حرف شنوی
علل حرف نشنوی فرزندان از والدین
1- وجود خانوادۀ نا بسامان
خانوادۀ خوب باید در امنیت به سر ببرد و بر آن نظام و نظامی حاکم باشد . خانواده های بی نظم و ترتیب که فاقد قوانین مشخص و معین اند ، نمی توانند در تربیت فرزندان حرف شنو موفق باشند . در چنین خانواده هایی تفکر حاکم بر والدین توانایی قانون گذاری ندارد و قادر به نظم بخشیدن و قانونمند ساختن خانواده و روابط میان اعضای آن نیست . در این قبیل خانواده ها دعوا و درگیری در خانواده روندی عادی بوده ، ارتباط های سالم در خانواده حاکم نیست و گاه تهدید ، تنبیه و درگیری بین دو والد نیز دیده می شود . به طور قطع تربیت فرزندانی مطیع و حرف شنو در چنین فضایی ، کاری دشوار یا به عبارت بهتر ، کاری نا ممکن است ، زیرا مقررات مشخصی که فرزند باید از آن پیروی کند ، وجود ندارد جز درخواست ها و نیازهای والدین که این امر نیز در فضای بی قانونی توسط فرزندان به اجرا در نمی آید .
2-عدم تناسب بین وظایف واگذار شده به فرزند با توانایی او
گاه تکالیفی که به بچه ها سپرده می شود ، متناسب با سن و سال و حالات روحی آن ها نیست و این امر مانع انجام تکالیف می گردد . برای مثال ، گاهی ما به فرزند کوچک تر وظایف فرزند بزرگ تر را می دهیم یا از فرزند بزرگ خود کارهای بچگانه انتظار داریم .
3-تحکم و تندی والدین در زمان واگذاری تکلیف
برخی از والدین با عصبانیت و زور می خواهند حرف خود را به کرسی بنشانند . به طور معمول در چنین شرایطی فرزندان ، به ویژه نوجوانان ، مقاومت می کنند یا در صورت اجرای فرمان ، آن را با رضایت خاطر انجام نمی دهند . اما اگر والدین با نرمی و مهربانی انتظارات خود را بیان کنند ، فرزندان بهتر و زودتر به حرف آن ها عمل می کنند .
4-تقویت نکردن فرمان برداری
اگر اطاعت فرزندان از والدین تقویت نشود ، میل به اطاعت را در فرزندان کم کرده ، در موارد بعدی ، رغبتی برای انجام اوامر پدر و مادر از خود نشان نمی دهند . در صورتی که اگر بعد از انجام تکلیف با مهربانی از فرزندمان تشکر کنیم ، در دفعات بعدی تشویق می شود که زودتر به حرف ما گوش کند . شاید بی مناسبت نباشد که در این جا اشاره ای کنیم به روایتی از مولای متقیان ، امام علی ( ع ) ، که در نامه ای به مالک اشتر می فرمایند : خادم و خائن نزد تو یکسان نباشد ، چرا که این امر یکسان تلقی کردن آن ها فرد خائن را در خیانت جدی کر ده ، خادم را از خدمت باز می دارد .
5-کمال طلبی والدین یا وسواسی بودن آن ها
گاه کمال طلبی والدین و نیز وسواسی بودن آن ها موجب می شود که همیشه بر انجام تکالیف به طور کامل تأکید کنند و این امر معمولاً باعث خستگی فرزندان از اجرای تکالیف می شود . فرزندان گاه به دلیل ناتوانی و نا کار آمدی ، بعضی از تکالیف را ناقص انجام می دهند ؛ اما باید دقت داشت که با تشویق ، کم کم کاستی های آنان در اجرای تکالیف کاهش می یابد . به عنوان مثال ، اگر فرزند سه سالۀ شما که قبلاً آشغال هایش را در وسط اتاق رها می کرد ، این بار با تذکرات شما آن را روی در سطل آشغال گذاشته است ، بهتر است این کار او را تشویق کنید تا در دفعات بعد کارش را به طور کامل انجام دهد .
