کنند، معروف است. آن‌ها همچنین به اینکه ۱۰۰ سال و بیشتر عمر می‌کنند، افتخار می‌کنند. در میان اهالی این روستا، میزان بیماری‌های مزمن نظیر سرطان و بیماری قلبی کمتر است و میزان زوال عقل در میان آن‌ها کمتر از متوسط جهانی است.

سوال اینجاست که چطور؟ برای توضیح این پدیده کتاب‌هایی نوشته شده است از جمله "مناطق آبی: درس‌هایی برای عمر درازتر از مردمانی که درازترین عمر را دارند" و کتاب‌هایی نظیر "ایکیگای: راز ژاپنی برای زندگی دراز و شاد" نوشتۀ هکتور گارسیا و فرانچسک میرالس که تنها معطوف به ایکیگای هستند.

پاسخ به این سوال احتمالات ترکیبی از عوامل را در برمی‌گیرد، اما مظنون همیشگی عبارتند از: رژیم غذایی، تحرک یا ورزش و داشتن دوست و زندگی اجتماعی. آنچه که نواحی صاحب جمعیت‌های با عمر دراز و شاد در گوشه‌گوشۀ جان در آن اشتراک دارند، ساکنینی است که زندگی ساده و داشته‌های کمی دارند، زمان زیادی را بیرون می‌گذرانند، با دوستانشان فعال هستند، خواب کافی دارند و سبک و سالم غذا می‌خورند.

آنچه که درازعمران ژاپنی به این فهرست اضافه می‌کنند، ایکیگای است. مفهومی که گهگاه در ترادف با قصد، اشتیاق، معنا، ماموریت، دلمشغولی و نیروی محرک به کار می‌رود. اگر همۀ این‌ها یکجا گرد هم بیاورید و چکیدۀشان کنید به ایکیگای می‌رسید.

ایکیگای خود را بیابید

ایکیگای در کتاب‌ها و مقالات به صورت مرکز یک دیاگرام ون تصویر می‌شود که در آن پاسخ شما به همۀ این سوالات با هم همپوشانی می‌یابند: چه چیز را عاشقانه دوست می‌دارید؟ در چه کاری خوب هستید؟ برای کدام مهارت خود می‌توانید پول بگیرید؟ جهان به چه چیز نیاز دارد؟ وقتی که جوابی بیابید که با هر چهار سوال جور دربیاید، ایکیگای خود را یافته‌اید.

چگونه در عین خوشختی عمری دراز داشته باشید؟

راه دیگری که از می‌توانید ایکیگای خود را تعریف کنید، این است که خیلی ساده از خود بپرسید: صبح‌ها به چه خاطر از خواب بیدار می‌شوید؟ یا اینکه چه چیز به شما انگیزه می‌دهد؟

یا به قول ویکتور فرانکل، "چرا خودکشی نمی‌کنید؟ ". فرانکل، یک روانپزشک و متخصص اعصاب است و مبتکر نوعی درمان است که با موضوعات روحانی ممزوج شده و با نام لوگوتراپی شناخته می‌شود. او همچنین نویسندۀ کتاب "انسان در جسجوی معنا" است که به تجربۀ خودش از نجات یافتن از اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها در آشوویتز است. او در این کتاب می‌گوید که آشوویتز به او آموخته که یک زندگی که محرک آن هدف باشد، راه فائق آمدند بر موانع و رنج‌ها است.

کن موگی، عصب‌شناس ژاپنی و نویسندۀ کتاب "ایکیگای خود را بیدار کنید: ژاپنی‌ها چطور هر روز با شادی و هدف بیدار می‌شوند"، خصیصۀ ایکیگای را به شعار مشهور دولت بریتانیا در جنگ جهانی دوم تشبیه می‌کند: "آرامش خود را حفظ کنید و ادامه دهید".

هدف از لوگوتراپی فرانکل، کمک به بیماران برای یافتن هدفشان در زندگی است. ("لوگوس" واژه‌ای یونانی به معنای "معنا" است.) بنا بر استدلال فرانکل، اگر احساس اضطراب یا پوچی می‌کنید، به این خاطر است که دچار بحران وجودی هستید. این روش به جای اینکه به دنبال ریشه‌های نارضایتی شما، مثلاً در کودکیتان، باشید، بیشتر نگاهی رو به آینده دارد.

تراپی یکی از روش‌های برای یافتن ایکیگای است، که به قول گارسیا و میرالس می‌توان آن را "سوخت وجودی" دانست که برای زندگی طولانی و شاد به ما انگیزه می‌دهد. روشی ارزانتر از تراپی این است که از خودتان این سوال بپرسید که "معنای زندگی من چیست؟ " و به دنبال فعالیت‌هایی بروید که در جهت نیل به پاسختان باشند.

حتی ساده‌تر این است که بپرسید "انجام چه چیزی را بیش از همه دوست دارم؟ ". ایکیگای شما ممکن است در فعالیت‌هایی باشند که نوعی حالت غرق بودن تمام و لذتیخش در آن کار را برای شما همراه می‌آورند.  چیکشزن میهالی، روانشناس، آن را "جریان" و آبراهام مازلو، "تجربیات قله‌ای" نامیده‌اند.

برای اینکه ایکیگای خود را بیابید یک راه واحد وجود ندارد، و تک سوال‌های نیز از آنچه که در بالا آمده گوناگونی بیشتری دارند. ایکیگای شما ممکن است وقف خودتان برای دوستان، آشپزی، یک پدر یا مادر خوب بودن، نوشتن، کاوش علمی، مبارزه با تغییرات اقلیمی، نقاشی، کمک به همسایه‌ها یا بی‌نهایت چیز دیگر باشد.

گارسیا و میرالس با ساکنین سالخوردۀ اوگیمی ژاپن، دربارۀ ایکیگای شخصی‌شان مصاحبه کردند و پاسخ‌هایی از قبیل: زیر را دریافت کردند. "من سبزیجات را خودم می‌کارم و می‌پزمشان"، "همراهی با دوستانم" و "ساختن چیز‌ها با چوب ریز". ایکیگای لازم نیست که باشکوه یا پیچیده باشد، و بهتر است که درباره‌‎اش مضطرب نباشید. ایکیگای عمدتاً چیزی است که انجامش تا آخرین روز زندگی هم مشغولتان کند و هم خوشحال. (و اینکه با پیگیری آن، احتمالاً تعداد روز‌های زندگیتان بیشتر هم خواهد شد.)

چگونه در عین خوشختی عمری دراز داشته باشید؟

به نوشتۀ موگی: "شما باید ایکیگای خود را در چیز‌های کوچک بیابید. باید کوچک شروع کنید. شما باید در اینجا و اکنون باشید. مهمترین چیز این است که نباید محیط را مقصر فقدان ایکیگای بدانید. هر چه باشید، یافتن ایکیگای با خودتان است. "

آنگاه که موفق به این کار شوید، حتی اگر تا صد سالگی عمر نکنیم، احساس خواهید کرد که زندگی درازتری داشته‌اید، چرا که بیشتر زندگیتان تنیده بوده‌اید.

همچنین، زندگی با هدف، دیگر رفتار‌هایی را که به دراز شدن آن کمک می‌کنند را تشویق می‌کنند. موگی می‌گوید: "داشتن ایکیگای شما را به داشتن زندگی سالم‌تر، با ورزش بیشتر، فعالیت اجتماعی بیشتر و یادگیر در طول عمر، رهنمون می‌کند. "

از موگی راجع به ایکیگای شخصی خودش پرسیدیم. پاسخ داد: "من در کودکی عادت داشتم که پروانه‌ها را تعقیب کنم و رویشان مطالعه کنم. حالا، ایکیگای من دویدن صبحگاهی است. پیوند با مردمانی با پیش‌زمینه‌های مختلف، فرا رفتن از مرز‌های زبان، قومیت و ملیت، شاید بزرگترین ایکیگای زندگی کنونی من باشد؛ بنابراین ایکیگای می‌تواند کوچک و بزرگ باشد، و هر دو در زندگی فرد مهم هستند. ایکیگای یک طیف است. "

شما و ایکیگای شما؛ تا لحظۀ مرگ

وقتی که ایکیگای خود را یافتید، دلیلی ندارد که هرگز از آن بازنشست شوید. ژاپنی‌ها ظاهراً کلمه‌ای برای "بازنشست شدن" ندارند. ظاهراً عامل کلیدی در طول عمر و خوشبختی در اوکیناوا، این است که از زندگیتان که موتور محرکه‌اش مقصود و هدفی است، بازنشست نمی‌شوید.

البته قضیه به این سادگی نیست. گارسیا و میرالس در کتاب خود آورده‌اند: "زندگی مدرن ما را روز به روز نسبت به طبیعت حقیقی خود غریبه کرده است و باعث شده که به سادگی در ورطۀ زندگی بی‌معنا بیافتیم. نیرو‌ها و مشوق‌های قوی (پول، قدرت، توجه، موفقیت) حواس ما را به شکل روزمره پرت می‌کنند؛ اجازه ندهید که این‌ها زندگی شما تسخیر کنند. "

در عوض، توصیۀ ایشان این است که به دنبال کنجکاوی و شهود خویش بروید که مسیری به ایکیگای و همچنین خودآگاهی محسوب می‌شود. فعالیتی را که بدان عشق می‌ورزید بیابید، خود را در میان افرادی که به آن‌ها عشق می‌ورزید غرق کنید و به قطب‌نمای درونی خود متعهد باشید.

موگی توصیه‌های بیشتری برای حفظ کارکرد مناسب موتور ایکیگای دارد. پنج نسخۀ او را اینطور می‌توان خلاصه کرد: بر جزییات تمرکز کنید، خود را به بپذیرید، به دیگران اتکا کنید، از لذت لذت ببرید و در اکنون حاضر باشید.

در کتاب گارسیا و میرالس آمده است: "اشتیاقی درون شما هست، یک استعداد منحصر به فرد که به روز‌های شما معنا می‌بخشد و شما را سوق می‌دهد تا تا نهایت، بهترینِ خودتان باشید. "

 

  • اخوان

روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که با هم مسابقه دو بدهند. هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود. جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند و مسابقه شروع شد. راستش، کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچیکی بتوانند به نوک برج برسند. شما می تونستید جمله هایی مثل اینها را بشنوید: «اوه، عجب کار مشکلی!!»، «اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند.» یا «هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست. برج خیلی بلنده!»

