نحوه رسیدگى به تکالیف فرزندان
(شادابی کودکان) نکتهی دیگر توجه به وضع درسى بچههاست. به علت دگرگونى اساسى در کتابهاى درسى، بخصوص در رشتههاى علمى، و مخصوصاً شیوه یاد دادن مطالب به بچهها، بسیارى از پدرها و مادرها، حتى تحصیلکردهها توانایى این را ندارند که بچهها را از نظر درسى با این کتابهاى جدید در منزل یارى بدهند. چه باید کرد؟
🔆 یک راه حل همان رسیدگى کلى است. اصل اینکه دانشآموز احساس کند کارش در خانه مورد توجه پدر و مادر است دو اثر روى او دارد:
🔅 یکى اینکه احساس مسئولیت بیشتر مىکند.
🔅 اثر دوم، که از اثر اول مهمتر است، اثر تشویقى اوست. تجربه داریم که همین قدر که دانشآموز ببیند پدر یا مادر کار روزانه او را نگاه مىکنند، براى او شوق انگیز است.
🔆 راه حل دوم، علاوه بر این رسیدگى کلى، این است که پدرها و مادرها سعى کنند تا آنجا که مىشود مقدارى از نو درس خواندن را شروع کنند. این کار لااقل در دوره دبستان عملى است.
🔅 اولاً، وقتى شما براى یکى از فرزندانتان این کار را کردید حتماً براى فرزندان بعدى آمادگى این رسیدگى را قبلاً کسب کردهاید. یعنى این کار سرمایهاى است که بازده متعدد دارد.
🔅 ثانیاً، بچههایى که کارشان در دوره ابتدایى عمق پیدا مىکند، در دورههاى بعد نیازشان به کمک خیلى کم مىشود.
🔆 راه حل سوم این است که اگر حدود نیاز فرزند شما به یارى درسى در منزل بالاست و خودتان هم نه پدر و نه مادر در شرایطى نیستید که بتوانید در حدى که فرزند را یارى کنید، وارد مطالب این پنج سال شوید، توصیه مؤکّد دارم به گرفتن معلم در خانه.
توقع اینکه میزان یاد دادن مطالب در مدرسه به بچهها در حد نصاب یا در حد کمال باشد غلط است؛ چون همیشه در هر کلاسى افراد زیر متوسط هم وجود دارند. کلاس حداکثر مىتواند در حد متوسط بچهها برنامه تنظیم کند. اگر تصادفاً فرزندى دارید که در یک درس یا در دو درس مادونِ متوسط است، از همان کلاسهاى اول به فکر او باشید. اگر کوتاهى کردید، در کلاسهاى بالا ممکن است علاج کار خیلى مشکل باشد.
👈 [استفاده از معلم خصوصی دارای آفاتی نیز میباشد؛ آن را به عنوان آخرین راه و با توجه به جوانبش باید انتخاب کرد.]
💡 ضمناً یادآورى مىکنم که یارى به فرزند در کارهاى درسى یک فن عمومى دارد؛ مبادا از این فن عمومى غفلت کنید: ❌
⚠️ هیچ وقت پدر یا مادر به جاى بچه درس نخوانند و به جاى بچه تکلیف درسى انجام ندهند. این کار یارى او نیست؛ این، کمک به عقب ماندن اوست. منشأ این کار، یا محبت خیلى زیاد و افراطى، یا کم حوصلگى است. چون اگر انسان بخواهد با بچه طورى کار بکند که خود بچه چیزى را یاد بگیرد، باید گاهى سه تا چهار برابر وقت صرف کند. فرض کنید مسأله یا تمرینى هست که مىخواهید در حل آن به بچه کمک کنید. خیلى آسان است که به وى بگویید جواب این سؤال این است، بنویس؛ یا راه حل مسأله این است، عمل کن.
اما اگر خواستى پا به پاى او بروى تا خودش به راه بیفتد، گاهى واقعاً بیش از چهار برابر وقت مىبرد.
اما اگر حوصله سر و کله زدن با او را ندارید، یا شرایطتان طورى است که نمىتوانید به درس بچه برسید، بگویید این سر نخ مطالب است؛ پاشو برو اتاق خودت، مقدارى خودت وقت صرف کن؛ اگر نتوانستى حل کنى باز بیا پیش من.