6-تعارف کردن والدین به جای واگذاری تکلیف
برخی از والدین به جای محول کردن تکلیف به فرزندان ، به آن ها تعارف می-کنند یا آن ها را مخیّر می گردانند که این شیوه به تکلیف پذیری و حرف شنوی آن ها منجر نمی شود . برای مثال به فرزند خود می گویند : مامان می روی نان بخری ؟ و او معمولاً می گوید : نه . این شیوه صحیح نیست ، بلکه باید پول را به فرزند داد و محترمانه از او در خواست کرد و گفت : پسرم لطفاً برو نان بخر . این روش ، تکلیف و اگذار شده را نزد فرزندان جدی تر معرفی می کند ( نسیم رضوان).
تا این جا به مورادی اشاره کردیم که مانع حرف شنوی فرزندان می شود ، اما اگر دوست دارید فرزندانتان از شما حرف شنوی داشته باشند ، بهتر است راهبردهای زیر را به کار بندید .
عوامل مؤثر در افزایش حرف شنوی فرزندان از والدین
1. عصبانی نشوید
تلاش کنید تا آرامش خود را حفظ کرده ، با صدای آرام صحبت نمایید . اگر میزان عصبانیت شما از رفتار فرزندان زیاد است ، می توانید ابتدا نفس عمیق بکشید و سپس از 1 تا 10 بشمارید یا ذکر بگویید تا آرامش خود را باز یابید ، بعد با فرزندتان صحبت کنید . زیرا اساساً تربیت یعنی آموزش رفتار صحیح به کودکان ، اما اگر شما عصبی یا احساساتی باشید ، نمی توانید آمو زش را به طور مؤثر انجام دهید ( امید فردا ) . جین نلسون روان شناس خانواده می گوید : این که والدین چگونه با اشتباهات کوچک فرزندان کنار می آیند ، از ریختن شیر گرفته تا شکستن اسباب بازی ، می تواند منجر به دوستی و اعتماد بین آن ها و فرزندانشان شود یا سبب فاصله و خصومت گردد . گاهی فرزندانتان کارهایی می کنند که شما باید تحمل کنید. البته خیلی سخت است ، ولی برخورد خشونت آمیز به آن ها یاد نمی دهد چگونه رفتارشان را تصحیح کنند . برای مثال اگر با فریاد بگویید : فوراً آن را تمییز کن ، عمل تمیز کردن را نمی شنود . بلکه بیش تر لحن تنبیه گرشما را تماشا می کند ( محسن عزیزی).
2.برخورد مثبت داشته باشید
به رفتار مناسب فرزند خود توجه کنید و در همان لحظه از آن تعریف نمایید . سپس از او در خواست کنید ( یا او را راهنمایی کنید ) تا فعالیت بعدی را انجام دهد . در این روش برای هر کاری که کودک درست انجام می دهد ، امتیازی قایل شوید ، به نوعی که گویی جادویی در کار است . او به شکلی باور نکردنی در خواست های بعدی را اجابت می کند . به طور مثال ، به او بگویید : آفرین که یک لیوان شیر خوردی ، حالا بیا کمی تخم مرغ بخور یا این که : خیلی خوب مسواک زدی ، حالا بیا لباس خوابت را بپوش.
3.برای کنترل او به نرمی رفتار کنید
هرگاه از کودک خود خواهشی دارید ، به سمت او بروید و به نرمی او را لمس کنید ، به طوری که حضور شما تقریباً موافقت کودکتان را ضمانت کند . اکنون درست در جایی هستید که فرمان شما به یک عمل تبدیل می شود . به طور مثال اگر می خواهید فرزندتان میز را بچیند ،اگر با فریاد از او بخواهید که از آن طرف خانه بیاید و میز را بچیند ، حتماً مؤثر نخواهد بود . بهتر است نزد او بروید ، دستی از مهر بر سرش بکشید ، تبسمی بکنید و او را ببوسید . در این صورت تمایل به انجام تکلیف را در او به شکل بهتری پدید می آورید .چنان چه فرزندتان جذب فعالیتی گردیده است ، به آرامی دست به شانۀ او بزنید تا متوجه شما گردد . از او بخواهید موقعی که صحبت می کنید به شما نگاه کند . اگر فرزندتان به چشم ارتباط برقرار سازد ، برایش سخت است که لجبازی نماید (فاطمۀ اسلامیه ).