قورباغه های کوچیک یکی یکی شروع به افتادن کردند بجز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا و بالاتر می رفتند. جمعیت هنوز ادامه می داد: «خیلی مشکله! هیچ کس موفق نمی شه!» و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن منصرف. ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد؛ بالا، بالا و باز هم بالاتر. این یکی نمی خواست منصرف بشه! بالاخره بقیه از بالا رفتن منصرف شدند به جز اون قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها قورباغه ای بود که به نوک رسید! بقیه قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه این کار رو انجام داده؟

اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیدا کرده؟ و مشخص شد که برنده مسابقه کر بوده!

 

شرح حکایت:

هیچ وقت به جملات منفی و مأیوس کننده ی دیگران گوش ندید. چون اونا زیباترین رویاها و آرزوهای شما رو ازتون می گیرند، چیزهایی که از ته دلتون آرزوشون رو دارید! همیشه به قدرت کلمات فکر کنید. چون هر چیزی که می خونید یا می شنوید روی اعمال شما تأثیر میگذاره. پس همیشه مثبت فکر کنید و بالاتر از اون، کر بشید هر وقت کسی خواست به شما بگه که به آرزوهاتون نخواهید رسید و همیشه باور داشته باشید: من همراه خدای خودم همه کار می تونم بکنم.

  • اخوان

اگر می‌خواهید ایده های خوب و اشتیاق هم تیمی ها و همکارا نتان را به نابودی بکشانید. بد نیست تا به موارد زیر نگاهی بیا ندازید:

-1 بر خلاف سیاست های شرکت است.

-2 با سیستم موجود متناسب نیست.

-3 به هیچ وجه تایید نمی شود.

-4 اصلا با محاسبات جور در نمی آید.

-5 قبلا چنین کاری انجام نشده است.

-6 بیش از اندازه جسورانه است.

-7 برای این کار آمادگی نداریم

-8 پیشنهاد را بنویس تا بعدا بررسی کنم.

-9 در موردش فکر خواهم کرد.

-10 باید صبر کنی تا در جلسه مطرحش کنیم.

-5 هیچ فرد مهمی وجود ندارد!

 

هر موقع احساس مهم بودن کردید. هر موقع که با خود تصور کردید عدم حضورتان در سازمان، ضایعه ای بزرگ را موجب خواهد شد. آزمایش ساده زیر را انجام داده و نتایج آن را عملا ببینید. سطلی آورده و آن را از آب پر کنید دستتان را تا مچ، درون سطل فرو کرده و در یک لحظه آن را از آب بیرون کشیده و حفره ای که در آب ایجاد می شود را با دقت بنگرید نتایج بدست آمده نشان می دهد که فضای ایجاد شده توسط حفره حتی یک لحظه هم باقی نمی ماند. این آزمایش حاوی نکته ای مهم است: همان اندازه که یک حفره می تواند در سطح آب ضایعه ای را بوجود آورد، عدم حضور شما در سازمان نیز می تواند به سازمان لطمه بزند، بنابراین هیچ گاه خود را مهم تصور نکنید!

  • اخوان

آیا تا به حال به این مورد فکر کرده‌اید که بیشتر افراد در طول روز در حال صحبت‌کردن درونی هستند؟ صحبت‌کردن درونی یعنی فکر و صحبت‌هایی که هر ساعت یا دقیقه در ذهن‌مان نقش می‌بند و آن‌ها را در همان لحظه به زبان نمی‌آوریم ولی در دقایقی، ساعاتی و یا روزهایی دیگر نه‌تنها آن را بر زبان جاری می‌کنیم بلکه هم به آن گفتارها عمل می‌کنیم و از رشد دادن صدای درون جلوگیری میکنیم.

پس متوجه شدیم که صدای درون و فن بیان مهمترین ویژگی است که باید آن را تحت کنترل خود داشته باشیم. با اصلاح گفتار درونی می‌توانیم به بخش اعظمی از شاد زیستن پایدار دست پیدا کنیم. صحبت‌های درونی باعث رفتار و اعمال ما در طول روزها خواهند شد پس چرا بگذاریم این صدای درون همچون اسبی افسار گسیخته به هر سو که می‌خواهد برود. ما می‌توانیم با به دست گرفتن فرمان صحبت‌های درونی به شادی‌های پایداری برسیم.

در این مقاله راهبردها و تمارینی را آورده‌ایم که شما بتوانید با انجام‌دادن آنها صدای درونی خود را به سمت شادی پایدار و موفقیت به پیش ببرید.

1- پیروزشدن بر افکار منفی درباره‌ی خودتان

بسیاری از مردم مشکل بسیار بزرگی نسبت به رها کردن فکرهای مسموم و منفی درباره خودشان دارند. بیشتر این افکار مسموم‌کننده و منفی در دنیای خارج از دورن اتفاق می‌افتد. مثلا نظرات و ایده‌های کسانی که ما به آنها عشق می‌ورزیم و احترام می‌گذاریم تاثیر مستقیمی بر روی صدای درون‌مان دارد.

2- دوری کردن از کمال‌گرایی

بعضی از افراد با کمتر از ایده‌آل‌های‌شان مشکل اساسی دارند و به هیچ‌وجه به کمتر از آن خشنود نمی‌شوند. اگر شما متوجه شدید که به دنبال کمال‌گرایی هستید و احساسات منفی‌ای را در زمانی که پایین‌تر از سطح ایده‌آل‌های‌تان دارید، این سه قدم ساده را انجام دهید.

  • جلوی خط فکرکردن حال حاضرتان را نگه دارید

  • تمرکز کنید بر روی تلاشی که می‌توانید در مسیر رسیدن به هدف بکنید

  • به طور پیوسته تلاش‌های نتیجه‌بخش‌تان را ادامه دهید

با برداشتن کانون تمرکزتان از روی نتیجه‌ی نهایی ( که می‌تواند برگرفته از کمال‌گرایی باشد ) و توجه‌کردن به تلاش‌های پشت سر یک کار، می‌تواند به شما در جهت قدردانی از کار خوب‌تان کمک کند.

 

3- دور انداختن فیلترهای منفی

تمرکزکردن روی نقاط منفی عادت بسیار بدی در زندگی هست. تمرکز بیش از حد بر روی موارد منفی باعث می‌شود که که ما آنها را به عنوان یک واقعیت مهم درک کنیم و باورهای مسمومی را در ذهن خود بسازیم. اگر متوجه این موضوع شدید که در حال شکایت ‌کردن از همه چیز هستید و واقعا همه‌چیز برای شما به بدی پیش می‌رفت، به دنبال واقعیت‌ها مثبت هر چند کوچک باشید. چون هیچ وقت همه‌چیز واقعا بد نیست!!! صد در صد در زندگی همه موارد مثیت و عالی بسیار زیادی وجود دارد که ما معمولا آنها را نادیده می‌گیریم.

4- خودتان را هیچ‌وقت با نام‌های منفی صدا نکنید زیرا از رشد دادن صدای درون جلوگیری میکند.

صداکردن خودتان با یک نام منفی باعث سرخوردگی و یاس شما خواهد شد و جیگاه شما از یک انسان ارزشمند به یک عنصرناچیز سقوط خواهد کرد و از رشد دادن صدای درون جلوگیری می کند.

  • به عنوان مثال : گفتن این جمله که ” من یک بدبخت و بازنده هستم ” بعد از اخراج‌شدن از کارتان ثمره‌ی خیلی بدی را به همراه دارد و کاری نادرست و نامنصفانه در حق خودتان هست. به جای آن می‌توانیم بگوییم : ” من شغلم را از دست دادم، ولی من می‌توانم با استفاده از این تجربه شغل جدید را پیدا کنم و در آن رشد کنم ” در این حالت از جملات مفید استفاده می‌کنیم.
  • گفتن جمله‌ی ” من خیلی احمق هستم ” کلماتی غیرواقعی و تقلیل‌کننده هستند. اگر شما احساس کنید که احمق هستید، به احتمال زیاد از کمبود دانش در حوزه ای خاص رنج می‌بردید. به‌جای این نوع جملات می‌توان از جمله‌ی ” من نمی‌دانم که چگونه وسایل خانه را تعمیر کنم ” استفاده کرد. همچنین می‌توانید در ادامه به خود بگویید : شاید من نیاز دارم که دوره یا مهارت خاصی را فرا گیرم.

5- انتظار اتفاقات بد نباشید!!!

به نوعی می‌توان گفت انتظار داشتن اتفاقات بد به این فرض است که بدترین نتایج در انتظارمان هستند. تغییر دادن افکار درونی‌مان به واقع‌گرایی و یا حقیقت‌طلبی می‌تواند به ما برای دوری از اغماض و اغراق کمک شایانی کند. با انتظار بدترین‌ها را کشیدند، ما به جهان هستی نشان می‌دهیم که در آینده متنظر چه وقایعی هستیم و جهان هستی نیز همان اتفاقات بد را برایم رقم خواهد زد.

6- فیلم‌نامه‌ای دوباره برای خودتان بنویسید.

زمانی که شما متوجه شدید که در حال منفی‌بافی هستید و افکار مخربی را برباره خودتان در ذهن دارید، احساس‌تان را درک کنید، منبع این احساس منفی را شناسایی کنید و سپس آگاهانه افکارتان را بصورت مثبت روی کاغذ نویسید. جمله‌بندی‌های‌تان نیز باید ساختاری مثبت داشته باشند.

