وبلاگicon

دنیای ابتدایی

آموزشی، علمی ، نمونه سوال

دنیای ابتدایی

آموزشی، علمی ، نمونه سوال

دنیای   ابتدایی

یادگرفتم بخندم و ببخشم
خدا نیستم ، اما زیر سایه اش بزرگ شدم

*****************************
همه ی افراد با استعداد هستند، اما اگر شما یک ماهی را بر اساس تواناییش در بالا رفتن از درخت بسنجید، آن ماهی تمام عمرش را بر این باور خواهد گذارند که یک بی دست و پای احمق است.


عشقم معلمی است.اگر دوباره انتخاب کنم بدون شک معلم خواهم شد.
معلم پایه های اول تا ششم ابتدایی
داور جشنواره های مختلف آموزش و پرورش
مدرس دوره های ضمن خدمت
مدیر مدرسه پسرانه دوره اول و دوم
فعلا معاون آموزشی دبیرستان دخترانه نرجس
لذت بودن در مدرسه و بچه ها را با هیچ لذتی نمی توان مقایسه کرد.

******************

در حد توانم سعی کردم مطالب مفید ی رو براتون بزارم ، بعضی هاش کار خودم و بعضی ها کار همکارای خوبم .
منتظر نظرات خوب و سازنده شما هستم!

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فشار یا تحمیل ؟» ثبت شده است

بچه ها نیاز دارند  بدانند که عشق والدین به آنها ریشه در آنچه هستند دارد نه آنچه انجام می دهند.
میلیون ها میز آشپزخانه و مکالمات تلفنی شاهد گفتگوهای روزانۀ میان والدین و دوستانشان در مورد اینکه چه زمان بچه ها را به برنامه های آمادگی مدرسه، اردوهای تابستانی و یا دیگر اهداف تخیلی شان بکشانند.

به نظر می رسد در قرن بیست و یکم، صبوری والدین برای توسعۀ مهارت هایی که در زمان های خاص از کودکان بروز داده می شود، بیش از حد غیرفعال مانده است. این موضوع سبب می شود بسیاری از والدین به این نتیجه گیری ناخوشایند دست یابند که تحمیل و فشار آوردن به کودکانشان بهتر از حمایت کردن از آنها است. مشکل اینجاست که آنها علم به این مسئله را ندارند که با چه شتابی و در چه مقطعی باید به فرزندان خود فشار بیاورند یا این که به هیچوجه آنها را به کاری وادار نسازند!

بهترین راه حل چیست؟ به کودکان خود چیزی تحمیل نکنید
مهم است که به کودکتان فشار نیاورید اگر در صدد جلب اعتماد او هستید و اینکه به این احساس امنیت برسند که عشق شما ریشه در خودشان دارد نه در آنچه انجام می دهند. انسان های قابل اعتماد، از مواد خوبی ساخته شده اند که بر شالوده محکمی استوار است نه بر اساس فشارهای فیزیکی و روانی. هنگامی که بار فشار والدین از روی دوش کودکان، برداشته شود (که در نهایت هم همین خواهد شد)، کل ساختار آنها آسیب خواهد دید زیرا که درونی و اساسی نبوده است. حساسیت، پشتیبانی و تشویق، کودک را به سوی لذت بردن از یادگیری سوق می دهد و او را برای زندگی فعلی و آینده اش آماده می سازد.
برای کودکانی که در ورزش یا تحصیل، بیش از حد به والدینشان وابسته هستند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ پاسخ این پرسش، به رفتار کودک، نزدیکی او به والدین، میزان و درجۀ حمایت از وی و دیگر چهره هایی که در پرورش و زندگیش نقش ایفا می کنند، بستگی دارد.
مشکل ترین آمیختگی، والدینی هستند که کیفیت و مقدار عشق، جانبداری و درک فرزندشان را مشروط به عملکرد او می دانند. حتی اگر شما فکر می کنید که از این دسته پدر یا مادرها نیستید، ولی همواره این احتمال را بدهید که به نوعی در این دام گرفتار باشید و کودکتان شما را به عنوان این نوع پدر یا مادر بشناسد. 
چنین والدین سختگیری، حتی اگر نیتشان خیر باشد، به تقویت رفتار روان پریشی کودک کمک می کنند. آنچه کودکان به آن آگاهند این است که مشکل رقابت یک موضوع مهم و جدی برای والدین است و آنها خود را در این امر دخیل نمی دانند. فشار و سختگیری در هنگامی که یکی از والدین (پدر یا مادر) در این رویکرد نقشی نداشته باشد، کمتر می شود. 
پس چگونه می توان فهمید که کودک به چه چیزی برای پشتیبانی و تشویق نیاز دارد؟
در اینجا می توان از نقش مهم آموزگاران پیش دبستانی در نظارت بر میزان حمایت و انتظارات مثبت، به نسبت پاسخگویی کودک در موارد ویژه، اشاره کرد. آنها می دانند کودکانی که والدین سختگیرتری دارند، گاهی اوقات از زمانشان فراتر پیش می روند ولی در انتهای راه و در هنگامی که رخدادها و افراد دیگر در زندگی کودک ظاهر می شوند، این کودکان قابلیت و انرژی خود را، درست در هنگامی که نیاز مبرم به آن دارند، از دست می دهند. پس اگر شما مصمم به راهنمایی فرزندتان با دستآوردهای رقابتی و سختگیرانه هستید، آماده باشید در هنگامی که از او زیاده خواهی می کنید، به شما شوک شدیدی وارد شود.

 برگرفته از سایت اکادمی تفکر 


  • اخوان