4.سعی کنید اول خودتان کاری را انجام دهید ، بعد از فرزندتان بخواهید
فردی که تکلیفی را محول می کند ، اگر خود عامل به آن باشد ، فرزندان را به اجرای فرمان های بیش تر ترغیب می کند . در همین زمینه قرآن کریم می فرماید : « لم تقولون ما لا تفعلون . » چرا می گویید آن چه را که عمل نمی کنید . انتظار انجام وظیفه توسط فرزند ، اگر خود والدین مقید به انجام آن نباشند ، نتیجه ای ندارد ( نیسم رضوان ).
5.انتخاب های دیگر را به کودک پیش نهاد کنید
در بسیار ی موارد می توانید به فرزندتان فرصت یک انتخاب محدود شده را بدهید تا خودش تصمیم بگیرد که چگونه دستورهای شما را انجام دهد . گاهی آزادی عمل در تصمیم گیری ، به کودک احساس قدرت و تسلط می دهد و با این احساس ، به تدریج مقاومت در برابر والدین کاهش می یابد . به طور مثال ، به او بگویید : الآن وقت حمام است . می خواهی دوش بگیری یا در وان حمام کنی ؟ یا این که : می خواهی نیم ساعت صبح ، نیم ساعت بعد از ظهر ریاضی کار کنی یا یک ساعت صبح ؟ یا اگر فرزند خرد سالتان روی میز ایستاده است ، به او بگویید : اجازه نداری روی میز بایستی ، خودت پایین می آیی یا من کمکت کنم ؟ در این صورت شما به نوعی ناتوانی های او را مهار می کنید و اعتماد به نفس از شما به فرزندتان انتقال می یابد .
6. بی طرفی خودتان را اعلام کنید
وقتی می گویید : « الآن برو بخواب » ، ممکن است نیروی کشمکش شخصی بین او و شما ایجاد شود . روش بهتر این است که دستورها را به حالت غیر شخصی بیان کنید . به طور مثال به او بگویید : ساعت نه است و وقت خواب تو ، و به ساعت اشاره کنید . در این حالت هر اعتراض و حس نا خوشایندی پدید آید ، بین کودک و ساعت است و نه بین او و شما . یا هنگامی که به او می گویید : خانه جای توپ بازی نیست ، او از این قاعده ناراحت می شود ، نه از شما .
7. توضیح دهید که چرا محدودیت لازم است
مردم وقتی در مورد قاعده یا دستوری توجیه شوند ، بهتر می توانند آن را بپذیرند ، اما در غیر این صورت آن را مستبدانه می پندارند . بنابراین هنگامی که برای اولین بار کودک را در موقعیت محدود کننده قرار دادید ، توضیح دهید که چرا فرزندتان باید آن را بپذیرد . شناخت علت قواعد ، باعث می شود رفتار مناسب در کودک درونی شود . در ضمن برای بیان علت قوانین ، به جای این که از توضیحات طولانی ، که بچه ها را خسته می کند ، استفاده کنید ، به طور خلاصه ، دلیل یک دستور را بیان کنید ، مثلاً : « دیگران را نزن ، چون بدنشان درد می گیرد . یا : وقتی اسباب بازی را از دست بچه های دیگر می گیری آن ها ناراحت می شوند ، چون هنوز بازی شان تمام نشده است . »
8. بر نقاط مثبت فرزندتان تأکید کنید و مسایل را برای او شرح دهید
بچه ها بیش تر پذیرای فرمان های مثبت اند تا منفی . به طور کلی بهتر است واضح و رو شن به کودک بگویید باید چه کار کند . دستورهای منفی مثل نرو ، نریز و نکن به کودک می گوید چه چیزی قابل قبول نیست ، اما رفتاری را که از او انتظار می رود ، بیان نمی کند . برای مثال ، به جای آن که بگویید : چطور جرئت کردی سنگ ها را پرتاب کنی ؟ بگویید سنگ برای پرتاب کردن نیست ، توپ را پرتاب می کنند . بدین ترتیب بر روی رفتارش تأثیر گذاشته و راه چاره-ای را بدون پرخاشگری به او یاد داده اید ( امید فردا ) .