  • به طور مثال : زمانی که شما انجام‌دادن کاری را فراموش می‌کنید بصورت ناخودآگاه به خودتان می‌گویید ” من خیلی احمق هستم، چطور توانستم چنین چیزی را فراموش کنم؟
  • جلوی فکرکردن منفی درباره خودتان را بگیرید که چقدر احمق هستم چون کاری را که باید انجام می‌دادم را فراموش کردم. در این زمان به این مسئله فکر کنیدمثلا زمانی که بچه بودید و کاری را فراموش می‌کردید، پدرتان به شما گفته بود که احمق هستم. این لغاتی مربوط به پدرم هستم، به ذهن و جسم من تعلق ندارند. بعد از آن درباره خودتان فکر کنید که من یک شخص عالی هستم و اشتباهی را انجام دادم که ممکن همه انجام دهند و اشتباه مخصوص انسان‌هاست، و من مطمئن خواهم بود که در آینده با استفاده از ابزاری یا برنامه‌ی یادآوری دیگر جنین چیزی را فراموش نمی‌کنم. همین الان کار فراموش شده را انجام می‌دهم و بابت تاخیر نیز عدرخواهی می‌کنم.
  • اخوان

معلمان خلاق و اثربخش بی‌تفاوت و ساکت نمی‌مانند بلکه از هر فرصتی برای یادگیری و افزایش مهارت‌های حرفه‌ای خودشان تلاش می‌کنند آنها معکوس می‌اندیشند معکوس عمل می‌کنند آنها با اکثریت نیستند آنها روی کار حرفه‌ای خودشان متمرکز می شوند و بسیار دوست دارند کلاس شاداب و منعطفی داشته باشند لذا این ۵ روش تدریس می تواند در این وضعیت آشفته بازار حال روز تدریس و یادگیری دانش آموزان ما را بهبود ببخشد:

 

خلاقیت , تدریس , روش تدریس , معلمان

 

 

 

1. یادگیری فاصله دار یکی از محبوب ترین تکنیک های تدریس در عصر مدرن می باشد در این نوع یادگیری معلمان چندین بار دروس را تکرار می کنند اما با استراحت های ۱۰ دقیقه ای یعنی دادن زمان برای استراحت دانش آموزان، که در این استراحت هم، دانش آموزان تکنیکهای ذهنی آرام بخشی ذهنی و فعالیت‌های بدنی تحریک‌کننده را انجام می دهند تا با شادابی و انرژی بیشتری به یادگیری برگردند.

 

۲. استفاده از گیمیفیکیشن که یک روش بسیار عالی می تواند برای تدریس و یادگیری دانش آموزان باشد روش گیمیفیکیشن یک تکنیک بسیار آموزشی مدرن می باشد که به ویژه در سیستم های آموزشی پیش دبستانی و ابتدایی بسیار موثر می تواند باشد

 

۳. روش تدریس معکوس که یک رویکرد آموزشی منحصر به فرد است دانش آموزان مواد اولیه درس را در خانه مطالعه می‌کنند سپس در کلاس روی آن کار می کنند این ایده برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ به وجود آمد و به جای سخنرانی صرف معلم دانش آموزان از محیط های مختلف یاد می گیرند.

 

 

۴. یادگیری مشارکتی بهترین روش برای آموزش همکاری همیاری و مهارت های ارتباط گرفتن دانش آموزان با یکدیگر می تواند باشد می توانند انتقادات نظرات همدیگر را بشنوند تحمل کنند و یک زندگی در کنار هم داشته باشند.

۵. روش یادگیری پروژه محور یکی دیگر از روش های یاددهی یادگیری و روش تدریس مدرن می باشد  دانش‌آموزان اجازه می‌دهد با چالش‌ها به طور مستقیم روبرو بشوند و دانش آموزان سوالات مهمی از خودشان می پرسند در مسائل غوطه ور می شوند معلم فقط نقش میانجی و راهنما را دارد این دانش‌آموزان هستند که چالش‌ها را شناسایی می‌کنند تجزیه تحلیل ارزیابی می‌کنند و در نهایت پاسخ می‌دهند امروزه معلمان با استفاده از یادگیری پروژه محور می توانم بسیاری از کمبود انگیزه و علائق را در دانش آموزان خود حل کنند و در کشف توانایی‌های دانش آموزان خودشان موثرتر عمل کنند.

  • اخوان

بازدید مدرسه ی نسیبه آیدین آنکارا
1 . این مدرسه غیردولتی بوده وموسس آن خانم نسیبه آیدین معلم ریاضی و مولف کتاب های ریاضی ترکیه می باشد که در آنکارا ساکن هستند وهم اکنون پسرش مدیریت کل مجموعه را برعهده دارد.
2 . این مدرسه از مرکز پیش دبستانی تا پایان دبیرستان را دارد وهر دوره برای خودش مدیر ومعاونانی دارد و سه مدیر (ابتدایی – راهنمایی ودبیرستان ) دارد که معلمان ودانش آموزان را مدیریت می نمایند
3 . ساعات کاری این مدرسه از ساعت 8 صبح تا 5 بعد از ظهر است .
4 . این مدرسه مجهز به سالن غذا خوری مجهز ، سه زمین فوتبال ، وسه سالن سرپوشیده ورزشی برای والیبال وبسکتبال ویک سالن بزرگ استخر شنا ، ولابراتور وآزمایشگاه علوم تجربی ، آزمایشگاه شیمی ، آزمایشگاه فیزیک ، آزمایشگاه ریاضی به صورت جدا گانه و باغ وحش، سالن تئاتر بزرگ ومجهز ، اتاق شطرنج ، اتاق رایانه مجهز به لب تاپ ، سالن ژیمناستیک واتاق موسیقی می باشد .
5. در این مدرسه 5 کلاس پیش دبستانی وجود دارد وتعداد جمعیت هرکلاس پیش دبستانی حداکثر 15 نفر می باشد واز اول تا ششم ابتدایی هر کدام 6 کلاس جداگانه دارند وجمعیت هر کلاس حداکثر 20 نفر می باشد وبیشتر از این پذیرش نمی کنند .
6 . کلاس های پیش دبستانی بسیار بزرگ وبانور وامکانات بسیار خوب ومطابق استاندارد های جهانی می باشد وحتی فضای بازی را در کلاس پیش بینی نموده اند
7 . فضای کل این مدرسه اعم از ساختمان ومحوطه ی بیرون 60000 هزار متر مربع است که کلا فضای سبز وجذابی را را برای دانش آموزان فراهم کرده اند وبه دلیل ارزان بودن زمین وداشتن سکوت وآرامش وداشتن زمین های خوب وفضای سبز این محل برای مدرسه انتخاب شده است .
8 . دانش آموزان برای ورود به این مدرسه باید یک آزمونی بدهند ونمره ی لازم ومدنظر را کسب نمایند اما با بحث هایی که شد معلوم شد بیشتر افراد ی که از نظر مالی توانایی پرداخت شهریه را دارند فرزندانشان را به این مدرسه می آورند .
9 . شهریه ی ماهانه ی این مدرسه برای هر دانش آموز 30000 لیر می باشد .
10 مدرسه سعی نموده از معلمان مجرب وفعال وعلاقمند جذب کند وحقوق ماهانه ی هر معلم حالا با کمی تفاوت به 3000 تا 3500 لیر می رسد .
11 . هر معلم در هرهفته 30 ساعت وظیفه ی تدریس دارد وبرای ساعات اضافی حق الزحمه واضافه کار دریافت می نماید
12 . در مدرسه یک پزشک ودوپرستار ویک آمبولانس وجود دارد
13 . روش های تشویق دانش آموزان خرید بلیط سینما وتئاتر ، خوردن کیک ، تشویق مادی ولفظی ونصب نام او در پانل و.. وروش های تنبیه کار کردن در غذا خوری وغذا دادن به حیوانات باغ وحش می باشد وتنبیه بدنی مطلقا ممنوع می باشد
14 .در بالای سر تابلوی هرکلاس عکس آتاترک ومتن سرود ملی خودشان نصب شده بود
15 .سالن مدرسه محوطه ی سرپوشیده ی بسیار حذاب وخوبی است وکارهای دانش آموزان هر کلاس در آنجا نصب شده بود ونمایشگاهی برای کارهای دانش آموزان است
16 . نقاشی بزرگی کشیده بودند که با کشته شدگان معدن سوما همدردی کرده بودند .
در بیرونی ودرب ورودی دارای مکانهای مخصوص برای نگاهبان وروابط عمومی مدرسه می باشد که لباس های متحدالشکلی داشتند . 17 . برخورد مجموعه مدرسه با ما وهمکاریشان بسیار خوب وتوام با مهربانی بود ومارا برای صرف نهار در غذا خوری مدرسه مهمان کردند که خوب بود .
17 . در این مدرسه هم مثل سایر مدرارس ترکیه مشاور برای معلم ومشاور برای دانش آموزان وجود دارد .
18 . سرویس های بهداشتی مدرسه فوق العاده بهداشتی وجالب وتمیز بود طوری که سرویس بهداشتی هر دوره وهر سنی با همدیگ فرق داشت ومتناسب قد واندازه ی آنها ساخته شده بود .
19 . جالب اینکه معلمان در همان سالن مدرسه به صورت نعلی در کنار هم نشسته بودند ودر بین دانش آموزان بودند وهرچند اتاق معلم هم داشتند .
20 . اتاق مدیر ومعاون معلم ومشاور هر کدام جداگانه است .
21 . مهمترین چالش ومشکل مدرسه نگه داشتن دانش آموزان به خصوص ابتدایی تا ساعت 5 عصر است والبته دغدغه دیگر آنها انگیزه ی تحصیل وتلاش علاقمندانه ی دانش آموزان می باشد ویکی از دلایل را ورود امکانات جذاب وتاثیر گذارتر از معلم مثل وسایل مختلف الکترونیکی (تب لت ولب تاب وگوشی همراه و.. ) می باشد که دانش آموزان را به خودش جلب کرده است.
21 . در بازدید از کلاس هفتم که دانش آموزان مشغول مرور دروس ودند صفحه ای را که اتفاقی باز کرده بودند نقشه ی خاور میانه را وخلیج فارس را نشان می داد که در نقشه به جا ی خلیج فارس خلیج بصره نوشته بودند که البته موترد این چنینی در کتب درسی کشور های همجوار ایران این روزها شدت گرفته که توجه مسئولان ما را برای رایزنی این کار می طلبد . واینجانب تحلیل محتوای کتاب های درسی ابتدایی افغانستان وآذربایجان وترکیه را انجام داده ام که مجال باز کردنش اینجا نیست ولی از نظر علوم اجتماعی وتاریخ ادبیات باید زودتر یک کار گروه بررسی وترمیم واصلاح صورت گیرد وگرنه ممکن است رفته رفته بین نسل حاضر کشورها مشکلاتی در آینده به وجود آید که با تدبیر وتلاش می توان آنها را حل کرد .
22 .در هر هفته 2 ساعت موسیقی دارند واز همان دوران پیش دبستانی برای آنها با شناخت استعداد وعلاقمندی دانش آموزان کار با ابزار آلات موسیقی را معلم موسیقی آموزش می دهد وبنا به گفته ی مدیر مدرسه یک دانش آموز بعد از چهار سال به صورت حرفه ای با آن ابزار موسیقی که کار می کرده می نوازد وتاثیر زیادی بر هوش منطقی ونظم فکری وتخلیه ی هیجان هایش می گذارد . ودر سالن تئاتر می نوازند ودر رشد ارتقای اعتماد به نفس آنها تاثیر زیادی دارد .
23 . زبان انگلیسی را در این مدرسه از همان دوران پیش دبستانی آموزش می دهند .
24 . ساعت بدون دقیقه را وجمع های اساسی نوع اول را در همان پیش دبستانی آموزش می دهند .
25 . کتاب های درسی متمرکز بوده واین مرکز توسط معلمان خودشان کتاب های تمرین ریاضی وسایر کتاب های درسی را تهیه وبرای تکمیل به دانش آموزان می دهند
26 ارزشیابی تا سوم ابتدایی توصیفی واز سوم به بعد نمره ای از 100 می باشد واز 50 کمتر قبول نیست .
27 . نظام آموزش وپرورش آنها چهار ، چهار ، چهار می باشد .
28 . بیشتر هدف اولیا ودانش آموزان از انتخاب این گونه مدارس پولی وهزینه بر کسب رتبه های برتر دانشگاهی ودکتر ومهندس شدن را اولیای دانش آموزان آرزو می کنند ومدیر از این ناراحت بود که دیگر مثل گذشته های نه چندان دور دانش آموزان احساس دوستی وهمکاری ومهربانی کمتری نسبت به هم دارند
29 . یکی از دلایل مهم خوش خطی دانش آموزان کلاس اول ترکیه که در بازدید از مدارس آنکارا مورد توجه قرار گرفت1 . استفاده ی دانش آموزان از همان دوره ی پیش دبستانی با قلم های متفاوت از نظر اندازه ی عرضی و سایز های سایز های مختلف باز از نظر کلفت بودن قلم طوری که گرفتن وکنترل ونوشتن با آن کمی سخت می باشد ولی نقش مهمی را در نوشتن با قلم عادی ایفا می کند وپشوانه علمی خوبی دارد – 2 .رسم خطوط ودایره های مختلف ومتنوع در تمامی جهات همین طور بدون هدف برای تقویت وشکل گیری عضلات ریز انگشتانی که با قلم درگیرند -3 . کار با ابزار های مختلف طوری که عضلات خواب را بیدار وتقویت کند البته این کارها به مدت مستمر وبا برنامه در مدارس صورت می گیرد ودر کشور ما ایران در زمان های نه چندان دور خوشنویسی با قلم از جنس نی و مرکب در مدارس تمرین می شد ولی حالا کنار گذاشته شدبدون اینکه جایگرینی برای حذفش انتخاب شود حالا مداد خوشنویسی در آمده ولی لذت وصدای دلنشین قلم ومرکب را نمی دهد البته توصیه این است که کودکان از همان چهار سالگی به بعد با قلم ونوشتن وانداع قلم نه یک جور ویک اندازه کار کنند تا مهارت نوشتن به همراه تقویت وکنترل عضلات راحت تر ونوشتن برای این نو آموزان لذت بخش باشد وامروزه بدنویسی وبدخطی مشکل مدارس ماست که راهکارهای مفید وجالبی مطرح شده که باید در بین همکاران واولیا به روز رسانی شود ومقاله ها وراهبردها وتجارب خوبی وجود دارد که در این مجال نمی گنجد وبهتر است در این تعطیلات خودمان را نسبت به علوم وفنون ومهارتهای حرفه ای خودمان بیشتر بها بدهیم وبه روز باشیم.