9. فرزند خود را برای حضور در جمع آماده کنید
اگر فرزند شما در حضور دیگران بد رفتاری می کند ، باعث خجالت شما شده ، افرادی که شاهد خرابکاری او هستند ، رنجیده می شوند ، در این زمان اگر به او بگویید ساکت بنشین ، معمولاً رفتارش بهبود نمی یابد . بهتر است قبل از وضع جدید ، همچون سوار شدن به هواپیما یا حضور در مهمانی و جشن تولد ، موقعیت را برای او شرح دهید و انتظارات واقعی خود را بیان کنید . به طور مثال بگویید : وقتی سوار هواپیما شدیم ، در آن جا صندلی مخصوص خودت را داری ، باید نیشینی و کمربندت را ببندی ، می توانی کتاب بخوانی ، چیزی بخوری یا با اسباب بازی کوچکی بازی کنی . یا این که : فردا به جشن تولد می رویم ، از تو انتظار دارم شلوغ نکنی و هنگامی که دوستت هدایایش را باز می کند ، بنشینی وتماشا کنی .
10.به کودک کمک کنید کمی جلوتر را ببیند
بچه ها در هر موقعیتی که قرار دارند ، رویداد های بعدی را نمی بینند و فقط در لحظه زندگی می کنند . برای همین ، هنگام گذر از مرحله ای به مرحلۀ دیگر ، دچار مشکل می شوند . بنابراین بهتر است هنگامی که می خواهید او را از جایی که دوست دارد به جای دیگر ببرید ، ابتدا 5 تا 10 دقیقۀ قبل او را مطلع کنید و با ساعت نشان دهید که مثلاً وقتی عقربۀ بزرگ این جا آمد ، باید برویم ، تا خودش را آماده کند . اگر بی خبر دست او را بگیرید و به جای دیگر ببرید ، باعث آزار او می شوید ( فاطمۀ اسلامیه ) .
11.واگذاری کارها بعد از تفریح فرزند
موقعی که فرزندان به انجام فعالیت مورد علاقه ای مانند بازی یا تماشای تلویزیون مشغول اند ، کم تر به آن ها تکلیف واگذار کنید ، زیرا معمولاً نه تنها به سخن شما گوش نمی دهند ، بلکه شما به آن ها در س نافرمانی نیز می دهید . گاتری ،به عنوان یک روان شناس می گوید : اگر می خواهید به فرزندان خود درس نافرمانی بدهید ، وقتی که آن ها مشغول انجام کار مورد علاقه ای هستند ، به آنان تکلیفی محول کنید ( نسیم رضوان ) .
12. از جایی که برای او مشکل ساز است ، دورش کنید
اگر هر بار که با کودکتان به فروشگاه می روید با مشکلاتی رو به رو می شوید ، زمانی به آن جا بروید که کسی از او نگه داری می کند . بهتر است مدت یک ماه به او فرصت دهید و او را همراه خود به خرید نبرید . در ضمن برای او توضیح دهید که چرا او را همراه خود نمی برید . این عمل باعث می شود که رفتار منفی و نا فرمانی او از شما کم شود .