  • اخوان

رقابت در واقع یک مسابقه است که چند نفر یا چند گروه در آن شرکت می‌کنند. در پایان این مسابقه، برخی افراد به عنوان برنده و برخی دیگر به عنوان بازنده در نظر گرفته می‌شوند

 

رقابت یک عنصر مهم در زندگی تحصیلی دانش‌آموزان است، البته به شرطی که به صورت سالم و سازنده برگزار شود. در چنین شرایطی رقابت در دانش‌آموزان باعث افزایش انگیزۀ آن‌ها برای درس خواندن و یادگیری می‌شود.

رقابت‌های سالم در مدرسه، دانش‌آموزان را برای رسیدن به اهداف بزرگ در زندگی‌ آماده می‌کنند و نحوۀ کنار آمدن با شکست‌ها را به آن‌ها آموزش می‌دهند.

 

جنبه‌های مثبت و منفی رقابت در دانش‌آموزان

رقابت در دانش‌آموزان همانند بسیاری از موضوعات و ابزارها در زندگی ما، هم جنبۀ سازنده و هم جنبۀ مخرب دارد. بنابراین نمی‌توان رقابت را به چون و چرا پذیرفت و یا به طور کلی آن را رد کرد. آن چه که مهم است، نحوۀ به کارگیری این ابزار برای ایجاد انگیزه در دانش‌آموزان است.

در این بخش به برخی از جنبه‌های مثبت و منفی رقابت در دانش‌آموزان اشاره می‌کنیم. 

♦ دانش‌آموزان به خصوص در دورۀ ابتدایی از بازی کردن به شدت لذت می‌برند. ایجاد رقابت در دانش‌آموزان نیز در واقع نوعی یادگیری مبتنی بر بازی (game-based learning) است. این موضوع باعث افزایش انگیزه و علاقۀ دانش‌آموزان برای مشارکت در فعالیت‌های کلاسی و در نتیجه افزایش یادگیری می‌شود.

♦ دانش‌آموزان از طریق رقابت با کار گروهی آشنا می‌شوند، مسئولیت‌پذیری آن‌ها افزایش پیدا می‌کند. استعدادهای مختلف افراد برای مشارکت در یک تیم شناسایی می‌شود.

 

برای مثال برخی دانش‌آموزان توانایی بالایی در رهبری دارند. برخی دیگر به خوبی برنامه‌ریزی می‌کنند. عده‌ای در تجزیه و تحلیل و عده‌ای دیگر نیز در بخش اجرا، عملکرد بهتری دارند.

♦ رقابت، دانش‌آموزان را با موضوعانی مانند موفقیت و شکست آشنا می‌کند. بنابراین می‌تواند فرصت خوبی را برای معلم یا والدین فراهم کند تا نحوۀ رفتار و تفکر مناسب بعد از موفقیت یا شکست را به دانش‌آموزان، آموزش دهند. 

♦ رقابت در دانش‌آموزان به ایجاد دوستی‌های پایدار و حس قدرشناسی نسبت به سایر اعضای تیم کمک می‌کند.

♦ افزایش اعتماد به نفس، شناخت نقاط ضعف و قوت، افزایش مهارت‌های مختلف، از دیگر اثرات مثبت رقابت در دانش‌آموزان است.

♦ برخی از دانش‌آموزان طبیعت انفعالی دارند و علاقه‌ای به شرکت در رقابت ندارند. بنابراین در مورد این گروه از دانش‌آموزان، رقابت نه تنها باعث ایجاد انگیزه نمی‌شود، بلکه می‌تواند اثرات منفی نیز داشته باشد.

♦ برای عده‌ای از دانش‌آموزان شکست در یک رقابت، می‌تواند بسیار ناراحت‌کننده باشد و تأثیرات منفی روی آن‌ها بگذارد. برای مثال ممکن است دانش‌آموز انگیزۀ خود را برای یادگیری از دست بدهد و یا تصمیم بگیرد که هرگز در هیچ رقابتی شرکت نکند.

♦ در مورد برخی از دانش‌آموزان، شرکت در یک رقابت، باعث افزایش استرس آن‌ها می‌شود.

در چنین شرایطی با وجودی که دانش‌آموز توانایی‌های بالایی دارد اما ممکن است عملکرد خوبی در رقابت نداشته باشد. بنابراین نتیجۀ به دست آمده، معیار مناسبی برای سنجش میزان یادگیری دانش‌آموز نخواهد بود.

 

تفاوت رقابت سالم و ناسالم

♦ در رقابت سالم، دانش‌آموزان با آنچه که قبلا بوده‌اند مقایسه می‌شوند نه با سایر همکلاسی‌ها. بنابراین اساس رقابت سالم این است که دانش‌آموزان، خود را بهتر از قبل کنند و بیاموزند که باید برای دستیابی به اهدافشان تلاش کنند.

♦ در رقابت سالم دانش‌آموزان به جای تلاش برای شکست سایر افراد یا گروه‌ها، تلاش می‌کنند تا توانمندی‌های خود را افزایش دهند. 

♦ رقابت در دانش‌آموزان به شکل سالم و سازنده، نیاز به محیطی دارد که در آن، همه به یک اندازه به امکانات دسترسی داشه باشند و شرایط برای رشد همۀ دانش‌آموزان وجود داشته باشد. 

♦ رقابت سالم باعث افزایش خلاقیت و گسترش مهارت‌های مختلف در دانش‌آموزان می‌شود.

♦ در رقابت ناسالم دانش‌آموز تنها و تنها به برنده شدن فکر می‌کند و یادگیری جایگاه چندانی ندارد.

♦ در رقابت ناسالم معلم و والدین به دانش‌آموزان فشار می‌آورند که به جای لذت بردن از فرآیند رقابت و یادگیری بیشتر، همواره از سایر همکلاسی‌های خود بهتر باشد و دستاوردهای بیشتری داشته باشد. 

♦ در رقابت ناسالم، ترس از شکست به شدت مشهود است. این ترس افراد را از تلاش کردن باز می‌دارد و باعث می‌شود خیلی زود عقب نشینی کنند.

♦ در رقابت ناسالم، دانش‌آموزان به جای تمرکز بر کار تیمی و همکاری با یکدیگر، معمولا دچار تنش، بحث، مقصر دانستن اعصای تیم و رفتارهای مخرب می‌شوند.

آموزش رقابت سالم به دانش‌آموزان

در ادامه به مواردی اشاره می‌کنیم که معلمان با رعایت آن‌ها می‌توانند رقابت در دانش‌آموزان را به شکل سالم و سازنده در کلاس درس به کار بگیرند.

۱. جایگاه اول موقتی است

در هر رقابتی به دانش‌آموزانتان یادآوری کنید که جایگاه اول موقتی است. بنابراین همان طور که امروز یکی از همکلاسی‌ها یا گروه‌های کلاسی در جایگاه اول قرار گرفته، آن‌ها نیز می‌تواند با تلاش بیشتر، در آینده این جایگاه را به دست بیاورند. 

۲. باختن به معنای بی‌ارزش بودن نیست

بسیار مهم است که معلمان به دانش‌آموزان خود این حس را منتقل کنند که برنده شدن در یک رقابت، به معنای ارزشمندتر بودن آن فرد یا آن گروه نیست. بلکه تنها نشان‌دهندۀ میزان تلاش، انرژی و زمانی است که فرد یا گروه، صرف دستیابی به هدف خود کرده است. 

۳. پیروز شدن در رقابت با خود 

دانش‌آموزانتان را تشویق کنید تا نتایج فعلی را تنها با عملکرد گذشتۀ خود مقایسه کنند نه با هیج فرد دیگری. این دقیقا تکنیکی است که یک معلم خصوصی حرفه‌ای و توانمند به کار می‌برد.

 

این روش باعث افزایش اعتماد به نفس دانش‌آموزان می‌شود. جرا که از یک سو دست از مقایسۀ خود با دیگران برمی‌دارند و تنها معیار موفقیت آن‌ها، بهتر شدن نسبت به گذشته است. از سوی دیگر، دانش‌آموز روند پیشرفت خود را مشاهده می‌کند و با هر دستاوردی، انگیزه و اعتماد به نفس او نسبت به گذشته افزایش پیدا می‌کند.

۴. تمرکز روی میزان تلاش نه دستاوردها

به دانش‌آموزانتان یاد بدهید که به جای تمرکز روی دستاوردها، بر روی میزان تلاشی که داشته‌اند تمرکز کنند. مهم‌ترین موضوع در هر رقابتی این است که دانش‌آموز شما تا چه حد تلاش کرده‌ است. در صورتی که تمام تلاش خود را برای دستیابی به هدف به کار گرفته باشد، حتی در صورت شکست نیز احساس ارزشمندی خواهد کرد.

 

بنابراین به جای تشویق آن‌ها به برنده شدن و کسب رتبۀ اول در یک رقابت، ارزش تلاش با تمام توان را به آن‌ها آموزش دهید. دقت داشته باشید که به کارگیری تمام تلاش، با تلاش کردن به اندازۀ کافی تفاوت دارد!

۵. تبدیل رقابت به یک موضوع سرگرم‌کننده و حذاب 

مهم‌ترین موضوع در مورد رقابت بین دانش‌آموزان، فراهم کردن شرایطی برای لذت و یادگیری است. برای دستیابی به این هدف دو موضوع را باید نظر گرفت.

اول ابنکه شاگردان از بابت نتیجه‌ای که قرار است کسب کنند، نگرانی و استرس نداشته باشند. دوم اینکه رقابت به صورت جذاب و سرگرم‌کننده طراحی شود تا دانش‌آموزان حتی در صورت پیروز نشدن در آن، از فرآیند آن لذت برده باشند و یادگیری اتفاق افتاده باشد. همچنین در پایان رقابت، به هیچ عنوان دانش‌آموزان گروه برنده را با گروه بازنده مقایسه نکنید.

 

  • اخوان

پدر و مادر بودن یک شغل است که هیچ مدرسه ای آن را به ما آموزش نمی دهد و به عنوان پدر و مادر، ما می دانیم که این کار آسانی نیست. در اینجا راهنمایی هایی وجود دارد که زندگی بعنوان پدر و مادر بودن شما را ساده تر می کند و تربیت فرزند را لذت بخش تر پس اگر میخواهید همچون والدین موفق با فرزندان خود رفتار کنید باما همراه شوید.

والدین موفق

والدین موفق

ویژگی والدین موفق و روش آنها در تربیت فرزند

1- درباره ارتباطات فیزیکی بسیار آگاه و محتاط هستند:

کودکان ، بخصوص درسالهای ابتدایی تولد ، نیاز دارندبه آغوش کشیده شوند ، حمل شوند و گاها تنبیه شوند .برخی ازخانواده ها می ترسند که نکند اینگونه ارتباطات فیزیکی نزدیک و یا حتی اجازه دادن به فرزندان برای خوابیدن درتختخواب والدین ، منجر به وابستگیه شدیدی میان کودکان وآنها شود درواقع ، این گونه فرزندان با اعتماد بیشتری نسبت به عشق خانواده خود بزرگ میشوند و همینطور اعتماد به نفس بیشتری نسبت به خود خواهند داشت.

2-استقامت و پایداری دارند :

بسیاری از والدین قوانینی را وضع میکنند ، و زود آن را فراموش میکنند ، و یا درمقابل عدم اجرای آن تسلیم میشوند . اگر بابا به کوچولو میگوید که بازی های رایانه ای تنها برای یک ساعت درروز مجاز است ، تنها برای یک ساعت باید مجاز باشد حتی اگر کوچولو اوقات تلخی کند ویا ناراحت بشود درغیر اینصورت ، دفعه ی بعدی جان کوچولو به قوانین و خواسته های پدر هیچ احترام و ارزشی قائل نخواهد شد .

تربیت فرزند

3-عادات خوب ، رفتار خوب و اخلاق خوب را به فرزندانتان می آموزند و خود آن را انجام می دهند :

چرا که انجام این فعل های خوب تاثیری به بلندای یک عمر زندگی برفرزندان خواهد داشت . صفات شخصیتی خوب و اخلاق پسندیده ، به رفتاری اطلاق میشود که در جامعه ازآن بعنوان عرفی از ادب و مقبولیت اجتماعی یاد شود فرزندان هرگز این رفتارها و اخلاقیات را یاد نمیگیرند مگرآنکه خود شما بصورت عملی آنها را انجام دهید وبه آنها نیز بیاموزید. بهترین راه، تهیه ی یک لیست ازاین خصوصیات و رفتارها بوده که باید آن را به دیواره ی اتاق مطالعه ی آنها بچسبانید.برای داشتن این لیست به این بخش توجه کنید.

4- پند واندرزهای خود را ابتدا، خود تمرین می کنند:

اگرشما عادت دارید برروی مبل لم دهید و برای ساعت ها مشغول تماشای تلویزیون باشید ، از دیدن فرزندان خود درمقابل تلویزیون درتمام طول روز عصبانی نباشید. کودکان آنچه را میبینند بیشتراز آنچه به آنها گفته، انجام می دهند. اگر میخواهید فرزندانتان را از انجام دادن کاری بترسانید ، قبل ازآن حتما به خودتان نگاه کنید که آیا آن را انجام می دهید یا خیر . خودتان را قبل از فرزندتان اصلاح کنید.

تماشای تلویزیون

5- به فرزندانشان اهمیت خواب کافی را می آموزند:

خواب، یک نیاز ضروری برای بشر بشمارمیرود که کودکان نیاز بیشتری نسبت به بزرگسالان به خواب دارند .خواب خوب شب برای عملکرد مطلوب فیزیکی و روانی ضروری است .

6- زود پیوند برقرار می کنند:

بسیاری از والدین نسبت به دختران وپسران جوان خود مبنی براینکه دردسترس نیستند، اعتراض دارند اغلب این شکوه ها از ساکت تر شدن فرزندان ، پاسخ های کوتاه و یک کلمه ای آنها برای هرسوالی ، همراه نبودن با خانواده و غیره ، سرچشمه میگیرد ، کلید اساسی درباره حل این مشکل و همچنین جلب اعتماد آنها دربیان مشکلاتشان ، برقراریه زودهنگام این پیوند است. از ابتدای نوپایی کودک این ارتباط را قوی بسازید ، به کودک گوش فرا دهید ، بااو صحبت کنید ، صبور باشید و هرگز به دیده حقارت به آنها نگاه نکنید و آنها را مورد تمسخر قرار ندهید.به تک تک فرزندانتان زمان سپری کنید ؛ بعضی اوقات با آنها به پیاده روی بروید مطمئن باشید که به آرامی این پیوند قوی تر خواهد شد و تا همیشه و حتی تا در بلوغ نیز پابرجا خواهدماند.

پدر و دختر

7- باور دارند که از هر دست بدهید از همان دست میگیرید؛ 

فرزندانتان را به چشم یک مسئولیت نگاه نکنید و نپندارید که آنها نقطه مقابل پیشرفت یا مسائل مهمتری درزندگی و یا لذت های بیشتر و یا حتی داشتن سلامتی بیشتر شما هستند .این انتخاب شما بوده که بچه دار شدید و حالا که انتخاب کردید این مسئولیت شماست که آنها را درست بار بیاورید .نکته اصلی اینجاست که اگر شما از داشتن بچه لذت ببرید ، پدرومادر بودن یه شغل بسیار جذاب و دوست داشتنی برای شما خواهد بود.

بسیاری از مادران ازاینکه درکنار کودک بیمار خود ، شب را تا صبح بیدار بوده اند شکایت میکنند یا اینکه مجبور میشوید بیدار شده و به فرزندتان شیر بدهید درحالی که همسرتان در کناره ی شما غرق در خواب آرام است تمام اینها به پایانش می ارزد . یک روز ، وقتی که گهواره خالی شد ، می توانید به عقب بنگرید و بگویید که کارتان را خوب انجام داده اید و احساس رضایت داشته باشید که فرزندانتان را خوب بزرگ کردید و هیچ چیز نمیتواند جای این حس رضایت رابگیرد.

8- گوش می دهند پس گوش دهید ، گوش دهید:

کمترحرف بزنید و بیشتر گوش دهید، این یک حقیقت درباره تمامی رابطه هاست. اما در رابطه والدین و فرزندان بیشتر مورد توجه است . حتی اگر بسیارمشغول انجام کاری هستید ، هنگامی که فرزندتان به سراغ شما می آید و ازشما توجه درباره مساله ای را میخواهد ، همه ی کارتان را متوقف کنید ، سر و بدنتان را بسمت فرزند خود بچرخانید و به او گوش فرا دهید . باورکنید ، فرزندتان تمامی بد خلقی هایش را متوفق خواهد کرد.