13. گاهی بعضی امور را به کودک یاد آور کنید
بچه ها به راحتی ممکن است چیزی را فراموش کنند . این وظیفۀ شماست که بعضی موارد را به آن ها تذکر بدهید . برای مثال ، اگر کودک شما فراموش کرد به دست شویی برود ، باید با مهربانی به او بگویید : وقت دست شویی رفتن است . یک کلمه یاد آوری برا ی او مفید خواهد بود ( فاطمه اسلامیه ) .
14. واگذاری کار مورد علاقه و تقسیم آن بین فرزندان
سعی کنید کارها را بین فرزندان خانواده تقسیم کنید . اگر والدین همۀ کارها را از فرزند کوچک تر بخواهند ، باعث جر و بحث میان آنان و فرزند کوچک می-شود و فرزند بزرگ تر از این موقعیت سوء استفاده می کند . در ضمن بهتر است به هر کدام از فرزندان فعالیت مورد علاقه شان را پیش نهاد کنید ، مثلاً اگر یکی به بیرون رفتن علاقه دارد ، خرید را به او واگذار کنید و به دیگری مرتب کردن اسباب بازی ها را واگذار نمایید ( کیهان نیوز ) .
15.از تنبیه بدنی خود داری کنید
از تنبیه بدنی برای تکلیف پذیری و حرف شنوی فرزندان استفاده نکنید . زیرا تنبیه فرزندان به سبب اجرا نکردن فرمان ، موجب مقاومت بیش تر آنان در برابر فرمان های بعدی والدین خواهد شد و علاوه بر حرف نا شنوی ، کینه توزی نسبت به والدین را نیز در دل خواهند پروراند ( نسیم رضوان ) .
در صورتی که با به کار بردن این راهبرد ها نیز به نتیجۀ مطلوب نرسیدید ، استفاده از راه کارهای ذیل می تواند به شما کمک کند :
1.یک جدول از کارهایی کودک باید انجام دهد ، تهیه کنید و در مقابل انجام کارهای مثبت به او امتیاز دهید و در صورت عدم فرمانبرداری از امتیازات قبلی او کم کنید . در مورد بچه های کوچک تر می توانید ، یک نقاشی تهیه کنید و در هنگام انجام کارهای خوب یک قسمت از آن را همراه با کودکتان رنگ کنید و هر وقت تمام آن رنگ شد به او جایزه دهید . برای مثال ، چنان چه صبح ها سخت ترین زمان در روز است ، به او مسئولیت داده ، با کمکش جدولی از تمامی کارهای که باید انجام دهد ( مسواک زدن ، شستن صورت ، لباس پوشیدن ، خوردن صبحانه و پوشیدن کفش ) تهیه کنید . بسیار بچه ها دوست دارند جدول را بررسی کرده ، موفقیت خود را اعلام نمایند ( فاطمۀ اسلامیه ) .
2.بیان زیان های حرف نشنوی در قالب قصه ها ، شعرها و حکایات برای کودکان مفید خواهد بود . برای مثال ، بیان داستانی مانند جوجۀ نا فرمان که به حرف مادرش گوش نکرد و در جنگل اسیر گرگ شد ، برای فرزندان عبرت آموز است .
3. در صورت عدم اجرای تکالیف توسط فرزند ، گاه می توان از روش «محروم سازی » استفاده کرد . برای مثال ، به فرزندی که تکلیف را انجام نداده است ، گفته می شود : چون این کار را انجام ندادی ، تو را امروز به پارک نمی برم .
4.کاستن مقداری از تقویت کننده که تحت عنوان « جریمه کردن » مطرح می-شود نیز تأثیر خواهد داشت . برای مثال ، وقتی که مادری به فرزند خود گفته است که با پول توجیبی خود فلان چیز را نخرد ، زیرا بهداشتی نیست و فرزند گوش نکرده ، مادر روز بعد مقدار کم تری پول در اختیار او قرار می دهد و دلیل آن را برایش توضیح می دهد . این امر موجب می شود که حرف ناشنوی فرزند کاهش یابد