گوش دادن به فرزند

9- تهاجمی نیستند ، اهل منطق و متقاعد هستند:

هیچ میدانید که صدای آرام بسیار قدرتمند تر از صدای بلند در دیپلماسیست؟گاها ممکن است که بادیدن یک اتاق بهم ریخته کنترل خود را ظرف 5 دقیقه ازدست بدهید گرچه بعنوان یک قانون به یاد داشته باشید که درهنگام عصبانیت بافرزندتان صحبت نکنید و یا برسرش داد نزنید. مدت کوتاهی صبرکنید تاآرام شوید سپس با او صحبت کنید ، نیازی نیست که صدای خود را بالا ببرید . اگر او قانونی را شکسته و نمیتواند تلویزیون ببیند یا غذا بخورد این تنبیه را برای ساعات یک هفنه ی او اجرا کنید ، اما درکمال آرامش و خونسردی ، و نه با بالابردن صدای خود و یا حتی عصبانیت و تهاجم .

10- وظایف خانه را زودتر انجام می دهند:

هنگامی که فرزندان درسنین پایینی هستند، دوست دارند در کارهای خانه کمک کنند ، مانند شستن ظرفها و یا جارو کردن زمین به آنها اجازه دهید . دراغلب موارد این کار برای شما کار بیشتری را به دنبال دارد اما مساله ای نیست .با بزرگترشدن آنها ، اشتباهاتشان نیز کاهش می یابد و بیشتر کمک حالتان خواهند بود . درنظر داشته باشید که اگر درکودکی مورد تشویق واقع نشوند ، ممکن است هیچوقت نتوانند درکارهای خانه به شما کمک کنند .

هرگز به آنها درقبال انجام کارهای خانه پول یا شیرینی بعنوان پاداش ندهید تمیز نگه داشتن خانه و انجام کارهای منزل ازمسئولیت های هرشخص بشمار میرود. پیر و جوان . خانه هتل نیست ...

  • اخوان

یکی از انسان‌شناسان مشهور معتقد بود، پدران به لحاظ زیست‌شناسی یک ضرورتند، ولی از حیث اجتماعی یک عامل ثانویه به شمار می‌روند. این، همان عقیده‌ای است که مدت‌هاست به راحتی در فرهنگ ما نیز جا باز کرده است!
در جامعه‌ی ما تصویر سنتی پدران نشان‌دهنده آن است که آنها در مراقبت از کودک نقش به سزایی نداشته‌اند، هنگام تولد کودک در اتاق انتظار می‌مانند، تعویض پوشک یا گرم کردن بطری شیر را هرگز به عهده نمی‌گیرند، پای خود را به مهدکودک نمی‌گذارند و تربیت فرزند را تقریبا به طور کامل به همسرانشان می‌سپارند. این پدران افسانه‌ای که به ایفای نقش اختصاصی نان‌آور خانواده سرگرم بودند، الگویی مقتدر اما دور از دسترس برای فرزندان خود بوده و به‌ندرت شرکای فعالی در تربیت فرزندانشان محسوب می‌شدند.
پژوهش‌ها نشان می‌دهد که تاثیر پدر بر فرزند ماندگار است و کودکان به راستی به حضور پدر نیاز دارند، اما به یاد داشته باشید وجود هر پدری هم مفید نیست. زندگی کودکان تحت تاثیر پدرانی که از نظر عاطفی حضور دارند، برای فرزندان خود ارزش قائل می‌شوند و در ناراحتی‌ها و نگرانی‌ها می‌توانند فرزندانشان را آرام کنند بسیار بهتر می‌شود اما در عوض پدرانی که خشونت می‌ورزند، عیب‌جو هستند، فرزند خود را تحقیر می‌کنند یا از نظر عاطفی سرد هستند می‌‌توانند به شدت به فرزند خود آسیب برسانند.
مدت‌هاست که روان‌شناسان بر این باورند که دخالت و نقش پدر در بزرگ کردن فرزند بسیار مهم است. شواهد روزافزون علمی حاکی از آن است که پدرهای علاقه‌مند، به ویژه آنهایی که از نظر عاطفی در دسترس هستند، در خوشبختی فرزندانشان نقش منحصر به فردی را ایفا می‌کنند.
در واقع پدرها می‌توانند به شیوه‌هایی بر فرزندان تاثیر بگذارند که مادرها نمی‌توانند؛ به ویژه در زمینه‌های روابط با دوستان و موفقیت تحصیلی. هنگامی که پدر از احساسات فرزندانش با خبر است و می‌کوشد تا به آنها در حل مسائلشان کمک کند، بچه‌ها در مدرسه و ارتباط با دیگران موفق‌تر هستند. به عکس، پدری که نسبت به عواطف فرزندانش خشن، ایرادگیر یا بی‌اعتناست، می‌تواند تاثیری بسیار منفی بر آنها بگذارد و احتمال آن که فرزندان چنین پدری در انجام تکالیف درسی ناموفق باشند، با دوستانشان بیشتر دعوا کنند و از سلامت روانی خوبی برخوردار نباشند، بیشتر است. این تاکید بر نزدیکی عاطفی پدر به این معنا نیست که رفتار متقابل مادر با فرزندانش بر آنها تاثیری ندارد. تاثیر مادر بر فرزندانش بسیار مهم است، اما طبق مطالعات تاثیر پدر می‌تواند بسیار قوی‌تر باشد، خواه آن تاثیر مثبت باشد یا منفی. برای نمونه فرزندان در خانواده‌هایی که پدر غایب است در ارتباط با مدرسه و همسالان گرفتار مسائل و مخاطرات جدی‌تر هستند. پسرانی که پدر در زندگی‌شان حضور ندارد، در یافتن تعادل بین قاطعیت مردانه و خویشتنداری دارای مشکل هستند و این در حالی است که کسب این مهارت‌ها با بزرگ شدن پسرها و تلاش بیشتر آنها برای دوست‌یابی، موفقیت تحصیلی و اهداف شغلی روز به روز مهم‌تر می‌شود. همچنین دخترانی هم که پدرانشان در زندگی آنها حضور فعال و موثری دارند، به احتمال بیشتر در بزرگسالی روابط سالمی با همسر خود برقرار می‌کنند.
بسیاری از پژوهشگران معتقدند که پدرها به طور عمده از طریق بازی بر فرزندانشان تاثیر می‌گذارند. آنان معمولا بازی‌هایی را انجام می‌دهند که با فعالیت بدنی و هیجان بیشتری همراه است. همچنین پدرها بیشتر با صداهای ضربه‌ای، توجه نوزاد را جلب می‌کنند و شلوغ‌بازی‌های بیشتری در بازی‌ها انجام می‌دهند که این نوع روش پدر در بازی، راه مهمی را باز و به کودک کمک می‌کند تا درباره‌ی عواطف بیاموزد. کودکانی بهترین مهارت‌های اجتماعی را در خود پرورش می‌دهند که پدرانشان بر هم‌کنش مثبتی با آنها دارند و اجازه می‌دهند که کودک، خود مسیر بازی را تعیین کند. برخی پدران در نقش راهنمایان عاطفی هستند. آنها عواطف منفی کودک را نادیده نمی‌گیرند یا با آن مخالفت نمی‌کنند، بلکه به فرزندانشان نشان می‌دهند که آنها را درک و سپس آنها را راهنمایی می‌کنند تا نسبت به احساسات منفی خود واکنش مناسبی نشان دهند.

طبق بررسی‌ها، کودکانی کم‌ترین نمرات و بدترین روابط اجتماعی را دارند که پدرانشان سرد، قدرت‌طلب، ستیزه‌جو و مداخله‌گر بودند. در یک تحقیق، پژوهشگران متوجه شدند پدرانی که طی یک تمرین بازی ویدئویی فرزندانشان را مسخره و تحقیر می‌کردند و برای اشتباهاتشان آنها را سرزنش می‌کردند یا کنترل بازی را خود به دست می‌گرفتند و به کودکان‌ نشان می‌دادند که بی‌کفایت هستند، فرزندانشان بیشتر از بقیه دچار مشکل بودند. این بچه‌ها با دوستانشان رفتارهایی ستیزه‌جویانه داشتند، در مدرسه ناموفق‌تر از دیگران بودند و مسائلی داشتند که معمولا به بزهکاری و خشونت در آنان منتهی می‌شد.
به طور کلی در مقایسه با واکنش‌های پدر، کیفیت ارتباط با مادر آن‌قدر در موفقیت یا شکست آینده فرزندان در مدرسه و با دوستانشان سرنوشت‌ساز نیست. شاید بتوان گفت علت این تاثیر شدید پدر برفرزند این است که رابطه پدر-فرزندی، عواطف بسیار قدرتمندی را در کودک بر می‌انگیزد.

نقش پدر در رشد هویت جنسی فرزندان

محققان مسائل جنسی معتقدند که تاثیر پدر بر رفتار جنسی کودک بیش از تاثیر مادر است، البته در اینجا جنسیت معنایی گسترده دارد. این مساله نه‌تنها شامل خصوصیات جسمی و تغییرات کودک در حال رشد است، بلکه احساسات و رفتارهای مرتبط با این خصوصیات فیزیکی را هم شامل می‌شود. کیفیت رفتار پدرانه با یک فرزند پسر مهم‌ترین عاملی است که دید وی از مذکر بودنِ خویش را شکل می‌دهد. در اینجا منظور از مذکر بودن خشونت، سلطه‌طلبی، جسارت، ناآرامی و پرسروصدا بودن نیست بلکه مذکر بودن به معنای قاطعیت، مثبت بودن، مسوولیت‌پذیری، منطقی بودن و توانایی ایجاد تغییر در موقعیت‌های سخت است که این توانایی‌های اساسی فقط بر پایه تربیت صحیح، محبت و توانایی عشق ورزیدن استوار است. پدری که با وجود ویژگی‌های مردانه‌ی بسیار، محبت، تشویق یا تربیتی از خود نشان نمی‌دهد ممکن است رفتار غیرمردانه‌ای در پسرش ایجاد کند. همچنین تحقیقات نشان می‌دهد که پدران ممکن است بیش از مادران در رشد هویت جنسی سالم دختران نقش داشته باشند. آنان آگاهانه یا ناآگاهانه رشد جنسی دختر خود را تقویت می‌کنند اگرچه ممکن است خودشان (پدران) از میزان تاثیری که بر تربیت زنانه‌ی دخترانشان می‌گذارند، آگاه نباشند. یک پدر پرورش‌دهنده می‌تواند تاثیر بسیار مهمی بر رشد زنانگی دختر خود داشته باشد، به عنوان مثال دخترانی که در خانه‌هایی رشد کرده‌اند که مادر مسلط و پدر منفعل بوده، ‌در تصمیم‌گیری‌ها شرکت و نقش تربیتی به عهده نداشته است، در آینده در ارتباط با مردان دچار مشکل می‌شوند.

آنچه بیان شد، ذره‌ای بود از دریای بی‌کرانِ اهمیت نقش پدر در تربیت فرزندان، و لزوم بازنگری و بازشناسایی این نقش به جهت تاثیر بیشتر آن. در مقاله‌ی آتی نیز، راه‌هایی برای بهبود نقش مهم پدرانه تقدیم خواهد شد.

  • اخوان

هر چقدر که از دوران مدرسه دور شده باشیم، چیزهایی هست که هر از گاهی باعث میشن که فکر کنیم: "آه...کاش اینو تو مدرسه بهم یاد داده بودن.." کاش به جای یکی از ساعت های زبان خارجه و ریاضی و فارسی، یک بار هم یه کلاس درباره ی زندگی کردن برگزار می شد. شاید هم هر از گاهی معلمی پیدا شده که سعی کنه حرف های خارج از درس بزنه...اما احتمالا ما حرفهاشون رو جدی نگرفتیم و ترجیح دادیم به جای فکر کردن به حرفهاش، به شیوه ی زندگی خودمون ادامه بدیم.خیلی موارد هست که شاید دیر، ولی بالاخره روزی توی زندگی بهشون می رسیم. فکر کنید چقدر عالی می شد اگه توی سن کمتر اینها رو یاد می گرفتیم.این نکات کاربردی رو بخونید و سعی کنید ازینجا به بعد توی زندگی جدی ترشون بگیرید:

1)قانون ۸۰/۲۰:

این یکی از بهترین روش ها برای اینه که بهترین استفاده رو از وقتتون بکنید. چیزی که قانون ۸۰/۲۰ میگه اینه که ۸۰ درصد ارزشی که بدست می آورید، نتیجه ی ۲۰ درصد از تلاشیه که انجام داده اید.

این یعنی اینکه اکثر کارها و مشغولیت های ما مفید نیستند. پس میتونیم خیلی از کارها رو از لیست انجام کارمون خط بزنیم. در عوض وقت و انرژی بیشتری روی کارهای دیگه، که به نظر میرسه بازده بیشتری - چه از لحاظ موفقیت و چه از لحاظ حس رضایت درونی - دارن بذاریم.

2)قانون پارکینسون:

میتونی کارها رو خیلی سریع تر از اونچه که فکر می کنی انجام بدی! این قانون میگه کاری که قراره انجام بدی متناسب با وقتی که براش در نظر میگیری خودش رو کش میده و درجه ی سختی اش رو تعیین میکنه! یعنی اگه به خودت بگی ظرف یه هفته یه راهکار برای فلان مشکل پیدا می کنم، اون مشکل خودش رو سخت تر و سخت تر جلوه میده و ممکنه نتونی حتی توی یک هفته هم براش راه حلی پیدا کنی.

پس وقتت رو روی پیدا کردن راه حل متمرکز کن. به جای یک روز یک ساعت، و به جای یک هفته یک روز به خودت فرصت بده. این کار باعث میشه که مغزت فقط روی راه حل و کار کردن متمرکز بشه، نه سختی کار!

3)تراکتوری کار کردن!:

کارهای خسته کننده و تکراری میتونن باعث پایین اومدن سطح هیجان و به تعویق افتادن کار بشن. یکی از راه هایی که بشه اونها رو سریع انجام داد اینه که اونها رو تراکتوری انجام بدیم. یعنی چی؟ یعنی همه رو پشت سر هم انجام بدیم. اینجوری اون زمانی که برای کندن از وضعیت فعلی و راضی کردن خودتون صرف می کنید، فقط برای کار اول لازم میشه و کارهای بعدی سریع تر انجام می شن.

مثلا یه نمونه از تراکتوری کار کردن اینجوریه:

میزتون رو تمیز کنید/ قبض آب و برق پرداخت بشه/ سه تا تماس تلفنی که باید انجام میدادی رو انجام بده/ یه لیست خرید تره بار بنویس.


4)اول چیزی بده تا چیزی بگیری:

شاید این قضیه با حستون جور در نیاد. چون معمولا همه این ذهنیت رو داریم که تا کسی برامون کاری انجام نداده نباید براش کاری انجام بدیم. مشکل اینجاست که خیلی ها اینجوری فکر می کنند، و خب طبیعتا نتیجه این میشه که در آخر هیچ کدوم کاری انجام نمی دن.



اگر میخواید ارزشی که بدست می آورید بیشتر بشه (اون ارزش میتونه پول، عشق، محبت ، فرصت و خیلی چیزهای دیگه باشه...)، بهتره ارزشی که خودتون میدید رو افزایش بدید. چون در گذشت زمان شما بالاخره اونچه که از دستی دادین رو از دست دیگه ای میگیرین. پس فکر کنید چقدر خوب میشه که هیچ کاری انجام ندین و چیزی بگیرین. اما این اتفاق خیلی کم پیش میاد...

5) فعالیت کن، واکنش نشون نده!:

این هم به نکته ی قبل مربوط میشه. اگه همه رفتارشون واکنشی بود، شاید خیلی از اتفاقات هیچ وقت نمی افتاد و همه منتظر مینشستند تا کسی فعالیتی بکنه... این اتفاق ممکنه بالاخره بیفته، ولی خیــــلی طول خواهد کشید!

پس یه فکر به صرفه تر اینه که خودتون فعالیت کنید. به سادگی میتونید اولین نفری باشید که حرکتی میزنه و یه سری آدم واکنشی به دنبالش راه میفتن. این کار نه تنها شما رو از حس وحشتناک انتظـــار دور می کنه، بلکه باعث میشه احساس کنید اون کسی که زندگیتون رو تو دست داره و در حال کنترل کردنشه خودتون هستید، نه نیروهای جورواجور بیرونی!

6)اشتباهات و شکست ها بد نیستند:

وقتی سنمون کمتر و به اصطلاح " دهنمون بوی شیر میده "  و "کله مون هنوز بوی قرمه سبزی میده"، انقدر کارهای مختلف رو امتحان میکنیم و شکست می خوریم تا یاد بگیریم. اما هر چی بزرگتر میشیم، محتاط تر عمل میکنیم و کمتر از قبل روحیه ی "فعال بودن" رو داریم. چون از شکست خوردن می ترسیم، ترجیح میدیم که بشینیم تا یک نفر دیگه کاری رو شروع کنه.



حالا اگه واقعا شکست بخوریم چه اتفاقی میفته؟ همه بهمون می خندن؟

آره خب، شاید بخندن. اما وقتی همچین تجربه ای داشته باشی، خیلی زود بعدش می فهمی که بابا آخر دنیا که نرسیده! و حقیقت اینه که مردم خیلی زود شکست های ما رو فراموش می کنند. اونها انقدر درگیر زندگی و مشکلات خودشون هستن که اینجور موارد براشون اهمیتی ندشته باشه!

و فراموش نکنید که موفقیت توی زندگی از تسلیم نشدنه!

یادتون بیاد وقتی که ۵ ساله بودین و میخواستین دوچرخه سواری یاد بگیرین. زانو ها درب و داغون می شد و شاید هم یه کم گریه میکردید. ولی بلند می شدید، لباس ها رو می تکوندید و دوباره روی صندلی اش می نشستید. پس سعی کنید اون روحیه ی بچه ی ۵ ساله رو درون خودتون زنده کنید و با یکی دو بار شکست خوردن توی کاری تسلیم نشید!

7)به خودت سخت نگیر:

چرا آدمها بعد از یکی دوبار اشتباه کردن و شکست خوردن از کاری دست می کشند؟ خب، یه دلیل خیلی بزرگ اینه که دارن از درون خودشون رو میزنن! این عادت به درد نخوریه! چون فقط به ناراحتی و درد درونی ات اضافه می کنه و وقت با ارزشت رو ازت می گیره. پس این عادت رو از خودتون بگیرید و انقدر خودتون رو ملامت نکنید.

8) یک دفعه صمیمی بشو!

آشنا شدن با آدمهای جدید خیلی کیف داره، ولی میتونه باعث به وجود اومدن استرس بشه. همه ی ما دوست داریم تو برخورد اول آدمهای خیلی جالب و جذابی به نظر بیایم و از صحبت های عجیب و غریب و سکوت های طولانی فرار می کنیم.

بهترین راه برای انجام این کار اینه که تو برخورد اولتون با کسی، تصور کنید که اون صمیمی ترین دوستتونه. اینجوری اضطراب رو از ذهنتون دور می کنید و راحت تر با طرفتون ارتباط برقرار می کنید.

9) روی چیزی که میخوای تمرکز کن، نه چیزی که نمیخوای!

شما در مغزتون سیستمی به نام سیستم فعالیت مشبک دارید که بهتون اجازه میده چیزهایی که ذهنتون روشون تمرکز کرده رو ببینید. این یعنی شما هرچقدر تمرکزتون رو روی اهدافتون بیشتر کنید، بیشتر با اونها مواجه میشید.

یکی از کارهایی که برای تمرکز روی چیزهایی که میخواین میتونید انجام بدید اینه که اهداف تعیین کنید و به این فکر کنید که چه چیزی در این شرایط مهم تره. میتونید از یادآوری های بیرونی استفاده کنید. مثلا روی کاغذی که به دیوار چسبوندید بنویسید : "فعالیت کن، واکنش نشون نده!" تا هر روز به چشمت بخوره و یادت بندازه.

10)رفتار تو واقعیت رو عوض می کنه:

همه ی ما شنیدیم که باید رفتار مثبت داشته باشیم و ممکنه خیلیها بهمون بگن: "یه فکری به حال رفتارت بکن!"

این نصیحت خیلی با ارزشیه، ولی معمولا چه اتفاقی میفته؟ از یه گوش میره تو و از گوش دیگه میاد بیرون و فردا ما باز همون رفتار قبلی رو داریم.

ولی نکته ی خیلی ظریف و قابل توجهی که وجود داره اینه که رفتار ما، واقعیت های اطرافمون رو عوض می کنه. ممکنه که توی ذهن همه بدبینی به عنوان واقعیت زندگی پذیرفته شده باشه، اما اینها به خاطر اینه که سیستم فعالیت شبکه ای مغزمون عادت به پیدا کردن چیزهای بد داره.

اگه سعی کنید رفتارتون رو به طور جدی عوض کنید - و با این کار واقعیت اطرافتون رو تغییر بدید - به نتایج متحیر کننده ای می رسید.

11)شکر کردن یه راه آسون برای خوشحال کردن خودتونه:

معلومه که این یکی رو تو مدرسه بهمون یاد دادن...خیلی زیـــــاد! احتمالا می گفتن قدر چیزهایی که دارید و بدونید و شکر گذار باشید چون کار درست اینه...یا اینکه کلا کاریه که باید انجام داد!

ولی حالا اینجوری به قضیه نگاه کنید که یکی دو دقیقه وقت گذاشتن برای شکر کردن، خیلی راحت میتونه یه حال بد رو به یه حال خوب تبدیل کنه.

این کار میتونه برای خوشحال نگه داشتن روحیه تون، و تمرکز روی چیزهای خوبی که میخواین به دست بیارین کمکتون کنه.


12)خودت رو با کسی مقایسه نکن:

امان از این "من" درون که همیشه دنبال مقایسه کردنه! "آخ جون من یه دوچرخه ی جدید خریدم!" احتمالا این جمله خوشحالتون می کنه، ولی بعدش فکر میکنید که "ای وای! دوچرخه ای که علیرضا گرفته که خیلی بهتــــــره!!" و اینجوری میشه که حال خوبتون دووم زیادی نمیاره و باز حس می کنید از خودتون راضی نیستید. اگه دست از مقایسه کردن خودتون با دیگران برندارید، در واقع دارید به دنیا اجازه میدید که احساسی که نسبت به خودتون دارید رو کنترل کنه.

بهترین راه اینه که خودت رو با خودت مقایسه کنی. ببین چقدر از جایی که بودی فاصله گرفتی، چه چیزهایی به دست آوردی و چقدر رشد کردی. شاید خیلی کار هیجان انگیزی به نظر نرسه، اما در طولانی مدت کلی بهت قدرت و ثبات درونی میده!

13)80-90% اون چیزهایی که ازشون وحشت داریم، اتفاق نمیفتن!

این یکی خیلی مهمه! اینها فقط هیولاهایی هستن که ما تو ذهن خودمون ساختیم، و اگرهم اتفاق بیفتن، قطعا به اون دردناکی و وحشتناکی که فکر می کردیم نخواهند بود.

البته که حرف زدن از این کار همیشه آسونه، اما سعی کنید به خودتون یادآوری کنید که درصد خیلی کمی از ترس ها و وحشت های گذشته تون به واقعیت پیوستن...پس چرا فکر می کنید این بار با بقیه ی وقت ها فرق می کنه؟؟



 

14) هیچ چیزی رو خیـــــلی جدی نگیر:

خیلی راحت میشه درگیر مسائل شد. ولی اون احتمالات بدی که میدیم معمولا اتفاق نمیفتن و چیزی که الان براش نگرانیم و حرص میخورم به احتمال خیلی زیاد در سه سال بعد اصلا به یادمون نمیاد!

پس خودت، افکار، و احساساتت رو اونقدر جدی نگیر که اسباب شکنجه ی خودت بشه. راحت باش و به چیزهای خوب زندگیت فکر کن.

15)همه چیز رو بنویس:

اگه مغزتون یه سطل پر سوراخه و هر چیزی که توش میریزین یهو ناپدید میشه، پس خطر اینکه ایده های ناب و خوبی که به ذهنتون میرسه خیلی راحت از ذهنتون پاک بشن، وجود داره. خودتون رو عادت بدید به اینکه افکار و اهدافتون رو بنویسید - همه چی رو! اینطوری راحت تر میتونید روی چیزهایی که میخواید متمرکز بشید.


16)توی هر تجربه ی بدی یه فرصت وجود داره:

توی هر شکست یا تجربه ی تلخی، چیزهایی وجود داره که میتونی ازشون درس بگیری و برای رشد خودت استفاده کنی. شاید حتی بشه گفت که تجربه های منفی، چیزهای بیشتری برای یاد دادن نسبت به تجربه های موفقیت آمیز دارن. بعضی وقتها، نکته ای که از یه تجربه ی بد یاد گرفته میشه، از توی ده ها تجربه ی موفقیت آمیز در نمیاد!

پس هر بار که یه "تجربه ی منفی" برات پیش اومد، از خودت بپرس: چه چیزی راجع به این شرایط میتونه خوب باشه؟ اون چیزی که من الان باید یاد بگیرم چیه؟

یه تجربه ی منفی میتونه باعث بشه چندین تجربه ی مثبت برات اتفاق بیفتن.


**************************************
چیزی تو ذهن شما هست که دوست داشتین توی مدرسه بهتون یاد میدادن؟ لطفا بنویسین تکمیل بشه....

  • اخوان

                                                    

  • اخوان

                                                              

  • اخوان
برخی از کودکان هنگام ورود به سال اول دبستان دچار مشکلاتی هم چون ناراحتی، بی قراری ، ترس از مدرسه و حتی بیزاری و تنفر از مدرسه می شوند.ترس غیر منطقی کودک از مدرسه به معنی امتناع از مدرسه رفتن و یکی از نشانه های اضطراب جدایی از والدین، خانه، خانواده و بخصوص مادر و یا شرایطی است که به آن وابسته شده است.
 دلایل ترس کودک از مدرسه:
١– اضطراب جدایی: معمولا مادران بچه هایی که دچار اضطراب جدایی هستند شخصیتی افراطی، مضطرب، بیش از حد حمایت کننده، مردد، حساس و عاطفی دارند که اضطراب خود را با بیان افکار منفی و عمل خود به بچه ها منتقل می کنند.
٢– یادگیری: ترس ویا امتناع از مدرسه بیش از آن که علت شخصیتی، عاطفی داشته باشد ناشی از یادگیری است مادر یا پدری که در ارتباط با کودکان خود مفاهیم ویا نکته های منفی از مدرسه، تنبیه و توبیخ ها و تجارب ناخوشایند خود را از دوران تحصیل بیان می کنند و از آن ها می خواهند که مواظب رفتارهایشان باشند خواه ناخواه باعث ترس کودکشان از مدرسه می شوند.
 
٣– وابستگیاضطراب کودک گاهی به دلیل وابستگی به مادر محیط خانه،خانواده و یا هر تکیه گاه و پناهگاه دیگر است.معمولا مادران سعی در وابسته کردن کودک به خود دارند و به واکنش های عاطفی او نسبت به ترک پاسخ میدهند.برای پیشگیری از به وجود آمدن این مشکلات و یا برطرف کردن آن و نیز آماده کردن کودک برای پذیرش شرایط جدید و مانوس شدن او با محیط دبستان موارد زیر را مد نظر قرار دهید.
دلایل ترس کودک را از بین ببرید
 کم کردن وابستگی کودک:
سعی کنید با استفاده از روش های مناسب ( مثل گذاشتن کودک در خانه اقوام به مدت یکی دو ساعت در روز به صورت پراکنده یا بردن او به پارک و همراه کردن او با کودکان همسن و سال خودش) به تدریج وابستگی کودک را به خود کم کنید.
 ایجاد آمادگی ذهنی در کودک :سعی کنید قبل از شروع سال تحصیلی ذهن کودکتان را نسبت به مدرسه، معلم آماده کنید.به طوری که با تعریف و تمجید واقعی و منطبق بر واقعیت از مدرسه و معلمان شور و اشتیاق مدرسه رفتن را در کودک ایجاد نمایید.
 به او اطمینان دهید معلمش مهربان است و او را حمایت خواهد کرد.
خاطرات و تجارب مثبت ، شاد و جالب خود را با معلم های دوره ابتدایی با کودک خود در میان بگذارید.
 
   از معلم ها با القاب خوب وبا لبخند یاد کنید.
ایجاد انگیزه:
 سعی کنید با علاقه و اشتیاق زیاد در باره آنچه که او در مدرسه خواهد آموخت مثل خواندن، نوشتن، حساب کردن، شمردن، نقاشی، ورزش کردن حرف بزنید.
  با کتاب خواندن برای کودک و هدیه دادن کتاب داستان به کودک علاقه او را به یادگیری خواندن و با سواد شدن افزایش دهید.
  در روش های تربیتی خود به گونه ای عمل کنید و به شیوه ای سخن بگویید و با کسانی رفت و آمد کنید و الگوهایی ارائه دهید که ناخود آگاه برای کودک انگیزه یادگیری و رفتن به مدرسه ایجاد شود.
  از کم اهمیت جلوه دادن ارزش تحصیل و کسب دانش حتی در قالب طنز و شوخی جدا خودداری کنیداگر بی دلیل نگران ترس کودک خود از مدرسه باشید در واقع این ترس را به کودک خود القا کرده و به او می فهمانید که مدرسه جای ترسناکی است.از ترساندن کودک و ایجاد رعب و وحشت وترس از معلم (مثل اگر بچه خوبی نباشی به معلم می گویم تو را در کلاس زندانی کند ) جدا خودداری کنید.فرستادن کودک به پیش دبستانی و مهد کودک: معمولا بچه هایی که قبلا تجربه رفتن به مهد کودک و پیش دبستانی را دارند آمادگی بیشتری برای رفتن به مدرسه دارند به خصوص که بسیاری از مهارت ها و مفاهیم مورد نیاز را در دوره پیش دبستانی می آموزند، در نتیجه موفقیت بیشتری در دوره دبستان خواهند داشت
  • اخوان